علوم خاک
مریم رفعتی؛ مریم ملک زاده؛ مجید فیروزی
چکیده
فلزات سنگین یکی از آلایندههای اصلی شیرابه زباله هستند که میتوانند گیاهان و خاک اطراف محل دفن را آلوده نمایند. در این پژوهش به بررسی تجمع فلزات سنگین سرب و کادمیوم در دو گونه گیاهی آتریپلکس (sp. Atriplex) و خرزهره (Nerium oleander) در مرکز دفن آرادکوه شهر تهران پرداخته شد. در این مرکز، گیاه آتریپلکس به صورت خودرو در چهار منطقه و خرزهره به صورت ...
بیشتر
فلزات سنگین یکی از آلایندههای اصلی شیرابه زباله هستند که میتوانند گیاهان و خاک اطراف محل دفن را آلوده نمایند. در این پژوهش به بررسی تجمع فلزات سنگین سرب و کادمیوم در دو گونه گیاهی آتریپلکس (sp. Atriplex) و خرزهره (Nerium oleander) در مرکز دفن آرادکوه شهر تهران پرداخته شد. در این مرکز، گیاه آتریپلکس به صورت خودرو در چهار منطقه و خرزهره به صورت دستکاشت در یک منطقه وجود دارد. از هر منطقه رویش آتریپلکس، 10 نمونه بهطور تصادفی از ریشه و اندام هوایی و خاک پای گیاه (جمعا 120 نمونه) برداشت شد. همچنین از ریشه، ساقه و برگهای گیاه خرزهره هر کدام 10 نمونه و 10 نمونه از خاک پای هر گیاه نمونهبرداری گردید (جمعا 40 نمونه). بر اساس نتایج، غلظت سرب و کادمیوم در اندام هوایی آتریپلکس منطقه 2 با میانگین بهترتیب 7/19 و 75/5 میلیگرم بر کیلوگرم از دیگر مناطق بهصورت معنیداری بیشتر بود و این در حالی است که در گیاه خرزهره میانگین غلظت این فلزات در ریشه (با مقادیر 17/8 و 06/1 میلیگرم بر کیلوگرم بهترتیب برای سرب و کادمیوم) بیشتر از اندام هوایی بود. میزان تجمع عنصر سرب در خاک پای گیاه خرزهره با میانگین 13/35 میلیگرم بر کیلوگرم و کادمیوم درخاک آتریپلکس منطقه 2 با میانگین 78/3 میلیگرم بر کیلوگرم نیز از دیگر مناطق به صورت معنیداری بیشتر بود و با اینکه هر دو فلز در محدوده مجاز استانداردهای ملی و سازمان بهداشت جهانی واقع شدند، اما خاک منطقه براساس شاخص Nemerow در وضعیت آلودگی زیاد قرار داشت. همچنین میانگین فاکتور تجمع زیستی اندامهای هوایی در چهار منطقه رویشی آتریپلکس برای سرب و کادمیوم بهترتیب برابر با 44/1 و 3/1 بود، در صورتیکه ریشه این گیاه در هیچ یک از مناطق رویشی، ضریب تجمع زیستی بالاتر از 1 برای فلزات مذکور نداشت. در مورد خرزهره نیز ضریب تجمع زیستی کادمیوم و سرب در اندام هوایی و ریشه بالاتر از 1 گزارش نشد. به طورکلی، میتوان گفت که آتریپلکس برای استخراج عناصر سرب و کادمیوم از خاک و تجمع این فلزات در اندامهای هوایی مناسب به نظر میرسد. در صورتی که خرزهره برای تثبیت یا استخراج عناصر مذکور مناسب نبوده و قابلیت اندکی برای تجمع فلزات مذکور در ریشه یا اندام هوایی دارد.
علوم خاک
محسن مداحی نسب؛ سید محسن موسوی نیک؛ سید احمد قنبری؛ علیرضا سیروس مهر؛ شاپور کوهستانی
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کمآبی بر قابلیت انباشت زیستی و زیستفراهمی دو فلز سمی سرب و کروم برای گیاه جو بود که در یک آزمایش مزرعهای دوساله، با اعمال سه سطح کمآبی با (آبیاری در 100 (شاهد)، 75 و 50 درصد ظرفیت زراعی) انجام شد. نتایج نشان داد که در همه موارد غلظت سرب و کروم در ریشههای گیاه جو بیشتر از شاخساره بود و با افزایش تنش خشکی، ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کمآبی بر قابلیت انباشت زیستی و زیستفراهمی دو فلز سمی سرب و کروم برای گیاه جو بود که در یک آزمایش مزرعهای دوساله، با اعمال سه سطح کمآبی با (آبیاری در 100 (شاهد)، 75 و 50 درصد ظرفیت زراعی) انجام شد. نتایج نشان داد که در همه موارد غلظت سرب و کروم در ریشههای گیاه جو بیشتر از شاخساره بود و با افزایش تنش خشکی، افزایش غلظت سرب در ریشهها معنیدار نبود اما در شاخساره افزایش معنیدار داشت درحالیکه غلظت کروم در هر دو بخش گیاه کاهش معنیدار داشت. با افزایش تنش خشکی، فاکتور انباشت شاخساره برای سرب افزایش و برای کروم کاهش یافت. همچنین با افزایش سطح کمآبی، فاکتور انباشت ریشه برای کروم کاهش یافت در حالیکه فاکتور انتقال برای هر دو عنصر افزایش یافت اما افزایش آن برای سرب برجستهتر بود. فاکتور انباشت شاخساره برای سرب با افزایش وزن خشک شاخساره بصورت خطی کاهش یافت (0٫86-β=) اما فاکتور انباشت شاخساره برای کروم افزایش یافت (0٫62β=). مدل رگرسیونی وزن خشک ریشه، فاکتور انباشت ریشه برای کروم را با (0٫85β= ) پیشبینی کرد. مدل رگرسیونی وزن خشک کل گیاه توانست فاکتور انتقال سرب را با (0٫89- β=) و فاکتور انتقال کروم را با (0٫67- β=) پیشبینی کند. در این آزمایش ضرایب انباشت و انتقال زیستی مورد مطالعه همگی کمتر از یک بدست آمد، بنابراین گیاه جو زراعی نسبت به سرب و کروم موجود در خاک، گیاهی اجتناب کننده است و در شرایط کمآبی فزاینده در شرایط مزرعه، این فلزات سمی را به زنجیره غذایی انتقال نمیدهد.
آتنا میربلوک؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ابراهیم سپهر؛ امیر لکزیان؛ محمد حکیمی
چکیده
فراهمی مقدار کافی از عنصر آهن قابل دسترس برای گیاهان در محلولهای غذایی یک چالش بزرگ است. کیلیت کنندههای رایج که در محلولهای غذایی برای فراهمی عنصر آهن استفاده میشوند، مضرات زیادی دارند و میتوانند اثرات منفی روی رشد گیاهان داشته باشند. در این تحقیق کیلیتهای اسیدهای آمینه و آهن شامل گلایسین-آهن (Fe-Gly)، فنیل آلانین-آهن (Fe-Phe)، ...
بیشتر
فراهمی مقدار کافی از عنصر آهن قابل دسترس برای گیاهان در محلولهای غذایی یک چالش بزرگ است. کیلیت کنندههای رایج که در محلولهای غذایی برای فراهمی عنصر آهن استفاده میشوند، مضرات زیادی دارند و میتوانند اثرات منفی روی رشد گیاهان داشته باشند. در این تحقیق کیلیتهای اسیدهای آمینه و آهن شامل گلایسین-آهن (Fe-Gly)، فنیل آلانین-آهن (Fe-Phe)، تیروزین-آهن (Fe-Tyr) و متیونین–آهن (Fe-Met) و کیلیتهای کیتوسان به دو فرم هیدرولیز شدهی اسیدی [Fe-C(A.hyd)] و آنزیمی [Fe-C(E.hyd)] سنتز و ویژگیهای شیمیایی آنها با اسپکتروسکوپی IR و آنالیز CHN انجام شد. سپس کارایی این منابع آهن در مقایسه با Fe-EDDHA برای دو گیاه لوبیا (استراتژی I) و ذرت (استراتژی II) در محیط آبکشت بررسی گردید. کاربرد برخی از کیلیتهای آلی اسیدهای آمینه و کیتوسان به طور معنیداری وزن خشک اندام هوایی گیاهان را در مقایسه با Fe-EDDHA افزایش داد. بیشترین مقدار آهن در اندام هوایی گیاهان ذرت و لوبیا در کاربرد کیلیتهای Fe-Tyr، Fe-Met و [Fe-C(A.hyd)] مشاهده گردید. کاربرد کیلیتهای مورد مطالعه منجر به تجمع آهن در ریشهها گردید، لیکن بیشترین مقدار انتقال آهن به اندامهای هوایی در گیاهانی که در معرض کیلیتهای [Fe-C(A.hyd)] و Fe-Tyr بودند، اتفاق افتاد. بیش از 50 درصد آهن در کمپلکس با Fe-Tyr در گیاه لوبیا و در کمپلکس با Fe-C(A.hyd) در ذرت و لوبیا از ریشه به اندامهای هوایی انتقال یافتند. استفاده از کیلیتهای آلی آهن در محیط رشد گیاه فعالیت آنزیم فریک کیلیت رداکتاز (FCR) برگ را در دو گیاه لوبیا و ذرت در مقایسه با Fe-EDDHA افزایش داد. با اینحال میانگین کلی فعالیت این آنزیم در گیاه لوبیا بیشتر از ذرت بود. نتایج به دست آمده نشان داد که استفاده از برخی کیلیتهای آلی آهن در محلولهای غذایی در مقایسه با Fe-EDDHA میتواند مقادیر کافی از آهن را برای جذب گیاه فراهم کند و همچنین رشد اندام هوایی و ریشه گیاه لوبیا و ذرت را بهبود بخشد. بر طبق نتایج این کیلیتها میتوانند به عنوان یک جانشین برای فراهمی آهن به جای Fe-EDDHA در محلولهای غذایی به کار روند.
محمدرضا نادری؛ عبدالرزاق دانش شهرکی؛ فایز رئیسی
چکیده
انتخاب دقیق ارقام گیاهی مناسب به منظور حصول سازگاری مطلوب با محیط و آلایندهی خاص، یک استراتژی مهم جهت موفقیت در فنآوری گیاهپالایی محسوب میشود. آفتابگردان از جمله گیاهانی است که به دلیل برخورداری از رشد سریع و بیوماس بالا، همواره گیاهی مناسب جهت جذب و استخراج فلزات سمی از خاکهای آلوده محسوب میشود. به منظور ارزیابی کارآیی ...
بیشتر
انتخاب دقیق ارقام گیاهی مناسب به منظور حصول سازگاری مطلوب با محیط و آلایندهی خاص، یک استراتژی مهم جهت موفقیت در فنآوری گیاهپالایی محسوب میشود. آفتابگردان از جمله گیاهانی است که به دلیل برخورداری از رشد سریع و بیوماس بالا، همواره گیاهی مناسب جهت جذب و استخراج فلزات سمی از خاکهای آلوده محسوب میشود. به منظور ارزیابی کارآیی شش رقم آفتابگردان در استخراجگیاهی فلز سنگین سرب از یک خاک حاوی سرب، این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانهی تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد به اجرا در آمد. ارقام مورد استفاده در این آزمون شامل آلستار، هایسان 33، سیرنا، سانبرا، رکورد و ایروفلور بودند. نتایج نشان داد که میان ارقام آفتابگردان از لحاظ غلظت سرب اندام هوایی، فاکتور انتقال و کل سرب برداشت شده توسط اندام هوایی، اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1 درصد وجود داشت. بهطورکلی، به دلیل آنکه فاکتور انتقال تمامی ارقام مورد مطالعه در این آزمون کمتر از یک بود، میتوان اظهار داشت که هیچ یک از ارقام کارآیی مناسبی جهت استخراج سرب از خاک آلوده نداشتند. با این وجود، بالا بودن غلظت سرب ریشهی این ارقام و در عین حال اندک بودن فاکتور انتقال آنها بیانگر آن است که کارآیی ارقام مورد مطالعه جهت استفاده در تکنیک تثبیتگیاهی بیشتر از تکنیک استخراجگیاهی است.