علوم خاک
ام البنین توراج زاده؛ حلیمه پیری؛ امیر ناصرین؛ محمدمهدی چاری
چکیده
استفاده مناسب و کاربردی از ضایعات کشاورزی موجب کاهش فشار بر محیطزیست خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات بیوچار در شرایط تنش آبی و شوری آب آبیاری بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک انجام شد. آزمایش در شرایط گلخانه بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل آب آبیاری (60، 80 و 100 درصد نیاز آبی ...
بیشتر
استفاده مناسب و کاربردی از ضایعات کشاورزی موجب کاهش فشار بر محیطزیست خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات بیوچار در شرایط تنش آبی و شوری آب آبیاری بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک انجام شد. آزمایش در شرایط گلخانه بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل آب آبیاری (60، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه بهترتیب، I1، I2 و I3)، بیوچار تهیه شده از درختان جنگلی شمال در دمای 300 درجه سلسیوس (صفر، 2 و 4 درصد جرمی خاک گلدان بهترتیب B1، B2 و B3) و کیفیت آب (با قابلیت هدایت الکتریکی 1، 4 و 7 دسیزیمنس بر متر بهترتیب S1، S2 و S3) بود. گلدانها بهصورت یک روز در میان توزین شده و کمبود آب تا حد رطوبت زراعی براساس تغییرات جرم گلدان محاسبه شد. بعد از پایان فصل کشت کینوا (برداشت نیمه اول فروردین 1401)، برای بررسی اثر بیوچار بر میزان عناصر غذایی خاک و برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در شرایط تنش آبی و شوری آب آبیاری، نمونهبرداری از خاک هر گلدان انجام شد. نمونهها به آزمایشگاه منتقل و ویژگیهای جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، pH و شوری خاک، درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب در آزمایشگاه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد مقدار بیوچار، آب آبیاری و شوری آب و اثرات متقابل آنها در سطح احتمال یک و پنج درصد بر ویژگیهای اندازهگیری شده تأثیر معنیداری داشت. افزودن 2 و 4 درصد جرمی بیوچار به خاک سبب افزایش مقدار فسفر (بهترتیب 35 و60 درصد)، پتاسیم (57 و 61 درصد)، نیتروژن (83 و 91 درصد)، pH (13 و 13 درصد) و قابلیت هدایت الکتریکی خاک (EC) (13 و 57 درصد) شد. جرم مخصوص حقیقی خاک با افزودن 2 و 4 درصد جرمی بیوچار به خاک بهترتیب 13 و 21 درصد و جرم مخصوص ظاهری بهترتیب 11 و 22 درصد کاهش یافت. کاهش عمق آب آبیاری و افزایش شوری آب باعث افزایش مقدار فسفر، پتاسیم، نیتروژن، pH و EC خاک شد. مقدار آب آبیاری تأثیر معنیداری بر جرم مخصوص ظاهری و حقیقی نداشت اما شوری آب آبیاری سبب افزایش معنیدار جرم خصوص ظاهری و حقیقی خاک شد. اگر چه افزایش بیوچار به خاک باعث افزایش عناصر غذایی مورد نیاز گیاه در خاک شد اما با توجه به اینکه افزودن این ماده آلی به خاک در سطوح زیاد سبب افزایش قابلیت هدایت الکتریکی خاک میشود لذا استفاده از مقادیر زیاد بیوچار در خاک باید با احتیاط انجام شود.
مریم موسی پور؛ اکبر فرقانی؛ عاطفه صبوری
چکیده
پتاسیم عنصری ضروری برای تولید محصولات کشاورزی است. برای ارزیابی وضعیت پتاسیم تبادلی و محلول در خاک از روش کمیت- شدت (Q/I) استفاده میکنند. این تحقیق جهت بهدست آوردن شکلهای پتاسیم و منحنیهای Q/I در 16 خاک سطحی (30-0 سانتیمتری)، از خاکهای آهکی لرستان انجام شد. برای این کار از محلول کلرید کلسیم 01/0 مولار و کلرید پتاسیم با غلظتهای 33/0، 66/0، ...
بیشتر
پتاسیم عنصری ضروری برای تولید محصولات کشاورزی است. برای ارزیابی وضعیت پتاسیم تبادلی و محلول در خاک از روش کمیت- شدت (Q/I) استفاده میکنند. این تحقیق جهت بهدست آوردن شکلهای پتاسیم و منحنیهای Q/I در 16 خاک سطحی (30-0 سانتیمتری)، از خاکهای آهکی لرستان انجام شد. برای این کار از محلول کلرید کلسیم 01/0 مولار و کلرید پتاسیم با غلظتهای 33/0، 66/0، 1، 33/1، 2 و 5/2 میلیمولار استفاده گردید. از هر نمونه، 6 سوسپانسیون تهیه و با استات آمونیوم 1 مولار خنثی عصارهگیری گردید و میزان پتاسیم بوسیله دستگاه فلیمفتومتر اندازهگیری شد. منحنی (Q/I) برای هر نمونه رسم گردید. نسبت فعالیت پتاسیم در حال تعادل (AR0k) بین(mmolL-1)0.5 872/0 تا 047/0، پتاسیم آسان قابلتبادل K0)Δ( بین (mmolkg-1) 269/1 تا 243/23، پتاسیم سخت قابلتبادل (KX) بین (mmolkg-1) 163/0 تا 328/16، پتاسیم قابل دسترس (KL) بین(mmolkg-1) 219/6 تا 593/38 میباشد. بیشترین مقدار PBCK در خاک 11 (834/45) با درصد رس (38) و کمترین مقدار برای خاک 13 با مقدار (mmolkg-1)/(mmolL-1)0.5 329/23 و درصد رس (8) مشاهده گردید. بین ΔK0 و (AR0k)همبستگی مثبت و معنیدار (01/0 p<،90/0=r) مشاهده گردید. PBCK با درصد رس (01/0 p<،74/0=r) و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک (01/0 p<،73/0=r) همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره گام به گام مشخص شد از بین تمام خصوصیات خاک، تنها مقدار رس طبق مدل آماری (631/0Clay (R2=482/0+875/17 PBCK=میتواند بعنوان ویژگی مناسب بهمنظور برآورد ظرفیت بالقوه پتاسیم خاک استفاده شود. همچنین طبق مدل آماری ) 318/0(R2= O.C017/9+468/14KL= مقدار کربن آلی (O.C)، بعنوان خصوصیت مناسب برای برآورد مقدار KL تعیین گردید.
نصرت اله نجفی؛ راشد احمدی نژاد؛ ناصر علی اصغرزاد؛ شاهین اوستان
چکیده
برای استفاده مؤثر از کودهای شیمیایی و آلی، کاهش آلودگی محیطزیست و دستیابی به کشاورزی پایدار، مصرف تلفیقی کودهای آلی و شیمیایی توصیه شده است. لذا، این پژوهش برای بررسی تأثیر تلفیق کود دامی، کمپوست پسماند شهری و کمپوست لجن فاضلاب شهری با اوره بر عملکرد و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، برگ و ساقه گندم (Triticum aestivum L.) رقم الوند، در قالب ...
بیشتر
برای استفاده مؤثر از کودهای شیمیایی و آلی، کاهش آلودگی محیطزیست و دستیابی به کشاورزی پایدار، مصرف تلفیقی کودهای آلی و شیمیایی توصیه شده است. لذا، این پژوهش برای بررسی تأثیر تلفیق کود دامی، کمپوست پسماند شهری و کمپوست لجن فاضلاب شهری با اوره بر عملکرد و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، برگ و ساقه گندم (Triticum aestivum L.) رقم الوند، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در شرایط مزرعهای و در کرتهایی به ابعاد 2 × 9/1 متر مربع انجام شد. تیمارها شامل 1-شاهد (بدون مصرف کود آلی و اوره)، 2-کود اوره (kg/ha150)، 3-کود اوره (kg/ha300)، 4-کمپوست پسماند شهری (t/ha30)، 5-کمپوست پسماند شهری (t/ha30)+ کود اوره (kg/ha150)، 6-کمپوست پسماند شهری (t/ha60)، 7-کمپوست پسماند شهری (t/ha60)+ کود اوره (kg/ha150)، 8-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha30)، 9-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha30)+ کود اوره (kg/ha150)، 10-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha60)، 11-کمپوست لجن فاضلاب شهری (t/ha60) + کود اوره (kg/ha150)، 12-کود دامی (t/ha30)، 13-کود دامی (t/ha30) + کود اوره (kg/ha150)، 14-کود دامی (t/ha60)، و 15-کود دامی (t/ha60)+ کود اوره (kg/ha150) بودند. نتایج نشان داد که مصرف 300 کیلوگرم اوره در هکتار نسبت به تیمار شاهد، عملکرد دانه و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، ساقه و برگ گندم را افزایش اما عملکرد ساقه را کاهش داد. مصرف 150 کیلوگرم اوره در هکتار بر عملکرد برگ اثر معناداری نداشت اما تلفیق آن با 60 تن کمپوست پسماند شهری عملکرد برگ را نسبت به شاهد و 60 تن کمپوست پسماند شهری بهطور معناداری افزایش داد. تلفیق 150 کیلوگرم اوره با 30 و 60 تن کمپوست لجن فاضلاب، کمپوست پسماند شهری و کود دامی عملکرد دانه و ساقه و غلظت نیتروژن و فسفر آنها را نسبت به شاهد و اوره و کودهای آلی بهتنهایی افزایش داد. مصرف کمپوست لجن فاضلاب، کمپوست پسماند شهری و کود دامی عملکرد دانه و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه، ساقه و برگ گندم را نسبت به شاهد افزایش داد اما اثر آنها بر عملکرد ساقه و برگ به نوع کود آلی و سطح آن بستگی داشت. بیشترین عملکرد و غلظت نیتروژن و فسفر دانه، ساقه و برگ گندم در تیمارهای تلفیق کودهای آلی با اوره مشاهده شد. بهطورکلی، در این پژوهش مشاهد شد که برای کاهش مصرف کودهای نیتروژن، بهبود تغذیه نیتروژن، فسفر و پتاسیم گندم و بهبود کیفیت آن و افزایش عملکرد گندم، مصرف توأم 60 تن کود دامی و 150 کیلوگرم اوره در هکتار بهترین تیمار بود. بااینحال، اگر کود دامی در دسترس نباشد، میتوان مصرف 60 تن لجن فاضلاب شهری یا کمپوست پسماند شهری به همراه 150 کیلوگرم اوره در هکتار را در شرایط مشابه توصیه کرد.
ندا مرادی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ابراهیم سپهر
چکیده
تجزیه حرارتی ضایعات گیاهی و تبدیل آن به بیوچار و افزودن به خاک علاوه بر ترسیب کربن و کاهش آلودگی هوا میتواند سبب اصلاح برخی ویژگیهای خاکهایآهکیشود. به منظور بررسی تأثیر بیوچار بر برخی ویژگیهای خاک آهکی،آزمایشیبهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاًتصادفی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بیوچار (ضایعات هرس سیب، هرس انگور ...
بیشتر
تجزیه حرارتی ضایعات گیاهی و تبدیل آن به بیوچار و افزودن به خاک علاوه بر ترسیب کربن و کاهش آلودگی هوا میتواند سبب اصلاح برخی ویژگیهای خاکهایآهکیشود. به منظور بررسی تأثیر بیوچار بر برخی ویژگیهای خاک آهکی،آزمایشیبهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاًتصادفی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بیوچار (ضایعات هرس سیب، هرس انگور و کاه و کلش گندم) و مقدار بیوچار (صفر (B0)، 1 (B1)، 2 (B2)، 4 (B4) و 8 (B8) درصد وزنی/وزنی) بودند.نمونههابهمدت 60روزدردمای 25 درجه سانتیگراد و 60 درصد رطوبت ظرفیت زراعینگهداریشدهوسپسویژگی-هایخاکشامل pH، قابلیتهدایتالکتریکی (EC)،مقدارکربنآلی،نیتروژن معدنی،پتاسیم، فسفر،آهن،منگنز،رویومسقابلاستفادهخاکدرآنهااندازه-گیریگردید.نتایجنشانداد،بهطور کلی با افزایش مقدار بیوچار ، کربن آلی خاک،و همچنین شکلهای قابل استفاده پتاسیم ، فسفر ومنگنز بهطور معنیدار افزایش یافت.درصد کربن آلی خاک در تیمار B8 ضایعات هرس سیب، هرس انگور و کاه و کلش گندم در مقایسه با شاهد به ترتیب 78/3، 80/3 و 24/5 برابر افزایش نشان داد.همچنین شکلهاینیتروژن نیتراتی و آمونیومی در هر سه بیوچار با افزایش مقدار کاهش یافتند. بیوچارحاصل ازکاه و کلش گندمسببکاهشمعنیدار pH و آهن قابل استفادهخاک و افزایش قابلیت هدایت الکتریکیخاکگردید. بهطور کلی بیوچار حاصل از کاه و کلش گندم بیشترین تأثیر را بر خصوصیات خاک و قابلیت استفاده عناصر غذایی داشت.
معصومه دیلمیراد؛ محمدرضا ساریخانی؛ شاهین اوستان
چکیده
پتاسیم یکی از عناصر غذایی اصلی ضروری برای گیاهان است که نقش حیاتی در فرایندهای گیاه دارد. این عنصر غالبترین کاتیون جذبی به وسیله گیاهان میباشد و در رشد و توسعه و متابولیسم گیاه نقش اساسی دارد. پتاسیم در خاک به اشکال قابل استفاده، غیرتبادلی و در ساختار کانیها وجود دارد. پتاسیمی که در ساختار کانیها حضور دارد بیش از 90 تا 95 درصد ...
بیشتر
پتاسیم یکی از عناصر غذایی اصلی ضروری برای گیاهان است که نقش حیاتی در فرایندهای گیاه دارد. این عنصر غالبترین کاتیون جذبی به وسیله گیاهان میباشد و در رشد و توسعه و متابولیسم گیاه نقش اساسی دارد. پتاسیم در خاک به اشکال قابل استفاده، غیرتبادلی و در ساختار کانیها وجود دارد. پتاسیمی که در ساختار کانیها حضور دارد بیش از 90 تا 95 درصد پتاسیم خاک را به خود اختصاص میدهد. این شکل پتاسیم (پتاسیم موجود در کانیها) برای گیاهان به این سادگی قابل استفاده نمیباشد، بلکه گیاهان قادرند پتاسیم را تنها از فاز محلول خاک جذب و مورد استفاده قرار دهند. برخی از ریزجانداران خاک قادرند با سازوکارهایی، پتاسیم تثبیت شده و غیرتبادلی خاک را به فرم قابل استفاده تبدیل کنند و فراهمی پتاسیم را برای گیاه افزایش دهند. استفاده از باکتریهای محرک رشد به ویژه باکتریهای آزادکننده پتاسیم به عنوان کود زیستی یک شیوه امیدبخش در بهبود تغذیه پتاسیمی گیاهان و تولید آنها بوده و شیوه همسو با کشاورزی پایدار میباشد. بر این اساس آزمایش بر روی جداسازی و شناسایی این قبیل از باکتریها و بررسی کارایی آنها در تحقیقات اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش توانایی پنج جدایه میکروبی Pseudomonas spp. از باکتریهای آزادکننده پتاسیم شاملS6-6 ، S10-3، S14-3، S19-1 و S21-1 بر بهبود رشد و افزایش جذب پتاسیم توسط گیاه گوجهفرنگی در دو خاک با پتاسیم قابل استفاده کمتر از mg/kg 200 و خاک با پتاسیم قابل استفاده بیشتر از mg/kg 400 در حضور ریزجانداران بومی خاک بررسی شد. در این تحقیق دو خاک مختلف با میزان پتاسیم قابل استفاده کمتر از 200 میلیگرم بر کیلوگرم (خاک خلعتپوشان) و بیش از 400 میلیگرم بر کیلوگرم (خاک کندوان) مورد استفاده قرار گرفت. همه جدایههای باکتریایی مورد استفاده در این پژوهش (S6-6، S10-3، S14-3، S19-1 و S21-1) متعلق به جنس سودوموناس بودند و توانایی آنها به عنوان باکتریهای آزادکننده پتاسیم مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استفاده باکتریها به عنوان زادمایه باکتریایی، ابتدا کشت تازهای از آنها در محیط نوترینت براث تهیه شد و برای تلقیح کشت گیاه مورد استفاده قرار گرفت. برای تلقیح هر گلدان از 10 میلیلیتر زادمایه باکتریایی استفاده شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در دو خاک با مشخصات فوق با حضور 5 جدایه باکتری و یک تیمار شاهد (بدون تلقیح میکروبی) با در نظر گرفتن سه تکرار به انجام رسید. بذرهای گوجهفرنگی با زادمایه باکتریایی آغشته شد و کشت در خاک غیراستریل در حضور ریزجانداران بومی خاک انجام پذیرفت. آزمایش تا ابتدای فاز زایشی پیش رفت و پارامترهای رشدی و تغذیهای گیاه (نظیر شاخص کلروفیل، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، مقادیر عناصر فسفر و پتاسیم) اندازهگیری شد. آنالیز دادهها با نرمافزار SPSS صورت پذیرفت و مقایسات میانگین به روش دانکن انجام شد. نتایج در خاک با پتاسیم قابل استفاده کمتر از mg/kg 200 نشان داد که شاخص کلروفیل، وزن خشک اندام هوایی و ریشه،جذب پتاسیم و فسفر در اندام هوایی و ریشه متأثر از جدایههای باکتریایی بوده است. مقایسه میانگین نشان داد جدایه S21-1 بیشترین شاخص کلروفیل، وزن خشک اندام هوایی، جذب پتاسیم و فسفر اندام هوایی را داشت که به ترتیب باعث افزایش 7/23، 12، 20/22 و 41 درصد نسبت به شاهد شد. جدایه S14-3 بیشترین وزن خشک ریشه، جذب پتاسیم و فسفر ریشه را داشت و به ترتیب باعث افزایش 6/36، 88/24 و 7/32 درصد نسبت به شاهد شد. اثرات باکتری بر ویژگیهای اندازهگیری شده در خاک با پتاسیم قابل استفاده بیشتر از mg/kg 400 معنیدار نشد. اما مقایسه میانگین نشان داد بیشترین مقدار شاخص کلروفیل متعلق به جدایه S21-1 بود که نسبت به شاهد 11/14 درصد افزایش نشان داد و دو جدایه S14-3 و S21-1 بیشترین جذب پتاسیم و فسفر اندام هوایی را داشتند که به طور متوسط نسبت به شاهد 7 درصد افزایش نشان دادند، هر چند این اختلافات معنیدار نبود. در این آزمایشات، جدایههای S21-1 و S14-3 نسبت به سایر جدایهها برتر شناخته شدند. این آزمایش مشخص ساخت که اثربخشی باکتریهای آزادکننده پتاسیم متاثر از پتاسیم قابل استفاده خاک میباشد و هر چه میزان پتاسیم قابل استفاده در خاک کمتر باشد میتوان انتظار داشت که اثربخشی این باکتریها افزایش یابد. تحقیقات در زمینه جداسازی باکتریهای آزادکننده پتاسیم بایستی ادامه داشته باشد و بایستی جدایههای باکتری در شرایط مختلف محیطی و در خاکهای متفاوت مورد آزمایش قرار گیرند، تا با آزمایشاتی از این دست بتوان سویههای کارآمد را برای استفاده در عرضه کشاورزی معرفی نمود.
مجید محمودآبادی؛ ام لیلا رشیدی؛ مجید فکری
چکیده
به منظور بررسی تأثیر توأم کودهای آلی و پتاسیم بر برخی خصوصیات خاک و همچنین عملکرد غده پیاز در شرایط مزرعه ای، آزمایشی به-صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای ماده آلی شامل کود مرغی و بقایای یونجه (هر یک به میزان 10 تن در هکتار) و شاهد به همراه دو سطح تیمار کود شیمیایی پتاسیم (صفر و 250 کیلوگرم در هکتار اکسید ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر توأم کودهای آلی و پتاسیم بر برخی خصوصیات خاک و همچنین عملکرد غده پیاز در شرایط مزرعه ای، آزمایشی به-صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای ماده آلی شامل کود مرغی و بقایای یونجه (هر یک به میزان 10 تن در هکتار) و شاهد به همراه دو سطح تیمار کود شیمیایی پتاسیم (صفر و 250 کیلوگرم در هکتار اکسید پتاسیم) بود. نتایج نشان داد که کاربرد کود مرغی و بقایای یونجه به ترتیب باعث افزایش 7/57 و 9/40 درصد عملکرد محصول در مقایسه با تیمار شاهد شد. همچنین میزان عملکرد در تیمار کود پتاسیم، به طور متوسط 8/7 درصد بیشتر از تیمار عدم کاربرد کود پتاسیم بود. مصرف کود مرغی و بقایای یونجه، باعث افزایش معنی دار متوسط سرعت نهایی نفوذ آب در خاک به ترتیب به میزان 2/73 و 1/56 درصد نسبت به شاهد شد. در مقابل، مصرف کود شیمیایی پتاسیم کاهش معنی دار آن را در پی داشت. مصرف کودهای آلی به ویژه کود مرغی تأثیر معنی داری بر افزایش رطوبت اشباع، تخلخل کل، EC، کربن آلی و فسفر قابل جذب و همچنین کاهش جرم مخصوص ظاهری و pH داشت ولی مصرف کود پتاسیم، تنها افزایش معنی دار EC را به دنبال داشت. با مصرف کود مرغی و بقایای یونجه، کربن آلی خاک به ترتیب 8/129 و 2/80 درصد و فسفر قابل جذب به ترتیب 8/104 و 9/51 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. در بین خصوصیات مورد مطالعه، کربن آلی بیشترین تأثیر را در افزایش عملکرد محصول نشان داد.
وحید مظفری؛ لیلا امیدی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر پتاسیم و شوری بر برخی پارامترهای مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی پسته (رقم بادامی زرند)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور شوری (صفر، 100 و 200 میلیمولار کلریدسدیم) و پتاسیم (صفر و 1 میلیمولار پتاسیم از منبع نیترات پتاسیم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار در محیط پرلیت انجام شد. جهت بررسی غلظت پرولین و قندهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر پتاسیم و شوری بر برخی پارامترهای مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی پسته (رقم بادامی زرند)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور شوری (صفر، 100 و 200 میلیمولار کلریدسدیم) و پتاسیم (صفر و 1 میلیمولار پتاسیم از منبع نیترات پتاسیم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار در محیط پرلیت انجام شد. جهت بررسی غلظت پرولین و قندهای احیاءکننده در دو زمان مختلف (سه و شش روز پس از اعمال شوری) طرح بهصورت فاکتوریل اسپلیت با سه تکرار تجزیه گردید و در آن شوری× پتاسیم بهعنوان فاکتور اصلی در قالب طرح کاملاً تصادفی و زمان بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نمونهبرداریهای مربوط به غلظت پرولین و قندهای احیاءکننده، سه و شش روز پس از اعمال شوری انجام گرفت. نتایج حاصله نشان داد، با افزایش شوری (کلرید سدیم) از صفر به 100 میلیمولار، وزن خشک اندام هوایی و ریشه بهترتیب حدود 17 و 15 درصد افزایش معنیداری یافت. با افزایش پتاسیم از صفر به 1 میلیمولار، وزن خشک اندام هوایی از 885/0 به 007/1 گرم در هر گلدان رسید. کاربرد 1 میلیمولار پتاسیم، ارتفاع گیاه و تعداد برگ را بهطور معنیداری افزایش داد. افزایش شوری موجب افزایش معنیدار سدیم و کاهش منیزیم گیاه گردید. غلظت پرولین و قندهای احیاءکننده سه روز پس از اعمال شوری افزایش معنیداری حاصل نمود در حالیکه پتاسیم غلظت پرولین را کاهش داد. همچنین، عامل زمان بهطور معنیداری غلظت قندهای احیاءکننده را تحت تأثیر قرار داد بهطوری که با گذشت 72 ساعت غلظت قندهای احیاءکننده کاهش معنیداری حاصل نمود اما در مورد غلظت پرولین اینگونه نبود.
مرتضی بهمنی؛ محمد حسن صالحی؛ علیرضا حسین پور
چکیده
یکی از روشهای تعیین وضعیت پتاسیم در خاک و مدیریت مصرف کود، استفاده از منحنیهای کمیت-شدت (Q/I) و پارامترهای آن است. این مطالعه به منظور تعیین و مقایسه پارامترهای Q/I پتاسیم در خاکهای دشت مبارکه و دشت شهرکرد به ترتیب، در استانهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری انجام شد. منحنیهای Q/I بهدست آمده، شکل معمول گزارش شده در منابع را نشان دادند، ...
بیشتر
یکی از روشهای تعیین وضعیت پتاسیم در خاک و مدیریت مصرف کود، استفاده از منحنیهای کمیت-شدت (Q/I) و پارامترهای آن است. این مطالعه به منظور تعیین و مقایسه پارامترهای Q/I پتاسیم در خاکهای دشت مبارکه و دشت شهرکرد به ترتیب، در استانهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری انجام شد. منحنیهای Q/I بهدست آمده، شکل معمول گزارش شده در منابع را نشان دادند، اما از نظر پارامترهای Q/I تفاوتهایی بین خاکها وجود داشت که نشاندهنده وضعیت متفاوت خاکها از نظر حاصلخیزی پتاسیم است. نتایج پارامترهای Q/I نشان داد که در افقهای سطحی (افق A) خاکهای دشت مبارکه و دشت شهرکرد نسبت فعالیت پتاسیم در حال تعادل (AR0) به ترتیب در دامنه 014/0 تا 064/0 و 017/0 تا 081/0 (mmol.l-1)0.5، پتاسیم به آسانی قابل تبادل (∆K0) به ترتیب در دامنه 26/0 تا 87/0 و 56/0 تا 05/4 mmol.kg-1، پتاسیم به سختی قابل تبادل (KX) به ترتیب در دامنه 57/1 تا 73/1 و 69/3 تا 25/5 mmol.kg-1 و ظرفیت بافری بالقوه پتاسیم (PBCK) به ترتیب در دامنه 6/13 تا 15/26 و 97/30 تا 96/49 [mmol.kg-1/(mmol.L-1)0.5] بود. مطالعه همبستگی بین پارامترهای Q/I و ویژگیهای خاک، حاکی از همبستگی معنیدار بین PBCK و CEC در خاکهای مبارکه (86/0r = ) و عدم همبستگی در خاکهای شهرکرد میباشد. همبستگی معنیدار بین AR0 با پتاسیم تبادلی در خاک مبارکه (64/0-r = ) و در خاک شهرکرد (68/0-r = ) و نیز بین ∆K0 و مقدار پتاسیم تبادلی (86/0r= در خاک مبارکه و 83/0r= در خاک شهرکرد) مشاهده شد.