علوم آب
هادی رمضانی اعتدالی؛ فاطمه صفری
چکیده
ارزیابی مدلهای گیاهی در بخش کشاورزی توسط بسیاری از پژوهشگران انجام شده است. تعیین مدل گیاهی مناسب برای برنامهریزی و پیشبینی واکنش گیاهان زراعی در مناطق مختلف ضروری است. این عمل سبب میشود با صرف هزینه و وقت کمتر بتوان اثر عوامل مختلف را بر عملکرد و کارایی مصرف آب گیاهان بررسی کرد. با توجه به اینکه معادله FAO-56 بعنوان روش مرجع ...
بیشتر
ارزیابی مدلهای گیاهی در بخش کشاورزی توسط بسیاری از پژوهشگران انجام شده است. تعیین مدل گیاهی مناسب برای برنامهریزی و پیشبینی واکنش گیاهان زراعی در مناطق مختلف ضروری است. این عمل سبب میشود با صرف هزینه و وقت کمتر بتوان اثر عوامل مختلف را بر عملکرد و کارایی مصرف آب گیاهان بررسی کرد. با توجه به اینکه معادله FAO-56 بعنوان روش مرجع برای برآورد ET در مدل AquaCrop استفاده میشود و به دلیل تعداد ورودی زیاد استفاده از آن دشوار است. روشهای دیگری همچون روشهای دمایی و تشعشعی وجود دارد که با حداقل داده ورودی میتوان ET را با همان میزان دقت برآورد کرد. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر به منظور بررسی دقت و کارایی مدل AquaCrop در شبیهسازی تبخیروتعرق و زیستتوده، تحت تأثیر روشهای مختلف دمایی (بلانی-کریدل و هارگریوز-سامانی) و تشعشعی (پریستلی-تیلور، مککینک و تورک) برآورد تبخیروتعرق مرجع در پنج ایستگاه (ارومیه، قزوین، رشت، یزد و مشهد) و چهار اقلیم (خشک، نیمه خشک، مرطوب و نیمه مرطوب) مختلف در ایران و برای گیاه گندم انجام شد. طبق نتایج، روش بلانی-کریدل با مقدار R2 بیشتر از 5/0، NRMSE در محدوده 10-0 درصد (عالی) و شاخص NS نزدیک به یک (99/0) و روش تورک با مقدار R2 بیشتر از 5/0، NRMSE در محدوده 50-10 درصد و شاخص NS برابر با 9/0 روشهای مناسب برای شبیهسازی تبخیروتعرق در تمام ایستگاهها بودند. در مورد شبیهسازی زیستتوده، روشهای بلانی-کریدل و هارگریوز-سامانی با مقادیر R2 برابر با 9/0، NRMSE در محدوده 10-0 درصد (عالی) و شاخص NS برابر با 99/0 بعنوان روشهای دمایی مناسب و روشهای پریستلی-تیلور، مککینک و تورک با آمارههای R2 برابر 9/0، NRMSE در محدوده 10-0 درصد (عالی) و شاخص NS برابر با 99/0 بعنوان روشهای تشعشعی مناسب انتخاب شدند. در این پژوهش دقت خوب مدل AquaCrop در شبیهسازی تبخیروتعرق و زیستتوده با این روشهای برآورد تبخیروتعرق نسبت به سایر روشها نشان داده شد.
علوم آب
بهناز صادقی؛ بهمن فرهادی بانسوله؛ علی بافکار؛ مختار قبادی
چکیده
زمان کشت یکی از عواملی است که روی میزان آب مصرفی، عملکرد و بهرهوری مصرف آب گیاهان تأثیرگذار است. مدلهای شبیهسازی رشد گیاه، ابزارهای مفیدی برای ارزیابی تأثیر تاریخ کشت روی پارامترهای مورد اشاره و تعیین زمان مناسب کشت میباشند. در این مطالعه بهمنظور تعیین تاریخ مناسب کشت آفتابگردان در استان کرمانشاه از مدل AquaCrop استفاده ...
بیشتر
زمان کشت یکی از عواملی است که روی میزان آب مصرفی، عملکرد و بهرهوری مصرف آب گیاهان تأثیرگذار است. مدلهای شبیهسازی رشد گیاه، ابزارهای مفیدی برای ارزیابی تأثیر تاریخ کشت روی پارامترهای مورد اشاره و تعیین زمان مناسب کشت میباشند. در این مطالعه بهمنظور تعیین تاریخ مناسب کشت آفتابگردان در استان کرمانشاه از مدل AquaCrop استفاده شد. بهمنظور واسنجی و صحتسنجی پارامترهای گیاهی مدل AquaCrop آزمایشی مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار (تیمارهای 60، 80، 100 و 120 درصد نیاز آبی در کل دوره رشد و تیمارهای 20 و 40 درصد کمآبیاری در دوره رویشی و دوره زایشی) در سه تکرار اجرا گردید. رشد گیاه آفتابگردان با استفاده از مدل واسنجی شده، براساس آمار هواشناسی 30 ساله (2017–1988) برای ایستگاههای سینوپتیک استان کرمانشاه (کرمانشاه، اسلامآباد غرب، سرپلذهاب و کنگاور) و برای چند تاریخ کشت مختلف شبیهسازی گردید. مقادیر عملکرد دانه، تبخیر و تعرق فصلی و بهرهوری مصرف آب بر اساس خروجیهای مدل AquaCrop تعیین گردید. نتایج بیانگر این بود که با توجه به تغییرات پارامترهای هواشناسی در 3۰ سال مورد بررسی، عملکرد پتانسیل دانه در همه ایستگاههای مورد مطالعه افزایشی بوده است. همچنین نتایج نشان داد تاریخ کشت مناسب که منجر به بالاترین عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب میشود در مناطق مختلف متفاوت است. مناسبترین تاریخ کشت بهمنظور دستیابی به حداکثر عملکرد دانه در ایستگاههای سرپلذهاب، اسلامآباد غرب، کرمانشاه و کنگاور (غرب به شرق استان) بهترتیب دهههای اول فروردین، دوم اردیبهشت، سوم اردیبهشت و اول خرداد تعیین گردید. دهههای دوم فروردین، اول اردیبهشت، سوم خرداد و دوم خرداد از نظر بهرهوری مصرف آب مناسبترین تاریخ کشت برای آفتابگردان به ترتیب در ایستگاههای سرپلذهاب، اسلامآباد غرب، کرمانشاه و کنگاور تعیین شد.
هادی رمضانی اعتدالی؛ مریم پاشازاده؛ بیژن نظری؛ عباس ستوده نیا؛ عباس کاویانی
چکیده
بهمنظور بررسی تغییرات شوری پروفیل خاک 4 محصول زراعی گندم، ذرت، جو و گوجهفرنگی کشت شده در اراضی دشت قزوین با شوری اولیه 5/1 دسیزیمنس بر متر و با اقلیم گرم و خشک، تحت آبیاری تیپ (قطرهای نواری) و طی 20 سال زراعی، ابتدا توزیع شوری با مدل AquaCrop شبیه-سازی شده، سپس توسط نرمافزارهای Minitab 17 و2007 Excel مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، در محصولات ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تغییرات شوری پروفیل خاک 4 محصول زراعی گندم، ذرت، جو و گوجهفرنگی کشت شده در اراضی دشت قزوین با شوری اولیه 5/1 دسیزیمنس بر متر و با اقلیم گرم و خشک، تحت آبیاری تیپ (قطرهای نواری) و طی 20 سال زراعی، ابتدا توزیع شوری با مدل AquaCrop شبیه-سازی شده، سپس توسط نرمافزارهای Minitab 17 و2007 Excel مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، در محصولات ذرت و گوجهفرنگی، آبیاری تیپ با شوری آب آبیاری 1 دسیزیمنس بر متر، منجر به افزایش قابل توجه شوری متوسط خاک ناحیه توسعه ریشه از 5/1 بهترتیب به 4 و 3/4 دسی-زیمنس بر متر میگردد (معنیداری روند در سطح 5 درصد)، حال آنکه افزایش شوری متوسط ناحیه توسعه ریشه در محصولات گندم و جو در همان حالت، از 5/1 بهترتیب به 03/2 و 02/2 دسیزیمنس بر متر رسیده که در سطح 5 درصد معنیدار نیست. علت را میتوان به نیاز آبی پایین و فیزیولوژی جو و گندم در جذب نمک، نسبت به ذرت و گوجهفرنگی نسبت داد که در نتیجه آن آب کمتری وارد خاک شده و در نتیجه شوری کمتری در نتیجه تبخیر آب در زمین تجمع مییابد، همچنین وجود بارش در فصل کشت گندم و جو منجر به شستشوی نمک از ناحیه ریشه میشود. درستی این فرض از طریق معنیداری همبستگی بین بارش و شوری خاک در سطح 5 درصد آزمون و ثابت گردید. لذا پیشنهاد میگردد گندم و جو با مقاومت بالا نسبت به شوری، در اولویت کشت آبیاری موضعی برای نواحی خشک با بارشهای ناچیز و منابع آبی محدود، قرار گیرند.
مریم روستایی؛ تیمور سهرابی؛ علیرضا مساح بوانی؛ محمدصادق احدی
چکیده
تغییر اقلیم در عصر حاضر به عنوان مهمترین تهدید برای توسعه پایدار، کشاورزی و امنیت غذایی مطرح است. این پدیده در مناطق خشک مانند ایران که با کمبود آب روبرو هستند، اهمیت بیشتری مییابد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر دما، بارش و میزان عملکرد گیاه ذرت و در نهایت بررسی تغییرات بهرهوری آب در دوره 2039-2010، در سطوح مختلف ریسک، ...
بیشتر
تغییر اقلیم در عصر حاضر به عنوان مهمترین تهدید برای توسعه پایدار، کشاورزی و امنیت غذایی مطرح است. این پدیده در مناطق خشک مانند ایران که با کمبود آب روبرو هستند، اهمیت بیشتری مییابد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر دما، بارش و میزان عملکرد گیاه ذرت و در نهایت بررسی تغییرات بهرهوری آب در دوره 2039-2010، در سطوح مختلف ریسک، در منطقه پاکدشت تهران می باشد. به این منظور، ترکیبی از 9 مدل AOGCM تحت سناریو انتشار A2 برای اعمال عدم قطعیت ناشی از مدلهای AOGCM و مدل گیاهی AquaCrop برای شبیه سازی عملکرد ذرت استفاده شد. با استفاده از رویکرد بیز-مونتکارلو توابع توزیع تجمعی دما و بارش منطقه برای دوره آتی تولید و از این توابع مقادیر سطوح ریسک 25، 50 و 75 درصد استخراج شد. در ادامه، سطوح ریسک استخراج شده با روش عامل تغییر ریزمقیاس و به مدل AquaCrop معرفی و عملکرد گیاه ذرت برای دوره 2039-2010 تحت سه سطح ریسک، شبیهسازی شد. نتایج سطح ریسک 50 درصد، نشان از Cº68/1-71/0 افزایش دما برای دوره 2039-2010 دارد و میانگین ماهانه بارش در دوره مذکور 19/1-7/0 برابر دوره پایه شبیهسازی شده است. شبیه سازی زیستتوده برای سطوح ریسک 25، 50 و 75 درصد و برای تیمار آبیاری کامل به ترتیب 8/7، 8/6 و 2/6 درصد و برای تیمار کمآبیاری 8/20، 9/18 و 8/17 درصد کاهش بهرهوری آب را نشان میدهد که علت آن افزایش دما و تغییرپذیری باران بوده است