علوم خاک
جمعه الجمعه؛ اکرم حلاج نیا؛ امیر لکزیان؛ علیرضا آستارایی
چکیده
دستیابی به امنیت غذایی یک هدف بسیار ضروری برای تغذیه جمعیت رو به رشد جهان است، توسعه تکنیکهای مناسب و کارآمد برای احیای خاکهای متأثر از نمک بسیار ضروری است. استفاده از روشهای بیولوژیکی مانند کاربرد ریزجانداران مفید بهعنوان اصلاحکنندههای زیستی پتانسیل زیادی در بهبود شرایط رشد گیاه در خاکهای شور دارد. هدف این مطالعه بررسی ...
بیشتر
دستیابی به امنیت غذایی یک هدف بسیار ضروری برای تغذیه جمعیت رو به رشد جهان است، توسعه تکنیکهای مناسب و کارآمد برای احیای خاکهای متأثر از نمک بسیار ضروری است. استفاده از روشهای بیولوژیکی مانند کاربرد ریزجانداران مفید بهعنوان اصلاحکنندههای زیستی پتانسیل زیادی در بهبود شرایط رشد گیاه در خاکهای شور دارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر کاربرد همزمان باکتریهای اسیدیتیوباسیلوس و قارچ میکوریزی فانلی فورمیس موسه بر برخی متابولیتهای فتوسنتزی و بیوشیمیایی ذرت بود. برای این منظور یک آزمایش گلخانهای در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل انجام شد. در این تحقیق اثر تیمارهای بیولوژیکی شامل: دو سطح قارچ میکوریزا (تلقیح و عدم تلقیح)، دو سطح شوری (96/0 و 6 دسیزیمنس بر متر) و چهار سطح تلقیح باکتریهای اسیدی تیوباسیلوس شامل شاهد (C)، تیوباسیلوس تیواکسیدانس (T)، تیوباسیلوس فرواکسیدانس (F)، تیوباسیلوس تیواکسیدانس و تیوباسیلوس فرواکسیدانس (T+F) در یک خاک بررسی شد. نتایج نشان داد که شوری غلظت کلروفیل a، b و کارتنوئید برگ را بهترتیب90/27،42/68 و 50 درصد در مقایسه با شاهد کاهش داد. شوری باعث افزایش، غلظت پرولین (62/42 درصد)، نشت الکترولیت (30/33 درصد)، غلظت آنتوسیانینها (36/96 درصد) و فلاونوئیدهای برگ (73/84 درصد) در مقایسه با خاک شاهد شد. تلقیح با قارچ میکوریزا در مقایسه با عدم تلقیح اثر قابل توجه و معنیداری بر همه پارامترهای مورد بررسی در هر دو خاک شور و شاهد داشت. در خاک شور تلقیح قارچ میکوریزا موجب کاهش نشت الکترولیت (75/56 درصد) و افزایش کلروفیل a (2/3 برابر)، کلروفیل b (6/6 برابر) کارتنوئید (3/1 برابر)، غلظت پرولین (39/24 درصد)، مقدار آنتوسیانینها (07/24 درصد) و فلاونوئیدها (40/20 در صد) در گیاه شد. تاثیر تیمارهای باکتریایی بر پارامترهای مورد بررسی در گیاهان تلقیح شده با قارچ میکوریزا بیشتر از گیاهان تلقیح نشده بود. اثرگذاری بر مقدار پرولین، کلروفیلها، آنتوسیانین و فلاونوئیدها در کاربرد توأم هر دو گونه باکتری بیشتر از تأثیر هر کدام به تنهایی بود. در خاک شور تلقیح همزمان قارچ میکوریزا با هر دو گونه باکتری موجب کاهش نشت الکترولیت (72/14 درصد) و افزایش کلروفیل a (80/39 درصد)، کلروفیل b (106 درصد)، کارتنوئید (50 درصد)، غلظت پرولین (12/10 درصد)، مقدار آنتوسیانینها (17/14 درصد) و فلاونوئیدها (06/4 درصد) در گیاه در مقایسه با تیمار قارچ میکوریزا به تنهایی شد. نتایج نشان داد که این باکتریها احتمالا میتوانند بهعنوان باکتریهای کمک کننده میکوریزا در نظر گرفته شوند.
علوم خاک
اکرم نصرتی میاندواب؛ حجت امامی؛ علیرضا آستارایی؛ محمدرضا مصدقی؛ حسین عسگرزاده
چکیده
شوری خاک بر بیشتر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک تأثیر منفی دارد. شوری همچنین بر روابط خاک و گیاه تأثیرگذار بوده و با کاهش دادن مقدار جذب آب رشد گیاه را محدود میکند. از راهکارهای مورد استفاده برای کاهش اثرات شوری و اصلاح ویژگیهای فیزیکی خاک، استفاده از اصلاح کنندههای آلی و شیمیایی میباشد. در این پژوهش اثر دو نوع ...
بیشتر
شوری خاک بر بیشتر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک تأثیر منفی دارد. شوری همچنین بر روابط خاک و گیاه تأثیرگذار بوده و با کاهش دادن مقدار جذب آب رشد گیاه را محدود میکند. از راهکارهای مورد استفاده برای کاهش اثرات شوری و اصلاح ویژگیهای فیزیکی خاک، استفاده از اصلاح کنندههای آلی و شیمیایی میباشد. در این پژوهش اثر دو نوع اصلاح کننده آلی و شیمیایی بر ویژگیهای فیزیکی 5 نمونه خاک شور با درجه شوری و سدیمی متفاوت از عمق صفر تا 30 سانتیمتری اطراف دریاچه ارومیه بررسی شد. تیمارهای مورد استفاده شامل جلبک، سالفید و جلبک+سالفید بودند. شاخصهای میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) در دو حالت تر و خشک و پایداری خاکدانه (AS) به عنوان شاخصهای پایداری ساختمان خاک و دامنه رطوبت با حداقل محدودیت محدودیت (LLWR) و گنجایش آب انتگرالی (IWC) به عنوان شاخصهای هیدرولیکی خاک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در 5 نوع خاک مورد مطالعه استفاده از ترکیبات اصلاح کننده باعث افزایش شاخصهای پایداری ساختمان خاک شد که این افزایش در خاک 1، 2 و 4 بیشترین مقدار بود. همچنین سالفید باعث بیشترین افزایش در مقدار پایداری خاکدانه (9/74 درصد افزایش)، دامنه رطوبت بدون محدودیت در مکش 33 کیلوپاسکال (LLWR33، 5/14 درصد افزایش) و گنجایش آب انتگرالی (2/26 درصد افزایش) نسبت به شاهد شد. بیشترین مقدار میانگین وزنی قطر خاکدانه در دو حالت تر و خشک نیز در تیمار سالفید+جلبک به ترتیب با 4/52 و 4/40 درصد افزایش نسبت به شاهد به دست آمد. تأثیر خصوصیات اولیه خاک بر میزان ویژگیهای اندازهگیری شده معنیدار بود و کاربرد اصلاح کنندهها باعث بهبود این ویژگیها در خاکهای مورد مطالعه شد.
سارا سنگ سفیدی؛ امیر لکزیان؛ علیرضا آستارایی؛ محمد بنایان اول؛ محبوبه مظهری
چکیده
بازدارندههای نیتراتزایی ترکیباتی هستند که اکسایش زیستی آمونیوم به نیتریت را به تأخیر میاندازند و بدین ترتیب تجمع نیترات در خاک را کاهش میدهند. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر بازدارندههای نیتراتزایی، 3 و 4-دی متیل پیرازول فسفات (DMPP)، دیسیاندیآمید (DCD) و پودر درمنه (ART)، در حضور منابع مختلف نیتروژن، بر تغییرات نیتروژن ...
بیشتر
بازدارندههای نیتراتزایی ترکیباتی هستند که اکسایش زیستی آمونیوم به نیتریت را به تأخیر میاندازند و بدین ترتیب تجمع نیترات در خاک را کاهش میدهند. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر بازدارندههای نیتراتزایی، 3 و 4-دی متیل پیرازول فسفات (DMPP)، دیسیاندیآمید (DCD) و پودر درمنه (ART)، در حضور منابع مختلف نیتروژن، بر تغییرات نیتروژن معدنی خاک، میزان نیتروژن گیاه، تجمع نیترات در برگ گیاه و برخی از خصوصیات رشدی کاهو، در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که بازدارندههای نیتراتزایی در حضور منابع مختلف کود نیتروژن موجب کاهش غلظت نیتروژن نیتراتی و افزایش نیتروژن آمونیومی خاک شدند. همچنین غلظت نیتروژن در گیاه در حضور بازدارندههای نیتراتزایی افزایش یافت. کاربرد بازدارندههای نیتراتزایی موجب کاهش غلظت نیترات در برگ گیاه شد. همینطور استفاده از بازدارندههای نیتراتزایی بر خصوصیات رشدی گیاه نیز تاثیر گذاشتند. به طور کلی بهترین کارکرد بازدارندههای نیتراتزایی در حضور منبع کود اوره مشاهده شد و بازدارنده نیتراتزایی ART دارای بیشترین تاثیر و پس از آن بازدارندههای DMPP و DCD دارای بهترین کارکرد بودند.
زهرا شریفی؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت؛ مجتبی بارانی مطلق؛ حجت امامی
چکیده
زیستفراهمی فلزات سنگین به توزیع آنها بین بخشهای محلول و جامد و بین اجزای بخش جامد بستگی دارد. به منظور بررسی توزیع شکلهای شیمیایی روی در10 نمونه خاک استان خراسان رضوی با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت و آلوده شده با ضایعات معدنی در 4 سطح (0، 500، 1000 و 1500 میلیگرم برکیلوگرم)، قبل از کشت گیاه گاوزبان، روش عصارهگیری متوالی تسیر ...
بیشتر
زیستفراهمی فلزات سنگین به توزیع آنها بین بخشهای محلول و جامد و بین اجزای بخش جامد بستگی دارد. به منظور بررسی توزیع شکلهای شیمیایی روی در10 نمونه خاک استان خراسان رضوی با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت و آلوده شده با ضایعات معدنی در 4 سطح (0، 500، 1000 و 1500 میلیگرم برکیلوگرم)، قبل از کشت گیاه گاوزبان، روش عصارهگیری متوالی تسیر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روی بخش تبادلی، کربناتها، متصل به اکسیدهای آهن و منگنز، متصل به بخش آلی و باقیمانده به ترتیب 67/0، 38/13، 01/3، 12/11 و 82/71 درصد از روی کل خاکها را تشکیل میدهند. در این خاکها مقدار روی شبهکل و روی قابل استفاده گیاه به ترتیب بین 19/72 تا 56/116 و 98/6 تا 97/8 میلیگرم در کیلوگرم میباشد. اختلاف بین غلظت روی هر یک از شکلهای شیمیایی، در انواع مختلف خاک و در سطوح مختلف آلودگی معنیدار شد. همبستگی درصد سیلت با روی تبادلی و روی جذب شده بوسیله ریشه منفی و معنی-دار شد. روی متصل به اکسیدهای آهن و منگنز با کربناتکلسیم و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک همبستگی منفی و معنیداری داشت. همبستگی بین کربن آلی با روی تبادلی منفی و معنیدار شد. همبستگی pH با روی جذب شده بوسیله ریشه و اندامهوایی منفی و معنیدار شد. همبستگی میان شکلهای شیمیایی روی با یکدیگر و با روی شبه کل، روی جذب شده بوسیله ریشه و اندام هوایی گیاه و روی قابل استفاده گیاه، بجز همبستگی میان شکل اکسیدها و تبادلی روی مثبت و معنیدار شد که بیانگر پویایی سیستم خاک میباشد.
خاک های آلوده، شکل های شیمیایی روی ضایعات معدنی، ویژگی های خاک.
ستاره شریفی؛ امیر لکزیان؛ علیرضا آستارایی؛ نسرین قربان زاده
چکیده
چرخه آهن یکی از مهمترین فرآیندهای ژئوشیمیایی است که افزایش زیست فراهمی این عنصر در خاکها وابسته به فرآیند کاهش زیستی آهن فریک است. در این پژوهش اثر سه ناقل الکترون AQS، اسیدهیومیک و اسیدفولویک در فرآیند کاهش زیستی آهن فریک با دو باکتری در دو خاک اسیدی و آهکی در شرایط بیهوازی آزمایشگاهیبررسی شد. آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً ...
بیشتر
چرخه آهن یکی از مهمترین فرآیندهای ژئوشیمیایی است که افزایش زیست فراهمی این عنصر در خاکها وابسته به فرآیند کاهش زیستی آهن فریک است. در این پژوهش اثر سه ناقل الکترون AQS، اسیدهیومیک و اسیدفولویک در فرآیند کاهش زیستی آهن فریک با دو باکتری در دو خاک اسیدی و آهکی در شرایط بیهوازی آزمایشگاهیبررسی شد. آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش چهار سطح ناقل الکترون (بدون ناقل الکترون، AQS، اسیدهیومیک و اسیدفولویک) و سه سطح باکتری (بدون باکتری،باکتریShewanella sp. و باکتری Pseudomonas aeruginosa) بودند. نتایج نشان داد که تیمار AQS توانست در نبود باکتری، اندازه آهن فرو خاک اسیدی و خاک آهکی را به ترتیب 8 و 7/15 برابر نسبت به اندازه نخستین آهن فرو افزایش دهد که تفاوت معنیداری نسبت به دیگر ناقلهای الکترون نشان داد. همچنین بودن باکتری Shewanella sp. در دو خاک اسیدی و آهکی منجر به افزایش 2/7 و 3/16 برابری اندازه آهن فرو شد ولی این افزایش در بودن باکتری P. aeruginosa به 6/5 و 1/12 برابر رسید. نتایج نشان داد که اندازه آهن فرو خاکهای اسیدی و آهکی در تیمار باکتری Shewanella sp. و ناقل الکترون AQS به ترتیب 7/11 و 2/22 برابر نسبت به اندازه نخستین آهن فرو افزایش داشت. در تیمار باکتری P. aeruginosa و ناقل الکترون AQS این افزایش به 5/7 و 16 برابر رسید. نتایج نشان دادند که در هر دو خاک اسیدی و آهکی، ناقل الکترون AQS و باکتریShewanella sp.، پیامد سودمند بیشتری بر فرآیند کاهش زیستی در برابر دیگر تیمارها داشتند.
ولی فیضی اصل؛ امیر فتوت؛ علیرضا آستارایی؛ امیر لکزیان؛ میراحمد موسوی شلمانی؛ علی خراسانی
چکیده
نیتروژن مهمترین عامل تغذیهای محدودکننده رشد گندم دیم بشمار میآید. به منظور برقراری ارتباط بین اشکال مختلف نیتروژن در خاک با پاسخ گندم دیم، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (مراغه) به اجرا در آمد. زمان مصرف نیتروژن در کرتهای اصلی (کل نیتروژن در پائیز و در پائیز ...
بیشتر
نیتروژن مهمترین عامل تغذیهای محدودکننده رشد گندم دیم بشمار میآید. به منظور برقراری ارتباط بین اشکال مختلف نیتروژن در خاک با پاسخ گندم دیم، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (مراغه) به اجرا در آمد. زمان مصرف نیتروژن در کرتهای اصلی (کل نیتروژن در پائیز و در پائیز + در بهار)، مقادیر نیتروژن در کرتهای فرعی (0، 30، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) و 7 ژنوتیپ در کرتهای فرعی در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله ساقه رفتن (ZGS32)، نمونههای خاک از لایههای 20-0، 40-20، 60-40 و 80-60 سانتیمتری از کرتهای فرعی تهیه و نیترات و آمونیوم در آنها اندازهگیری شد. در این لایهها میزان رطوبت خاک نیز با استفاده از دستگاه Diviner2000 قرائت شد. نتایج نشان داد، نیتروژن معدنی مناسبترین فرم نیتروژن بود که به همراه رطوبت خاک توانستند 80 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمایند. مطابق این مدل، اثر محتوی آب خاک در تولید گندم دیم، 3/2 برابر نیتروژن بود. مناسبترین لایه برای واسنجی نیتروژن، 40-0 سانتیمتری و حد بحرانی نیتروژن معدنی برای تولید عملکردهای بیش از 5/2 تن در هکتار، 41 کیلوگرم در هکتار میباشد. مصرف پائیزی 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار قادر به تامین حد بحرانی یادشده در شرایط آزمایش میباشد. در مجموع استنباط میشود، بین نیتروژن خاک و محتوی رطوبتی آن با پاسخ گندم دیم ارتباط منطقی وجود دارد و از این مدل میتوان به عنوان ابزار کمکی در توصیه کودهای نیتروژنی برای گندم دیم استفاده نمود.
محمدجواد پژند؛ حجت امامی؛ علیرضا آستارایی
چکیده
توپوگرافی یکی از ویژگی های مهم و تأثیرگذار بر کیفیت خاک در هر منطقه است. در این پژوهش رابطه درجه و جهت شیب با برخی از ویژگی-های فیزیکی و شیمیایی خاک مانند بعد فرکتال ذرات، درصد شن، رس و سیلت، درصد کربنات کلسیم معادل، درصد کربن آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و شاخص پایداری ساختمان خاکبررسی شد. برای انجام تجزیه های آزمایشگاهی یک ردیف پستی ...
بیشتر
توپوگرافی یکی از ویژگی های مهم و تأثیرگذار بر کیفیت خاک در هر منطقه است. در این پژوهش رابطه درجه و جهت شیب با برخی از ویژگی-های فیزیکی و شیمیایی خاک مانند بعد فرکتال ذرات، درصد شن، رس و سیلت، درصد کربنات کلسیم معادل، درصد کربن آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و شاخص پایداری ساختمان خاکبررسی شد. برای انجام تجزیه های آزمایشگاهی یک ردیف پستی و بلندی4با طول شیب، مواد مادری یکسان انتخاب و30 نمونه از خاک در شیب های کمتر از 5، 15-5، 30-15، 50-30 و بیشتر از 50 درصد، با سه تکرار و در دو جهت شمالی و جنوبی در قالب طرح آشیانه ای نمونه برداری شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مقادیر کربنات کلسیم و کربن آلی در شیب های مختلف دارای اختلاف معنی داری در سطح پنج درصد بود. مقدار کمینه کربنات کلسیم در شیب کمتر از 5 درصد جنوبی و مقدار بیشینه آن در شیب بیشتر از 50 درصد جنوبی مشاهده شد، درحالی که مقدار کمینه کربن آلی در شیب بیشتر از 50 درصد جنوبی و بیشینه آن در شیب کمتر از 5 درصد جنوبی وجود داشت. بین میانگین درصد کربنات کلسیم و کربن آلی در دو جهت شیب اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین مقدار شاخص پایداری ساختمان خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در جهت شمالی به طور معنی داری بیشتر از جنوبی بود. با وجود اینکه کلاس بافت خاک تقریبا در همه درجه-های شیب یکسان بود، درصد شن، رس و سیلت در طول شیب تغییرات زیادی داشت. به طوری که با افزایش شیب درصد ذرات درشت تر افزایش و درصد ذرات ریزتر کاهش یافت. بعد فرکتال ذرات نیز با کاهش درصد شیب، افزایش یافت. با توجه به این که در هنگام گزارش کلاس بافتی خاک درصد شن، رس و سیلت آن بیان نمی شود، می توان گفت که بعد فرکتال ذرات نسبت به بافت خاک، تعریف بهتر و روشن تری از چگونگی توزیع اندازه ذرات خاک ارایه می دهد.
پریسا میرحسینی موسوی؛ علیرضا آستارایی؛ علی رضا کریمی؛ غلامرضا کریمی
چکیده
مونتموریلونیت کانی غالب تشکیلدهنده بنتونیت است که در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود ناخالصیهای غیر از مونتموریلونیت موجب کاهش کیفیت آن میشود. هدف این پژوهش تعیین روشی مناسب جهت خالصسازی مونتموریلونیت از بنتونیت تولیدی معدن قائن بود. برای این منظور از ترکیبی از روش الک تر، استفاده از روش تهنشینی ذرات، ...
بیشتر
مونتموریلونیت کانی غالب تشکیلدهنده بنتونیت است که در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار میگیرد، اما وجود ناخالصیهای غیر از مونتموریلونیت موجب کاهش کیفیت آن میشود. هدف این پژوهش تعیین روشی مناسب جهت خالصسازی مونتموریلونیت از بنتونیت تولیدی معدن قائن بود. برای این منظور از ترکیبی از روش الک تر، استفاده از روش تهنشینی ذرات، سانتریفوژ و اولتراسونیک استفاده شد. کارایی روش خالصسازی با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس، تعیین اندازه ذرات، تبادل کاتیونی و نسبت شدت پیک کوارتز به مونتموریلونیت قبل و پس از خالصسازی تعیین شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بکارگیری روشهای مذکور برای تهیه مادهای سرشار از مونتموریلونیت با اندازه ذرات کوچکتر از 2 میکرومتر مناسب است. کریستوبالیت تنها کانی بود که با وجود حذف مقدار زیادی از آن، هنوز بهعنوان ناخالصی به همراه مونتموریلونیت باقی مانده است که احتمالا تنها راه حذف کامل آن استفاده از روش های شیمیایی است. نتیجه این پژوهش نشان داد که با استفاده از روشهای سریع و ارزان میتوان بنتونیت را تا حد مناسبی خالصسازی کرد.
ولی فیضی اصل؛ امیر فتوت؛ علیرضا آستارایی؛ امیر لکزیان؛ میراحمد موسوی شلمانی
چکیده
به منظور تعیین آستانه تنش آبی و وضعیت آن در ژنوتیپهای مختلف گندم دیم در مدیریتهای مختلف مصرف نیتروژن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، به صورت کرتهای دو بار خرد شده با دو زمان مصرف (کل در پائیز و در پائیز و در بهار) و چهار سطح نیتروژن (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) بر روی 7 ژنوتیپ گندم در سه بلوک در سال زراعی 90-1389 به اجرا ...
بیشتر
به منظور تعیین آستانه تنش آبی و وضعیت آن در ژنوتیپهای مختلف گندم دیم در مدیریتهای مختلف مصرف نیتروژن، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، به صورت کرتهای دو بار خرد شده با دو زمان مصرف (کل در پائیز و در پائیز و در بهار) و چهار سطح نیتروژن (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) بر روی 7 ژنوتیپ گندم در سه بلوک در سال زراعی 90-1389 به اجرا درآمد. همچنین برای محاسبه پارامترهای شاخص تنش آبی، ژنوتیپهای مورد نظر در شرایط آبیاری تکمیلی در نزدیکترین فاصله با آزمایش قبل کشت شدند. دمای پوشش سبز در مراحل گلدهی و اوایل خمیری شدن اندازهگیری و شاخص تنش آبی گیاه (CWSI) محاسبه شد. حد مبنای پائین با مفهوم شرایط بدون تنش (Tc-Ta=4.523-3.761×VPD; R2=0.92) و حد مبنای بالا با مفهوم حداکثر تنش (Tc-Ta=6 °C) و شرایط بدون تعرق برای گندم دیم تعیین شد. آستانه تنش آبی گیاه 4/0=CWSI محاسبه شد که عبور از آن 8 روز قبل از مرحله سنبلهدهی اتفاق افتاد. در آستانه تنش آبی، مجموع 60 میلیمتری از آب قابل استفاده تا عمق 50 سانتیمتری پروفیل تخلیه شد. همچنین بین شاخص CWSI و عملکرد دانه در سطوح مختلف نیتروژن همبستگی منفی معنیداری (01/0>p) وجود داشت. مصرف نیتروژن منجر به کاهش تنش آبی و افزایش عملکرد دانه شد. در مصرف تقسیطی و پائیزی N30 بهترین ژنوتیپها از لحاظ عملکرد دانه و مقاومت به تنش آبی به ترتیب اوحدی و رصد و در مصرف تقسیطی و پائیزی N60 به ترتیب ژنوتیپهای Cereal4 و رصد بود.
حجت امامی؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت
چکیده
کیفیت خاک اهمیت زیادی در ارزیابی وضعیت حاصلخیزی و فیزیکی خاک دارد و در تعیین آن باید ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک لحاظ شود. این پژوهش جهت بررسی تاثیر مواد آلی بر مقادیر کمی کیفیت خاک انجام شد. بدین منظور سه سطح (15، 30 و 60 تن در هکتار) از ترکیبات مختلف ماده آلی شامل کمپوست زباله شهری، لجن فاضلاب، کود گاوی، کاه و کلش گندم به همراه تیمار ...
بیشتر
کیفیت خاک اهمیت زیادی در ارزیابی وضعیت حاصلخیزی و فیزیکی خاک دارد و در تعیین آن باید ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک لحاظ شود. این پژوهش جهت بررسی تاثیر مواد آلی بر مقادیر کمی کیفیت خاک انجام شد. بدین منظور سه سطح (15، 30 و 60 تن در هکتار) از ترکیبات مختلف ماده آلی شامل کمپوست زباله شهری، لجن فاضلاب، کود گاوی، کاه و کلش گندم به همراه تیمار شاهد در سه تکرار به خاک لومی اضافه شدند و به مدت شش ماه در 70 درصد رطوبت ظرفیت زارعی در گلخانه نگهداری شدند. سپس کیفیت خاک با استفاده از 14 شاخص فیزیکی و شیمیایی و بر اساس تابع نمره دهی غیرخطی تعیین شد. نتایج نشان داد که نمره تیمار شاهد 7/52 بود و کیفیت خاک در کلاس 4 یعنی پایین قرار داشت. افزودن مواد آلی مختلف، سبب بهبود کیفیت خاک شد و کلاس کیفیت خاک بین یک یا دو درجه ارتقاء یافت. در بین تیمارهای مورد بررسی بیشترین میزان در بهبود کیفیت خاک در نتیجه افزودن 60 تن در هکتار لجن فاضلاب و سطوح 30 و 60 تن در هکتار کمپوست به دست آمد. افزودن سایر تیمارهای مواد آلی نیز باعث افزایش مقادیر کمی کیفیت خاک نسبت به شاهد و ارتقاء کلاس کیفیت خاک به میزان یک درجه شد. در بین شاخصهای مورد بررسی، عناصر آهن، منگنز، روی، تخلخل تهویه ای و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها از مهمترین عوامل تضعیف کننده کیفیت خاک در تیمار شاهد بودند، که افزودن کمپوست و لجن فاضلاب سبب افزایش نمره آنها شد.
مرجان قائمی؛ علیرضا آستارایی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ سید حسین ثنایی نژاد؛ حجت امامی
چکیده
اجرای یک برنامهی مدیریتی موفق خاک و گیاه نیازمند آگاهی از کمیت ویژگی های مکانی و میزان تاثیر آن ها بر عملکرد محصول است. خصوصیات خاک از مهمترین ویژگی های مکانی موثر بر تغییرپذیری عملکرد در مقیاس مزرعه ای می باشد. از این رو در این پژوهش، همبستگی های متقابل بین خصوصیات خاک از جنبه های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی با یکدیگر و با عملکرد ...
بیشتر
اجرای یک برنامهی مدیریتی موفق خاک و گیاه نیازمند آگاهی از کمیت ویژگی های مکانی و میزان تاثیر آن ها بر عملکرد محصول است. خصوصیات خاک از مهمترین ویژگی های مکانی موثر بر تغییرپذیری عملکرد در مقیاس مزرعه ای می باشد. از این رو در این پژوهش، همبستگی های متقابل بین خصوصیات خاک از جنبه های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی با یکدیگر و با عملکرد ذرت با استفاده از آنالیز مولفه های اصلی (PCA) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور 18 متغیر خاک و عملکرد ذرت در بخشی از اراضی کشاورزی مزرعه نمونه آستان قدس، شهرستان مشهد اندازه گیری شد. جهت کاهش تعداد متغیرهای مورد مطالعه و حذف اثر چند هم خطی بین متغیرها از آنالیز مولفه های اصلی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، 4 مولفه اصلی با مقدار ویژه ≥ 1 و در برگیرنده 67 درصد تغییرات داده های اندازه گیری شده انتخاب گردید. سپس خصوصیات خاک به مولفههای ظرفیت بالای توصیف کننده حاصلخیزی خاک، ظرفیت متوسط توصیف کننده حاصلخیزی خاک، ظرفیت میزان نفوذپذیری خاک و ظرفیت میزان هم آوری خاک گروه بندی شدند. نتایج نشان داد که مولفه ظرفیت بالای توصیف کننده حاصلخیزی خاک با 43 درصد توصیف واریانس داده ها حدود 77درصد تغییر پذیری عملکرد ذرت را در مقیاس مزرعه ای می تواند توضیح دهد. بنابراین آنالیز مولفه های اصلی امکان توصیف قسمت اعظمی از تغییرپذیری عملکرد محصول را با حذف اثر چند هم خطی فراهم می سازد.
امیر لکزیان؛ محمود فاضلی سنگانی؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی قابلیت استفاده از مشخصه های مشتق شده از مدل ارتفاع رقومی به عنوان متغیر کمکی برای تخمین کربن آلی خاک (SOC) و با به کارگیری آن ها در روش های مختلف آماری و زمین آماری طراحی شده است. مدل رگرسیون خطی (LR)، مدل شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، کریجینگ معمولی (OK)، کوکریجینگ معمولی (CoK)، رگرسیون کریجینگ (RK) و کریجینگ با روند بیرونی ...
بیشتر
این مطالعه به منظور ارزیابی قابلیت استفاده از مشخصه های مشتق شده از مدل ارتفاع رقومی به عنوان متغیر کمکی برای تخمین کربن آلی خاک (SOC) و با به کارگیری آن ها در روش های مختلف آماری و زمین آماری طراحی شده است. مدل رگرسیون خطی (LR)، مدل شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، کریجینگ معمولی (OK)، کوکریجینگ معمولی (CoK)، رگرسیون کریجینگ (RK) و کریجینگ با روند بیرونی (KED) به منظور پیش بینی توزیع مکانی SOC در منطقه ای به مساحت 2400 کیلومتر مربع در بخشی از اراضی شهرستان مشهد مورد استفاده قرار گرفتند. SOC برای 200 نمونه خاک سطحی در منطقه مورد مطالعه اندازه گیری و مشخصه های متناظر هر نقطه از روی مدل ارتفاع رقومی (DEM) با دقت 10 متر استخراج شد. همبستگی بین SOC اندازه گیری شده و هر یک از مشخصه ها تعیین شد. تعداد 160 داده برای مدل سازی و 40 داده برای ارزیابی انتخاب و روش های مختلف تخمین به وسیله دو پارامتر ضریب تبیین (R2) و میانگین خطای مطلق (MAE) حاصل از مقایسه داده های انداره گیری و تخمینی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که همبستگی معنی دار ولی نه چندان قوی بین مشخصه های عارضه ای و SOC وجود دارد. مقایسه تکنیک های مختلف تخمین نشان داد که در بین تکنیک های استفاده شده، روش KED، زمانی که با شاخص خیسی به عنوان متغیر کمکی به کارگرفته شد بهترین کارآیی (مقدار MAE معادل 18/0 درصد و R2 برابر با 67/0) را داشت هرچند تفاوت چندانی با روش رگرسیون کریجینگ نداشت. همچنین بین نقشه های حاصل از روش های زمین آماری تفاوت نسبتاً کمی مشاهده شد در حالیکه این تفاوت با نقشه-های حاصل از روشهای LR و ANN محسوس بود. نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که اگرچه بین SOC و مشخصه های عارضه ای زمین همبستگی معنی داری وجود دارد و می توان از آنها به عنوان متغیرهای کمکی برای تخمین SOC استفاده نمود، اما این همبستگی به میزانی که بتوان نقشه های دقیق ایجاد نمود کافی نیست و باید فاکتورهای مرتبط دیگر نیز که توزیع SOCرا کنترل می کنند مورد توجه قرار گیرند.
فاطمه اکبرنژاد؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
اخیرًا استفاده از کمپوست پسماند شهری و لجن فاضلاب در کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. این پسماندهای آلی منبع با ارزشی برای بهبود ماده آلی خاک بوده و با تاثیر بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک سبب افزایش محصول و حاصل خیزی آن می شوند. به منظور بررسی اثر کمپوست پسماند شهری و لجن فاضلاب بر خصوصیات شیمایی خاک، آزمایشی با دو نوع ...
بیشتر
اخیرًا استفاده از کمپوست پسماند شهری و لجن فاضلاب در کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. این پسماندهای آلی منبع با ارزشی برای بهبود ماده آلی خاک بوده و با تاثیر بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک سبب افزایش محصول و حاصل خیزی آن می شوند. به منظور بررسی اثر کمپوست پسماند شهری و لجن فاضلاب بر خصوصیات شیمایی خاک، آزمایشی با دو نوع کود آلی کمپوست پسماند شهری (MSWC) و لجن فاضلاب (SS) هر کدام در سه سطح (صفر، 15 و 30 تن در هکتار) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. نتایج نشان داد اثر کمپوست پسماند شهری و لجن فاضلاب و اثر متقابل آنها تاثیر معنی دار بر خصوصیات شیمیایی خاک داشت. با افزایش سطوح کمپوست پسماند شهری و لجن فاضلاب کربن آلی و قابلیت هدایت الکتریکی خاک افزایش یافت. بیشترین نیتروژن آلی خاک در تیمارهای حاوی کود پسماند زباله شهری مشاهده شد. سهم لجن فاضلاب در افزایش نیتروژن آلی خاک کمتر از کمپوست پسماند شهری بود. همچنین استفاده توام از پس ماندهای آلی (کمپوست و لجن فاضلاب) اسیدیته خاک را به طور معنی دار نسبت به شاهد کاهش داد.
مهدی محمدی ثانی؛ علیرضا آستارایی؛ امیر فتوت؛ امیر لکزیان؛ مهدی طاهری
چکیده
چکیده
همزمان با رشد جمعیت و پیشرفت صنایع، فعالیتهای معدنی جهت استخراج فلزات هم رو به رشد است و در نتیجه محیط زیست بیشتر تحت تاثیر آلاینده ها به خصوص فلزات سنگین قرار خواهد گرفت. غیر پویا سازی فلزات سنگین با استفاده از اصلاح کنندههای ارزان، روشی ساده و سریع برای کاهش گسترش آلودگی فلزات سنگین محسوب میشود. در این تحقیق به منظور ارزیابی ...
بیشتر
چکیده
همزمان با رشد جمعیت و پیشرفت صنایع، فعالیتهای معدنی جهت استخراج فلزات هم رو به رشد است و در نتیجه محیط زیست بیشتر تحت تاثیر آلاینده ها به خصوص فلزات سنگین قرار خواهد گرفت. غیر پویا سازی فلزات سنگین با استفاده از اصلاح کنندههای ارزان، روشی ساده و سریع برای کاهش گسترش آلودگی فلزات سنگین محسوب میشود. در این تحقیق به منظور ارزیابی میزان کاهش فراهمی فلزات سنگین در ضایعات معدن سرب و روی (باما) اطراف اصفهان از روش عصاره گیری پی در پی استفاده شد. تاثیر اصلاح کنندههای شیمیایی شامل زئولیت در 3 سطح صفر (Z0)، 5 درصد (Z1) و 10 درصد (Z2) و سوپر فسفات تریپل در 3 سطح صفر (P0)، 25/0 درصد (P1) و 5/0 درصد (P2) بر توزیع سرب، روی و کادمیوم در ضایعات معدن به وسیله عصاره گیری پی در پی بر اساس روش تسیر مورد بررسی قرار گرفت. غلظتهای کل سرب، روی و کادمیوم به ترتیب 2300، 11500 و 4/27 میلی گرم در کیلوگرم تعیین شد. نتایج نشان داد که سوپر فسفات تریپل باعث انتقال فلزات سنگین مخصوصاً سرب از بخش تبادلی و کربنات به بخشهای باقیمانده و پیوند یافته با مواد آلی و سولفیدها شد. زئولیت نیز سرب و روی را از بخش کربنات به بخش باقیمانده منتقل کرد. اما فسفر اثری به مراتب بیشتر بر تثبیت فلزات داشت. اثر متقابلی بین زئولیت و سوپر فسفات تریپل مشاهده نشد.
واژههای کلیدی: آلودگی خاک، فلزات سنگین، عصاره گیری پی در پی، غیر پویا سازی
بیژن قهرمان؛ کامران داوری؛ علیرضا آستارایی؛ میثم مجیدی؛ سکینه تمسکی
چکیده
چکیده
برای مدیریت و برنامه ریزی های آبیاری،بررسی و اندازه گیری مداوم رطوبت خاک الزامی است. یکی از روش های اندازه گیری رطوبت، استفاده از بلوک های گچی است که تحت تأثیرغلظت الکترولیت محلول خاک و ساختار بلوک گچی قرار می گیرد. این تحقیق روی 90 بلوکگچی در محل گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در این آزمایش ابتدا ...
بیشتر
چکیده
برای مدیریت و برنامه ریزی های آبیاری،بررسی و اندازه گیری مداوم رطوبت خاک الزامی است. یکی از روش های اندازه گیری رطوبت، استفاده از بلوک های گچی است که تحت تأثیرغلظت الکترولیت محلول خاک و ساختار بلوک گچی قرار می گیرد. این تحقیق روی 90 بلوکگچی در محل گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در این آزمایش ابتدا بلوک هایگچی در آب مقطر واسنجی شدند. سپس قرائت بلوک ها در محلول های آبی با سطوح شوری 2 ، 6 ، 10 و 18 دسی زیمنس بر متر ثبت گردید. همچنین سه محیط خاکی با بافت های لوم شنی، لوم و لوم رسی و در پنج سطح شوری (ناچیز، 2 ، 6 ، 10 و 18 دسی زیمنس بر متر در عصاره اشباع) به عنوان 15 تیمار مورد بررسی قرار گرفتند. قرائت بلوک ها، در رطوبت های مختلف، به کمک دستگاه رطوبتسنج ELE مدل 5910A انجام گردید . برای هر تیمار قرائت ها در مقابل مقادیر رطوبت ها رسم شدند. این منحنی ها با منحنی استاندارد (همان بافت خاک و بدون شوری) مقایسه گردیدند. در انتها روابطی برای تصحیح قرائت بلوک گچی وحذف اثر شوری بدست آمد.
واژههای کلیدی: بلوک گچی، شوری، تصحیح اثرات شوری، غلظت الکترولیت محلول خاک