حسن میر؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ نوشین میر
چکیده
گزارشات بسیاری در مورد افزایش رشد گیاهانی که در معرض نانومواد و کاربرد خارجی آنها قرار گرفتهاند وجود دارد. هدف از انجام این آزمایش بررسی احتمالی افزایش جذب نور و در نتیجه افزایش عملکرد گیاه سورگوم توسط نانوذرات تیتانیم حساس شده به رنگ میباشد که بدین منظور جهت بررسی اثر نانوذرات دیاکسید تیتانیم معمولی در مقایسه با نانوذرات دیاکسید ...
بیشتر
گزارشات بسیاری در مورد افزایش رشد گیاهانی که در معرض نانومواد و کاربرد خارجی آنها قرار گرفتهاند وجود دارد. هدف از انجام این آزمایش بررسی احتمالی افزایش جذب نور و در نتیجه افزایش عملکرد گیاه سورگوم توسط نانوذرات تیتانیم حساس شده به رنگ میباشد که بدین منظور جهت بررسی اثر نانوذرات دیاکسید تیتانیم معمولی در مقایسه با نانوذرات دیاکسید تیتانیم حساس به رنگ بر برخی خصوصیات گیاه سورگوم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 12 تیمار شامل شش غلظت نانوذرات تیتانیم دیاکسید (0، 1، 10، 50، 100 و 500 میلیگرم بر لیتر) و شش غلظت نانوذرات تیتانیم دیاکسید حساس شده به رنگ (0، 1، 10، 50، 100 و 500 میلیگرم بر لیتر) در 3 تکرار اجرا شد. خصوصیات مورد نظر عبارتند از: وزن تر گیاه، وزن خشک گیاه، عناصر غذایی شامل: فسفر، پتاسیم، منگنز و روی، فعالیت آنزیمهای آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز و مقدار کلروفیل a مورد ارزیابی قرار گرفتند. طبق نتایج بدست آمده وزن خشک، فعالیت آنزیمی گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز بهترتیب در غلظتهای 10، 100 و 500 میلیگرم بر لیتر نانوذرات حساس شده به رنگ 25/1، 7/2 و 28/3 برابر و میزان عناصر فسفر، پتاسیم، منگنز و روی، بهترتیب در غلظتهای 10، 100، 500 و 50 میلیگرم بر لیتر نانوذرات حساس شده به رنگ 34/72، 85/42، 95/73 و 17/28 درصد افزایش معنیدار نسبت به شاهد نشان دادند و دارای بالاترین عملکرد بودند، به استثنای دو خصوصیت وزن تر و کلروفیل a که کلروفیل a در غلظت 500 میلیگرم بر لیتر هر دو نانوذره از نظر آماری بالاترین مقدار را نشان داد، اما وزن تر برخلاف دیگر خصوصیتها با اعمال نانوذرات معمولی بهترین عملکرد را نشان داد. به نظر میرسد که این نانوذرات بر اثر رنگدار شدن، واکنشهای مرتبط با نور و جذب عناصر را نسبت به نانوذرات معمولی شدت میدهند و در نتیجه عملکرد بهتری حاصل میگردد.
صبیره گلشاهی؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ نوشین میر؛ مریم قربانی
چکیده
به منظور بررسی اثر محلولپاشی منابع مختلف آهن بر پارامترهای رشد، غلظت و جذب آهن و فعالیت آنزیمی در گیاه سورگوم رقم اسپیدفید (Sorghum Bicolor (L.) Moench)، آزمایشی در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح آهن (25/0 و 5/0 گرم آهن در لیتر همراه با شاهد (C)) از نه منبع کودی آهن (کلات آهن (F1)، سولفات ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محلولپاشی منابع مختلف آهن بر پارامترهای رشد، غلظت و جذب آهن و فعالیت آنزیمی در گیاه سورگوم رقم اسپیدفید (Sorghum Bicolor (L.) Moench)، آزمایشی در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح آهن (25/0 و 5/0 گرم آهن در لیتر همراه با شاهد (C)) از نه منبع کودی آهن (کلات آهن (F1)، سولفات آهن (F2)، نانواکسید آهن (F3)، نانواکسید آهن تکپاش (F4)، نانو آهن سبز (تجاری) (F5)، کلات آهن پلیمری (F6)، سولفات آهن پلیمری (F7)، نانواکسید آهن پلیمری (F8) و نانواکسید آهن تکپاش پلیمری (F9)) بود. با توجه به نتایج پیامدهای متقابل منابع آهن و سطح محلولپاشی، در سطح 25/0 گرم آهن در لیتر، کلروفیل b در تیمار نانواکسید آهن تکپاش، غلظت و جذب آهن در اندام هوایی بهترتیب در تیمارهای سولفات آهن پلیمری و کلات آهن پلیمری، غلظت و جذب آهن در ریشه در تیمار نانواکسید آهن تکپاش پلیمری و فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در تیمار کلات آهن افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان دادند. در سطح 5/0 گرم آهن در لیتر، وزن خشک اندام هوایی در تیمار کلات آهن، وزن خشک ریشه و آنزیم کاتالاز در تیمار نانو آهن سبز، کلروفیل a در تیمار کلات آهن پلیمری و آنزیم گایاکول پراکسیداز در تیمار نانواکسید آهن تکپاش افزایش معنیداری نسبت به شاهد یافتند. همچنین پیامدهای ساده منابع آهن نشان داد که بیشترین مقدار کارتنوئید در تیمار کلات آهن پلیمری دیده شد.
مسعود هاشمی؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ ابوالفضل بامری؛ فریدون سارانی؛ ابوالفضل حجازی زاده
چکیده
دسترسی به اطلاعات دقیق تغییرات مکانی خصوصیات خاک، به منظور فراهم نمودن پایگاه دادهای در راستای مدیریت پایدار خاک، همچون کاربرد نسبت مناسب کودها، بسیار ضروری است. به این منظور در زمستان سال 1391 تعداد 189 نمونه خاک دست نخورده از عمق 0- 30 سانتیمتری سطح منطقه میانکنگی دشت سیستان به صورت شبکهبندی منظم با فواصل 500 متر جمع آوری و خصوصیات ...
بیشتر
دسترسی به اطلاعات دقیق تغییرات مکانی خصوصیات خاک، به منظور فراهم نمودن پایگاه دادهای در راستای مدیریت پایدار خاک، همچون کاربرد نسبت مناسب کودها، بسیار ضروری است. به این منظور در زمستان سال 1391 تعداد 189 نمونه خاک دست نخورده از عمق 0- 30 سانتیمتری سطح منطقه میانکنگی دشت سیستان به صورت شبکهبندی منظم با فواصل 500 متر جمع آوری و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. نرمال سازی دادهها صورت گرفت و مدلهای نیمتغییرنما کروی، نمایی و کی- بسل به عنوان بهترین مدل برازش برای نتایج آزمایش بدست آمد. در نهایت بر اساس پارامتر میانگین مجذور مربعات خطا روش کوکریجینگ جهت تولید نقشههای اسیدیته خاک و هدایت الکتریکی با متغیر کمکی درصد رس، درصد رطوبت اشباع و کربنات کلسیم با متغیر کمکی سیلت و محتوای ذرات رس با متغیر کمکی هدایت الکتریکی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین نقشههای محتوای ذرات سیلت و شن به روش کریجینگ گسسته تولید شد. هدایت الکتریکی خاکهای منطقه با ضریب تغییرات 99/102، دامنه تأثیر کم (935 متر)، تغییرات مکانی بسیار شدیدی داشت که بیشتر متأثر از نوع خاک منطقه میباشد. همچنین، تجمع بالای مواد محلول در خاک منطقه، حاکی از گسترش هر چه بیشتر شوری در اراضی فاریاب منطقه مورد مطالعه تحت تأثیر آبیاری و کوددهی میباشد که کاهش کیفیت و سلامت خاک را در پی داشته و نیازمند مدیریت صحیح و اجرای برنامههای هدفمند پیشگیری و مرتفع ساختن مسأله شوری در راستای بهبود کیفیت خاک و تحقق توسعه کشاورزی پایدار در این منطقه میباشد.
احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ فریدون سارانی؛ مسعود هاشمی؛ اسماء شعبانی
چکیده
آگاهی از تغییرات مکانی کربن آلی در کاربری های مختلف اراضی کمک مؤثری به تفسیر و شبیه سازی رفتار اکوسیستم های خاکی در مواجهه با تغییرات اقلیمی و زیست محیطی خواهد نمود. هدف از این تحقیق مقایسه روشهای رگرسیونی، زمین آمار و شبکه عصبی مصنوعی در تخمین مقادیر کربن آلی در 192 نمونه خاک، از خاکهای سطحی (0 تا 30 سانتی متر) بخشی از دشت سیستان (منطقه ...
بیشتر
آگاهی از تغییرات مکانی کربن آلی در کاربری های مختلف اراضی کمک مؤثری به تفسیر و شبیه سازی رفتار اکوسیستم های خاکی در مواجهه با تغییرات اقلیمی و زیست محیطی خواهد نمود. هدف از این تحقیق مقایسه روشهای رگرسیونی، زمین آمار و شبکه عصبی مصنوعی در تخمین مقادیر کربن آلی در 192 نمونه خاک، از خاکهای سطحی (0 تا 30 سانتی متر) بخشی از دشت سیستان (منطقه میانکنگی) بود. در این تحقیق، تنها 5 درصد تغییرات کربن آلی در منطقه مورد مطالعه توسط متغیرهای موجود در مدل رگرسیون خطی توجیه گردید (05/0R2=). همچنین بهترین روش زمین آماری، یعنی روش کوکریجینگ ساده با استفاده از متغیر کمکی رس، با 23/0R2= و 127/0RMSE=، فقط تا اندازه ای توانایی تخمین میزان کربن آلی را داشت. این در صورتی است که شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از پارامترهای طول و عرض جغرافیایی کارایی بسیار بهتری با 79/0R2= و 044/0RMSE= در تخمین مقدار کربن آلی نسبت به روش های رگرسیون خطی و زمین آماری نشان داد. در نتیجه روش ترکیبی شبکه عصبی- کریجینگ بهترین روش برای پهنه بندی کربن آلی در منطقه مورد مطالعه شناخته شد.
حمزه میر؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ اسماء شعبانی
چکیده
فسفر به عنوان یک عنصر ضروری در تولید محصولات کشاورزی دارای اهمیت است. از سوی دیگر توانایی آن در القای کمبود عناصر کم-مصرف ضروری و اثرات منفی آن بر محیط زیست، سبب توجه بیشتر به این عنصر شده است. از آنجا که ویژگی های خاک از عوامل مهم در واکنش فسفر در خاک هستند، پژوهش حاضر جهت بررسی و تعیین مهم ترین ویژگی های خاک موثر بر فراهمی فسفر با استفاده ...
بیشتر
فسفر به عنوان یک عنصر ضروری در تولید محصولات کشاورزی دارای اهمیت است. از سوی دیگر توانایی آن در القای کمبود عناصر کم-مصرف ضروری و اثرات منفی آن بر محیط زیست، سبب توجه بیشتر به این عنصر شده است. از آنجا که ویژگی های خاک از عوامل مهم در واکنش فسفر در خاک هستند، پژوهش حاضر جهت بررسی و تعیین مهم ترین ویژگی های خاک موثر بر فراهمی فسفر با استفاده از روش های رگرسیونی و شبکههای عصبی مصنوعی در دشت سیستان انجام شد. بدین منظور تعداد 200 نمونه خاک از اراضی دشت سیستان تهیه و مقادیر فسفر قابل جذب و سایر پارامترهای فیزیکو شیمیایی آن اندازه گیری گردید. نتایج بیانگر آن است که روش شبکه عصبی دارای دقت بیشتری در برآورد فسفر قابل جذب نسبت به روش رگرسیون چند متغیره خطی میباشد، به گونهای که شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با آرایش 1-6-4 نزدیک به 90 درصد از تغییرات فسفر قابل جذب را با استفاده از برخی ویژگیهای خاک (درصد رس، ماده آلی، کربنات کلسیم و اسیدیته) پیشبینی نمود ولی معادله رگرسیون حاصله تنها توانست 43 درصد از تغییرات فسفر را توجیه کند. نتایج کمی کردن اهمیت متغیرها به روش وزن ارتباطی نشان داد عامل pH بیشترین مشارکت را در تغییرپذیری فسفر در منطقه مورد مطالعه دارد. به عبارت دیگر، مقادیر بالای pH مهم ترین عامل محدود کننده فراهمی فسفر در خاک های دشت سیستان است.
سکینه پورمند؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ عبدالحمید دهواری
چکیده
از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری تپه های ماسه ای رژیم باد، فراوانی، جهت و مقدار سرعت باد است. مقدار انرژی باد و تغییرات آن در جهات مختلف (رژیم بادی) اثرات زیادی روی مرفولوژی، نگهداری یا تغییر شکل رخساره های فرسایش بادی دارد. در این تحقیق سعی شد با تجزیه و تحلیل آمار باد در دوره آماری (2003-1992)، توسط گلباد و گلماسه نقش رژیم بادی در حجم و ...
بیشتر
از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری تپه های ماسه ای رژیم باد، فراوانی، جهت و مقدار سرعت باد است. مقدار انرژی باد و تغییرات آن در جهات مختلف (رژیم بادی) اثرات زیادی روی مرفولوژی، نگهداری یا تغییر شکل رخساره های فرسایش بادی دارد. در این تحقیق سعی شد با تجزیه و تحلیل آمار باد در دوره آماری (2003-1992)، توسط گلباد و گلماسه نقش رژیم بادی در حجم و جهت انتقال رسوبات مورد بررسی قرار گیرد. مقدار پتانسیل حمل ماسه در منطقه شیله حدود 3439 واحد برداری و جهت نهایی حمل ماسه جنوب شرقی است که با توجه به طبقهبندی فرایبرگر و دین (1979) منطقه مورد مطالعه از نظر قدرت فرسایشی باد در کلاس زیاد قرار می-گیرد و دبی حمل ماسه بر اساس معادله لتو-لتو (1978) برابر22/204 کیلوگرم بر متر بر ثانیه می باشد، الگوی وزش باد در تمام فصول سال از جهت شمال غربی تا شمال میباشد، سرعت باد در تابستان حداکثر و در زمستان حداقل بوده و تابستان ناآرامترین فصل سال و زمستان آرامترین فصل سال می باشد. هم چنین بادهای با سرعت بیش تر از 11 متر بر ثانیه در فصل تابستان بیش ترین مقدار و در زمستان کمترین مقدار می باشد. مقدار شاخص همگنی (UDI) برای این منطقه 95/0 می باشد که زمینه را برای ایجاد تپه های عرضی (برخانوئید) فراهم می کند.
احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ بصیرا کرمانی زاده؛ سید کاظم صباغ؛ علیرضا سیروس مهر
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات کودهای آلی و بیولوژیک برعملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم گندم پر مصرف بولانی و کراس بولانی بومی منطقه سیستان انجام پذیرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل عامل کودی: ورمیکمپوست (F1) ، ورمیکمپوست+ کمپوست (F2)، ورمیکمپوست+ ...
بیشتر
این تحقیق به منظور ارزیابی اثرات کودهای آلی و بیولوژیک برعملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم گندم پر مصرف بولانی و کراس بولانی بومی منطقه سیستان انجام پذیرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل عامل کودی: ورمیکمپوست (F1) ، ورمیکمپوست+ کمپوست (F2)، ورمیکمپوست+ میکوریز (F3)، ورمیکمپوست+ میکوریز+ کمپوست (F4)، کمپوست (F5)، کمپوست + میکوریز (F6)، میکوریز (F7) و نمونه شاهد (عدم کاربرد کود F8) به همراه دو رقم گندم بولانی (C1)و کراس بولانی (C2) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد دانه (13/1 گرم در گلدان) از ترکیب تیمارهای (F7C2) به دست آمد. همچنین برای شاخص برداشت هم بیشترین مقدار از ترکیب (F7C2) به میزان 355/0 بدست آمد. همچنین ضریب همبستگی بالا و معنیداری بین وزن تک بوته با ارتفاع بوته و طول سنبله و همینطور عملکرد دانه و شاخص برداشت مشاهده شد. بطور کلی استفاده از کاربرد توام ورمیکمپوست و میکوریز در رقم کراس بولانی جهت تولید دانه مناسب تر است.
قدسیه حسینیان رستمی؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ امیر لکزیان
چکیده
افزودن عناصر سنگین به خاک، باعث تغییر الگوی اصلی توزیع عناصر سنگین در خاک می شود و توزیع عناصر سنگین در خاک بستگی به نوع عنصر، سطح کاربرد، زمان افزودن عناصر و ویژگی های خاک دارد. این تحقیق، جهت بررسی اثر زمان بر توزیع بخش های شیمیایی سرب در خاک انجام گردید. تیمارها شامل کاربرد دو سطح کود گاوی (صفر و 5 درصد) و دو سطح سرب با استفاده از نمک ...
بیشتر
افزودن عناصر سنگین به خاک، باعث تغییر الگوی اصلی توزیع عناصر سنگین در خاک می شود و توزیع عناصر سنگین در خاک بستگی به نوع عنصر، سطح کاربرد، زمان افزودن عناصر و ویژگی های خاک دارد. این تحقیق، جهت بررسی اثر زمان بر توزیع بخش های شیمیایی سرب در خاک انجام گردید. تیمارها شامل کاربرد دو سطح کود گاوی (صفر و 5 درصد) و دو سطح سرب با استفاده از نمک نیترات سرب (صفر و 200 میلی گرم در کیلوگرم) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار بود. نمونه ها به مدت 120 روز در دمای 25 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 درصد ظرفیت زراعی، انکوباسیون شدند. و در 4 بازه ی زمانی ( 30-0، 60-0، 90-0، 120-0 روز)، توزیع شکل های شیمیایی سرب، با روش عصاره-گیری پی در پی تعیین شد. نتایج نشان داد گذشت زمان باعث کاهش بخش سرب تبادلی، کربناته و باقیمانده و افزایش سرب متصل به اکسید آهن_منگنز و ماده آلی گردیده است. همچنین در تیمار اثر برهمکنش زمان با کود گاوی، کاهش بخش تبادلی و باقیمانده و افزایش بخش سرب کربناته، اکسید آهن_منگنز و ماده آلی مشاهده شد و حاصل برهمکنش زمان با غلظت سرب، منجر به کاهش در بخش سرب تبادلی، کربناته و باقیمانده و افزایش در بخش سرب متصل به اکسید آهن_منگنز و ماده آلی گردید. لذا از آنجایی که بیش ترین زیست فراهمی و بخش بالقوه سمی سرب، در بخش محلول - تبادلی است، مزیت این تحقیق کاهش این بخش با گذشت زمان است.