حجت دیالمی؛ جواد گیوی
چکیده
چکیده در روش فائو برای ارزیابی تناسب اراضی از منطق دو ارزشی بولین استفاده و اهمیت خصوصیتهای اراضی برای تعیین کلاس تناسب یکسان در نظر گرفته میشود. در روش تحلیل سلسله مراتبی، معیارهای تأثیرگذار بر ارزیابی شناسایی و تأثیر نسبی هر کدام به صورت وزن نسبی تعیین میشود. در روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، بهمنظور مدلسازی عدم ...
بیشتر
چکیده در روش فائو برای ارزیابی تناسب اراضی از منطق دو ارزشی بولین استفاده و اهمیت خصوصیتهای اراضی برای تعیین کلاس تناسب یکسان در نظر گرفته میشود. در روش تحلیل سلسله مراتبی، معیارهای تأثیرگذار بر ارزیابی شناسایی و تأثیر نسبی هر کدام به صورت وزن نسبی تعیین میشود. در روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، بهمنظور مدلسازی عدم قطعیتها، مجموعههای فازی با مقایسههای زوجی در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ترکیب میگردد. این تحقیق با هدف ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای کاشت نخل خرمای کبکاب با استفاده از دو روش فائو و ارزیابی چند معیاره در استان فارس اجرا گردید. نخلستانهای دارای نخل خرمای رقم کبکاب، به عنوان واحدهای اراضی انتخاب و در هرکدام از آنها کلاسهای کیفی تناسب تعیین و دقت روشهای بهکارگرفته شده مقایسه گردید. نتایج نشان داد متوسط درجه حرارت مرحله گلدهی و همچنین بافت خاک، کربن آلی، آهک و پتاسیم قابل جذب به ترتیب از مهمترین عوامل محدود کننده اقلیم و خاک برای کاشت نخل خرما در منطقه مورد مطالعه محسوب میگردند. در روش فائو (پارامتریک -فرمول ریشه دوم)، 10% و 90% نخلستانها به ترتیب در کلاسهای S2 و S3 قرار گرفتند. طبق روش تحلیل سلسله مراتبی، 90% و 10% واحدهای اراضی به ترتیب در کلاسهای S1 و S2 و در روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، 100% آنها، در کلاس S2، طبقهبندی شدند. ضرایب همبستگی بین مقادیر عملکرد واقعی و شاخص اراضی محاسبه شده برای روشهای تحلیل سلسله مراتبی فازی، تحلیل سلسله مراتبی و فائو به ترتیب 78/0، 57/0 و 38/0 بدست آمد.
جواد گیوی؛ فایز رئیسی؛ فرشته دهقانی
چکیده
هدف این تحقیق ارزیابی ناپایداری مواد آلی هیستوسولهای جنوب غربی شهرکرد با استفاده از شاخص های ناپایداری هوموس شامل نسبتهای اسید هیومیک (HA) به اسید فولویک (FA)، مجموع مواد آلی محلول در قلیا (AE=FA+HA) به جزء هیومین (HUM) ماده آلی و نیز نسبت دانسیته نوری در 465 (E4)به 665 نانومتر (E6)ماده آلی کل و اجزای آن بود. منطقه مورد مطالعه دارای اقلیم سرد و نیمه ...
بیشتر
هدف این تحقیق ارزیابی ناپایداری مواد آلی هیستوسولهای جنوب غربی شهرکرد با استفاده از شاخص های ناپایداری هوموس شامل نسبتهای اسید هیومیک (HA) به اسید فولویک (FA)، مجموع مواد آلی محلول در قلیا (AE=FA+HA) به جزء هیومین (HUM) ماده آلی و نیز نسبت دانسیته نوری در 465 (E4)به 665 نانومتر (E6)ماده آلی کل و اجزای آن بود. منطقه مورد مطالعه دارای اقلیم سرد و نیمه خشک میباشد. خاکهای تشکیل شده در منطقه مورد مطالعه بعضاً هیستوسول هستند. پنج پروفیل خاک تا عمق 2 متری تشریح و از افق های مختلف آنها نمونه برداری صورت گرفت. تفکیک شیمیایی ماده آلی به اسید فولویک، اسیدهیومیک و هیومین انجام و مقدار هریک از این سه جزء و مقادیر E4وE6 اندازهگیری شد. در همه پروفیلها، روند تغییرات مقادیر اسید فولویک، اسید هیومیکو هیومین، شبیه روند تغییرات مقدار ماده آلی خاک است. بیش از 94 درصد ماده آلی خاک به صورت مواد هوموسی است. افزایش نسبت HA/FAبا افزایش عمق خاک حاکی از درجه بالای پلیمریزاسیون و هوموسی شدن (پایداری) مواد آلی در لایه های پایین تر و سرعت بیشتر تجزیه مواد هوموسی (ناپایداری) در لایههای سطحی است. پویایی کمتر مواد هیومیک در لایههای عمقی بخاطر افزایش مقدار رس با افزایش عمق و جذب هیومین توسط رس میباشد. نسبت E4/E6 کل خاک نیز به طور منظم از افق سطحی به طرف عمق کاهش نشان داد. کاهش این نسبت یک شاخص دیگر برای افزایش درجه پلیمریزاسیون و هوموسی شدن است. پایین ترین درجه پلیمریزاسیون مواد آلی )بیشترین ناپایداری) در پروفیل 5 مشاهده شد. این پروفیل دارای مواد آلی با تجزیه متوسط و سایر پروفیل ها دارای مواد آلی با تجزیه زیاد هستند.
جواد گیوی؛ امین حقیقی
چکیده
یکی از راه های افزایش تولید در واحد سطح، شناسائی ظرفیت تولید اراضی و انتخاب کاربری متناسب با این ظرفیت است. هدف این پژوهش، تعیین پتانسیل تولید و ارزیابی کمی تناسب اراضی شمال شهرکرد برای کشت آبی کلزا بوده است. جمع آوری نیازهای رویشی کلزا از منابع علمی و درجه بندی آن ها برای کلاس های مختلف تناسب از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. منطقه ...
بیشتر
یکی از راه های افزایش تولید در واحد سطح، شناسائی ظرفیت تولید اراضی و انتخاب کاربری متناسب با این ظرفیت است. هدف این پژوهش، تعیین پتانسیل تولید و ارزیابی کمی تناسب اراضی شمال شهرکرد برای کشت آبی کلزا بوده است. جمع آوری نیازهای رویشی کلزا از منابع علمی و درجه بندی آن ها برای کلاس های مختلف تناسب از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. منطقه مورد تحقیق در شمال شهرکرد قرار دارد. شاخص سطح برگ، شاخص برداشت، درصد رطوبت دانه کلزا و عملکرد زارع برای هر خاکرخ اندازه گیری و اطلاعات اقتصادی جمع آوری گردید. تجزیههای فیزیکی و شیمیایی خاک طبق روش های استاندارد آزمایشگاهی انجام شد. پتانسیل تابشی- گرمایی تولید کلزا، پتانسیل تولید اراضی و تولید بحرانی محاسبه و کلاس های تناسب کمی اراضی و سطح مدیریت تعیین گردید. بهمنظور ارزیابی دقت و صحت روش های بکار رفته، همبستگی بین پتانسیل تولید اراضی و عملکرد زارع مورد بررسی قرار گرفت. پتانسیل تابشی-گرمائی تولید کلزا، متوسط پتانسیل تولید زمین با استفاده از فرمول های ریشه دوم و استوری، و میانگین عملکرد زارع به ترتیب، 7603، 3214، 2291 و 1943 کیلوگرم در هکتار و سطح مدیریت، متوسط بهدست آمد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 59 درصد اراضی در کلاس S3، 35 درصد آنها در کلاس N و 6 درصدشان در کلاس S2 قرار می گیرند. روش استفاده از فرمول ریشه دوم برای محاسبه پتانسیل تولید اراضی نسبت به روش استفاده از فرمول استوری مناسب تر است. نیاز کشور به تولید روغن کلزا و نقش مؤثر این گیاه در کنترل آفات و بیماریها و تغذیه دام مؤید اهمیت نتایج این پژوهش می باشد.
نسترن اسماعیل پورفرد؛ جواد گیوی؛ علیرضا داودیان
چکیده
در اثرمعدن کاری بخش قابل توجهی از کانیهای حاوی عنصرهای سنگین به صورت غبار در هوا پراکنده و آلودگی هایی را در هوا، آب و خاک-های اطرافایجاد می کنند. روان آب هم ممکن است با حرکت از کوه به طرف دشت، عناصر آلاینده را از معدن به خاک انتقال دهد. یکی از انواع آلودگی ها، آلودگی به فلزات سنگین می باشد.تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر عناصر سنگین معدن ...
بیشتر
در اثرمعدن کاری بخش قابل توجهی از کانیهای حاوی عنصرهای سنگین به صورت غبار در هوا پراکنده و آلودگی هایی را در هوا، آب و خاک-های اطرافایجاد می کنند. روان آب هم ممکن است با حرکت از کوه به طرف دشت، عناصر آلاینده را از معدن به خاک انتقال دهد. یکی از انواع آلودگی ها، آلودگی به فلزات سنگین می باشد.تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر عناصر سنگین معدن بر میزان آلودگی خاک، آب، گیاه و غبار انجام شده است. معدن گوش فیل در 3کیلومتری جنوب غربی سپاهان شهر اصفهان قرار گرفته است. خاک رخها به فواصل500متر در امتداد سه ترانسکت موازی از ابتدای شهرک سپاهان شهرتا نزدیکی معدن گوش فیل حفر، مطالعه و نمونه برداری از تمام لایه های آنهاصورت گرفت. از معدن، آبچاه، گیاه و غبار نیز نمونه برداری انجام شد. غلظت کل سرب، روی و کادمیم در نمونه ها اندازه گیری گردید. برای منشایابی خاک و غبار آلوده، آنالیز ایزوتوپ های سرب انجام و روابط رگرسیونی بین نسبت های مقادیر این ایزوتوپ ها مورد بررسی قرار گرفت.در خاک های واقع شده در شهرک سپاهان شهر، آلودگی روی، سرب و کادمیم وجود ندارد. در 1 تا 2 کیلومتری معدن گوش فیل، خاکها به سرب و روی آلوده اند. عنصرهای فوق الذکر از معدن توسط روان آببه خاکهای منطقه مطالعاتی انتقال داده می شوند. انفجارها در معدن هم باعث ورود عنصرهای آلاینده به هوا و باد موجب انتقال آنها به محیط اطراف می گردد. آب به سرب و کادمیم آلوده است. گیاهان فقط آلودگی کادمیم دارند. خطر آلودگی کادمیم در خاکهای مورد مطالعه وجود ندارد.
جواد گیوی
چکیده
علاوه بر ارزیابی کیفی و کمی، می توان بر اساس مقدار سود خالص یا ناخالص در واحد سطح، از نظر اقتصادی نیز تناسب اراضی را مورد ارزیابی قرار داد. این تحقیق به منظور انجام ارزیابی کیفی و اقتصادی به روش های مختلف، برای چهار محصول فاریاب ذرت علوفه ای، گندم، سیب زمینی و جو در منطقه شهرکرد انجام گرفت. در این راستا، با انطباق خصوصیات اراضی با نیازهای ...
بیشتر
علاوه بر ارزیابی کیفی و کمی، می توان بر اساس مقدار سود خالص یا ناخالص در واحد سطح، از نظر اقتصادی نیز تناسب اراضی را مورد ارزیابی قرار داد. این تحقیق به منظور انجام ارزیابی کیفی و اقتصادی به روش های مختلف، برای چهار محصول فاریاب ذرت علوفه ای، گندم، سیب زمینی و جو در منطقه شهرکرد انجام گرفت. در این راستا، با انطباق خصوصیات اراضی با نیازهای رویشی این محصولات، از طریق روش محدودیت ساده و با استفاده از نرم افزار ALES، کلاس کیفی تناسب اراضی برای محصولات مورد نظر تعیین گردید. سپس از طریق روش های نرخ بازده داخلی، سود ناخالص، ارزش فعلی خالص و نسبت منفعت به هزینه، با بکار گیری نزم افزار مذکور کلاس تناسب اقتصادی واحدهای اراضی برای محصولات فوق تعیین گردید. نتایج نشان داد که کلاس کیفی تناسب، در همه واحدهای اراضی مورد مطالعه برای کشت فاریاب ذرت علوفه ای، گندم و جو؛ S2 و برای کشت فاریاب سیب زمینی در 73% واحدها، S2 و در 27% آنها؛ S3 است. کلاسهای تناسب اقتصادی بر مبنای روش محاسبه ارزش فعلی خالص برای چهار محصول مورد مطالعه در 73% واحدهای اراضی ، S2 و در 27% آنها، S1 است. برای محصولات گندم و ذرت، با استفاده از روش های سود ناخالص، نسبت منفعت به هزینه و نرخ بازده داخلی، کلاس تناسب اقتصادی همه واحدهای اراضی S1 می باشد. برای محصولات سیب زمینی و جو، با استفاده از روش های سود ناخالص و نرخ بازده داخلی، کلاس تناسب اقتصادی در 73% واحدهای اراضی، S2 و در 27% آنها، S1 و بر اساس روش نسبت منفعت به هزینه، این کلاس در همه واحدهای اراضی، S1 می باشد.
جواد گیوی؛ اصغر عابدی
چکیده
صرفه اقتصادی یکی از عوامل مهمی است که کشاورزان را ترغیب می کند تا نسبت به کشت یک محصول اقدام کنند. بنابراین علاوه بر ارزیابی کیفی و کمی، می توان بر اساس مقدار سود خالص یا ناخالص در واحد سطح، از نظر اقتصادی نیز تناسب اراضی را مورد ارزیابی قرار داد. این تحقیق به منظو ر انجام این نوع ارزیابی به روش های مختلف، برای ذرت علوفه ای در اطراف شهرستان ...
بیشتر
صرفه اقتصادی یکی از عوامل مهمی است که کشاورزان را ترغیب می کند تا نسبت به کشت یک محصول اقدام کنند. بنابراین علاوه بر ارزیابی کیفی و کمی، می توان بر اساس مقدار سود خالص یا ناخالص در واحد سطح، از نظر اقتصادی نیز تناسب اراضی را مورد ارزیابی قرار داد. این تحقیق به منظو ر انجام این نوع ارزیابی به روش های مختلف، برای ذرت علوفه ای در اطراف شهرستان شهرکرد انجام گرفت. در این راستا، از طریق روش های نرخ بازده داخلی، سود ناخالص، ارزش فعلی خالص و نسبت منفعت به هزینه، با استفاده از نرم افزار ALES، کلاس تناسب اقتصادی واحدهای اراضی برای ذرت علوفه ای تعیین گردید. برای ساختن مدل در نرم افزار ALES، یک بانک اطلاعاتی دربرگیرنده واحدهای خاک، خصوصیات خاک، نیازهای رویشی ذرت علوفه ای، عملکرد، نرخ بازده وام بانکی، هزینه های ثابت و متغیر و قیمت فروش هر واحد وزنی ذرت علوفه ای در محیط نرم افزار ایجاد و سپس کلاس تناسب اقتصادی تعیین شد. نتایج نشان داد که وقتی روش ارزش فعلی خالص بکار می رود، اغلب واحدهای اراضی، در کلاس تناسب (S2) قرار می گیرند و زمانی که از سه روش دیگر استفاده می گردد، کلاس تناسب اقتصادی تمامی واحدهای اراضی، (S1) می گردد. کلاس تناسب اقتصادی، بدست آمده بر مبنای روش محاسبه سود ناخالص، بدون استفاده از نرم افزار ALES، در 40 درصد واحدهای اراضی، S2 و در 60 درصد آنها، S1 می باشد. نتایج تعیین کلاس تناسب اقتصادی به کمک نرم افزار ALES بر مبنای روش محاسبه ارزش فعلی خالص با طبقه بندی کیفی تناسب اراضی منطقه مورد مطالعه که در یک تحقیق قبلی، فقط بر اساس میزان محدودیت مشخصات فیزیکی زمین صورت گرفت، مطابقت بیشتری دارد.
جواد گیوی
چکیده
با توجه به استفاده بی رویه از اراضی و تخریب آن ها از یک طرف و نیاز روز افزون به افزایش عملکرد در واحد سطح از طرف دیگر، ضرورت بهره برداری بهینه از اراضی بیش از پیش احساس می شود. یکی از راه های رسیدن به این مقصود، ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای یک نبات خاص است. این تحقیق به منظور انجام این نوع ارزیابی برای ذرت علوفه ای در منطقه شهرکرد و بررسی ...
بیشتر
با توجه به استفاده بی رویه از اراضی و تخریب آن ها از یک طرف و نیاز روز افزون به افزایش عملکرد در واحد سطح از طرف دیگر، ضرورت بهره برداری بهینه از اراضی بیش از پیش احساس می شود. یکی از راه های رسیدن به این مقصود، ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای یک نبات خاص است. این تحقیق به منظور انجام این نوع ارزیابی برای ذرت علوفه ای در منطقه شهرکرد و بررسی کارآیی روش های ارزیابی تناسب اراضی انجام گرفت. در این راستا، با انطباق خصوصیات اراضی با نیازهای رویشی گیاه مورد نظر، از طریق روش های محدودیت ساده و پارامتریک و با استفاده از نرم افزار ALES، کلاس تناسب واحدهای اراضی برای ذرت علوفه ای تعیین گردید. برای ساختن مدل در نرم افزار ALES، روش محدودیت ساده بکار رفت و یک بانک اطلاعاتی دربرگیرنده واحدهای خاک، خصوصیات خاک و نیازهای رویشی ذرت علوفه ای در محیط نرم افزار ایجاد و سپس اطلاعات مربوط به خصوصیات اراضی با نیازهای رویشی ذرت علوفه ای انطباق داده شد. نتایج نشان داد که وقتی از نرم افزار ALES استفاده می-شود و زمانی که در روش پارامتریک، رابطه ریشه دوم بکار می رود، اغلب واحدهای اراضی برای کشت آبی ذرت علوفه ای، در زیر کلاس تناسب (S2C) قرار می گیرند. زمانی که رابطه استوری مورد استفاده قرار می گیرد، اغلب واحدهای اراضی به علت ضرب درجات تناسب و نه بخاطر محدودیت هر یک از مشخصات اراضی، دارای تناسب بحرانی (S3C) می شوند. بیشترین محدودیت را برای کشت آبی ذرت علوفه ای در منطقه مورد مطالعه، متوسط درجه حرارت حداقل سیکل رشد و نسبت تعداد ساعات آفتابی به طول روز در مرحله رشد رویشی و در بعضی واحدهای اراضی، pH خاک نیز عامل محدود کننده تولید بحساب میآید.
جواد گیوی؛ محمدرضا نوری
چکیده
نیاز به استفاده بهینه از اراضی کشاورزی، بدلیل افزایش سریع جمعیت و کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک، بیش از پیش احساس می-گردد. در این راستا، ارزیابی تناسب اراضی و تخمین پتانسیل تولید آنها، گام مهمی در فرآیند برنامه ریزی استفاده بهینه از اراضی به حساب می آید. این تحقیق، به منظور مقایسه دو مدل فائو و واگنینگن در تعیین پتانسیل تولید ذرت ...
بیشتر
نیاز به استفاده بهینه از اراضی کشاورزی، بدلیل افزایش سریع جمعیت و کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک، بیش از پیش احساس می-گردد. در این راستا، ارزیابی تناسب اراضی و تخمین پتانسیل تولید آنها، گام مهمی در فرآیند برنامه ریزی استفاده بهینه از اراضی به حساب می آید. این تحقیق، به منظور مقایسه دو مدل فائو و واگنینگن در تعیین پتانسیل تولید ذرت علوفه ای آبی و تعیین سطح مدیریت کشت آن در اطراف شهرستان شهرکرد انجام گرفت. در این ارتباط، ابتدا پتانسیل حرارتی- تابشی تولید به کمک مدل های نامبرده برآورد شد. سپس پتانسیل تولید اراضی با ضرب کردن شاخص خاک در آن پتانسیل، محاسبه گردید. شاخص خاک که نشان دهنده اثر مشخصات محدود کننده آن در کاهش تولید است، از دو فرمول استوری و ریشه دوم بدست آمد. پتانسیل بدست آمده از طریق مدل فائو بیشتر از مقدار پتانسیلی است که با استفاده از مدل واگنینگن محاسبه می گردد. این اختلاف به دلیل تفاوت در روش محاسبه و شکل متفاوت مدلهاست. نتایج این مطالعه نشان داد که پتانسیل تولید اراضی با عملکرد زارعین اختلاف دارد. سطح مدیریت زارعین منشا این اختلاف است. با استفاده از دو روش مشخص شد که سطح مدیریت در اغلب واحد های اراضی بالا است. ضرایب تشخیص روابط رگرسیونی بین پتانسیل تولید اراضی و عملکرد مشاهده شده، وقتی مدل فائو بکار رفت و از فرمول های استوری و ریشه دوم در محاسبه شاخص خاک استفاده شد، به ترتیب، 7383/0 و 7850/0 و زمانی که مدل واگنینگن بکار گرفته شد، به ترتیب، 7385/0 و 7775/0 بدست آمد. این بدین معنی است که پتانسیل تولید اراضی و عملکرد مشاهده شده دارای همبستگی معنی داری می-باشند و بنابراین، دقت هر دو مدل برای تخمین پتانسیل تولید اراضی، قابل قبول است. درباره عواملی که باعث افزایش ضریب تشخیص می شوند نیز بحث شد.
حسین مرادی باصری؛ شجاع قربانی دشتکی؛ جواد گیوی؛ حبیب خداوردیلو؛ بیژن خلیل مقدم
چکیده
هدایت آبی اشباع مزرعه یکی از مهمترین خصوصیات فیزیکی خاک است که در تعیین سرعت نفوذ آب به خاک، طراحی سیستمهای آبیاری و زهکشی و دیگر فرایندهای هیدرولوژیکی دارای اهمیت است. هدف از این پژوهش مقایسه هدایت آبی اشباع مزرعه، اندازهگیری شده به روشهای بار افتان سادهسازی شده (SFH)، بار ثابت چندگانه (MCH) و نفوذسنج مکشی (TI) است. بدین منظور، ...
بیشتر
هدایت آبی اشباع مزرعه یکی از مهمترین خصوصیات فیزیکی خاک است که در تعیین سرعت نفوذ آب به خاک، طراحی سیستمهای آبیاری و زهکشی و دیگر فرایندهای هیدرولوژیکی دارای اهمیت است. هدف از این پژوهش مقایسه هدایت آبی اشباع مزرعه، اندازهگیری شده به روشهای بار افتان سادهسازی شده (SFH)، بار ثابت چندگانه (MCH) و نفوذسنج مکشی (TI) است. بدین منظور، هدایت آبی اشباع مزرعه در رطوبتهای اولیه خشک و مرطوب، در برخی خاکهای ورتیسول و انتیسول اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در حالت رطوبت اولیه خشک خاک، به دلیل جریان ترجیحی حاصل از باز بودن درز و ترکها، اندازهگیری هدایت آبی اشباع مزرعه با استفاده از روش SFH و روش MCH امکانپذیر نبود؛ درحالی که نفوذسنج مکشی با جلوگیری از جریان ترجیحی، امکان اندازهگیری این پارامتر را فراهم کرد. در رطوبت اولیه مرطوب، مقادیر اندازهگیری شده هدایت آبی اشباع مزرعه به روش های SFH و MCH بزرگتر از مقادیر اندازهگیری شده آن به روش نفوذسنج مکشی بود. از دیگر سو، همبستگی بین هدایت آبی اشباع مزرعه اندازهگیری شده با استفاده از هر سه روش مثبت و معنیدار بود. به طوری که بیشترین همبستگی بین روش بارثابت چندگانه و روش بار افتان سادهسازی شده (97/0=r) و کمترین همبستگی بین روش بار افتان سادهسازی شده و روش نفوذسنج مکشی (73/0=r) به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل آماری به دست آمده با استفاده از آزمون t نشان داد در رطوبت اولیه مرطوب، بین مقادیر هدایت آبی اشباع مزرعه به دست آمده از سه روش اندازهگیری، درسطح احتمال 5 درصد اختلاف معنیداری وجود نداشت. با توجه به مزایای روش بار افتان سادهسازی شده و نفوذسنج مکشی، میتوان آنها را به عنوان روشی مناسب در اندازهگیری هدایت آبی اشباع مزرعه در خاکهای سنگین بافت توصیه کرد.