مقالات پژوهشی
جلال قادری؛ شاهرخ فاتحی؛ مجید فروهر؛ کمال خلخال
چکیده
چغندرقند در ایران پس از ذرت علوفهای و گندم، بالاترین مقدار تولید آبی را در کشور به خود اختصاص داده است. استفاده از روش تشخیص چندگانه عناصر غذایی (CND) روش مفیدی برای ارزیابی وضعیت عناصرغذایی چغندرقند است. هدف از این تحقیق ارزیابی و بهینهسازی وضعیت تغذیهای چغندرقند به مدت دو سال زراعی در استان خراسان رضوی (در مناطق مختلف) با روش CND ...
بیشتر
چغندرقند در ایران پس از ذرت علوفهای و گندم، بالاترین مقدار تولید آبی را در کشور به خود اختصاص داده است. استفاده از روش تشخیص چندگانه عناصر غذایی (CND) روش مفیدی برای ارزیابی وضعیت عناصرغذایی چغندرقند است. هدف از این تحقیق ارزیابی و بهینهسازی وضعیت تغذیهای چغندرقند به مدت دو سال زراعی در استان خراسان رضوی (در مناطق مختلف) با روش CND است. در سال اول 30 مزرعه و در سال دوم 31 مزرعه با دامنه متفاوتی از خصوصیات خاک، انتخاب گردید. خصوصیات فیزیکوشیمیایی این نمونهها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. در سالهای اول و دوم، نمونهبرداری از برگها برای تعیین غلظت عناصر غذایی انجام شد. در این پژوهش گروه عملکرد زیاد در مزارع چغندرقند، با استفاده از روش CND از طریق ریاضی، آماری و کاربرد تابع تجمعی متمایز گردید. نتایج حاصله در استان خراسان رضوی نشان داد که 67%، 5/52%، 82%، 62%، 59% و 53% مزارع به ترتیب دچار کمبود فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس در خاک و میانگین عملکرد در کل مزارع 5/58 تن بر هکتار بود. بر اساس میانگین شاخصهای CND، محدود کنندهترین عناصرغذایی در مزارع با عملکرد پایین برای عناصر غذایی پرمصرف و کممصرف به ترتیب بدین صورتK (44%) > P (34%) > N (10%) وCu (27%) > Mn (22%) > Fe (17%) > Zn (15%) بدست آمد. شاخص تعادل غذایی (NBI) برای مزارع چغندر قند این استان نشاندهنده عدم تعادل تغذیهای است. بنابراین به منظور افزایش عملکرد و بهبود کیفیت محصول چغندرقند بایستی توجه ویژهای به کوددهی پتاسیم، فسفر، مس و منگنز در این مزارع شود.
مقالات پژوهشی
ملیحه اکبری؛ مجتبی فرهادزاده؛ پریسا ملکی
چکیده
ناهماهنگی وضعیت منابع و مصارف آب یکی از چالش های اصلی در خصوص عدم تحقق اهداف توسعه پایدار به شمار می رود. لذا در این مطالعه با مقایسه میزان منابع موجود و مصارف کشاورزی، شرب، صنعت و زیست محیطی در حوضه آبریز رودخانه تجن تلاش شده است تا تعادل بین منابع و مصارف آب به صورت مکانی بررسی شده و میزان کمبودها مشخص شود. کل حوضه آبریز رودخانه تجن ...
بیشتر
ناهماهنگی وضعیت منابع و مصارف آب یکی از چالش های اصلی در خصوص عدم تحقق اهداف توسعه پایدار به شمار می رود. لذا در این مطالعه با مقایسه میزان منابع موجود و مصارف کشاورزی، شرب، صنعت و زیست محیطی در حوضه آبریز رودخانه تجن تلاش شده است تا تعادل بین منابع و مصارف آب به صورت مکانی بررسی شده و میزان کمبودها مشخص شود. کل حوضه آبریز رودخانه تجن با مساحت حدود 4850 کیلومترمربع به عنوان محدوده مورد مطالعه تعریف شده است. در این پژوهش از اطلاعات آماربرداری ایستگاه های آب سنجی رودخانه های حوضه میانی و همچنین آمار ورودی و خروجی سد شهید رجائی طی دوره ده ساله 1390-1400 و اطلاعات منابع آب زیرزمینی شرکت آب منطقه ای مازندران استفاده شده است. نیاز سالانه کشاورزی و آبزی پروری کل حوضه آبریز تجن معادل 598 میلیون مترمکعب و نیاز کل شرب و صنعت منطقه 7/68 میلیون مترمکعب در سال برآورد شده است. نیاز زیست محیطی رودخانه تجن نیز حدود 100میلیون مترمکعب در سال میباشد. منابع آب در دسترس برای مصارف مختلف شامل آب تنظیمی سد شهید رجائی، جریان به هنگام رودخانههای حوضه میانی، ذخیره آب بندانها و منابع آب زیرزمینی است. برای مقایسه مصارف با منابع آب قابل دسترس از سه سطح مقایسه شامل سال آبی نرمال و خشک و خیلی خشک استفاده شده است. حجم آب قابل استحصال از سد شهید رجائی در شش ماهه اول سال برای سال آبی نرمال، خشک و خیلی خشک به ترتیب 231، 194 و 122 میلیون متر مکعب است. حجم آب قابل استحصال از آب بندانها و چاههای واقع در محدوده نیز به ترتیب 8/12 و 176 میلیون مترمکعب در سال برآورد شده است. نتایج حاصل از مقایسه نیازها و منابع آب موجود نشان می دهد که میزان کمبود آب در کل حوضه آبریز تجن در سال های آبی نرمال، خشک و خیلی خشک به ترتیب 166، 231 و 324 میلیون مترمکعب است.
مقالات پژوهشی
امید اقبالی؛ حجت امامی؛ رضا خراسانی
چکیده
مدیریت زراعی نقشی کلیدی در حفظ کیفیت خاک و پایداری اکوسیستمهای کشاورزی دارد. این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر کشت یونجه (سیستم تک کشتی) و ذرت-گندم (تناوب) بر کیفیت خاک در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 400-1399 انجام شد. نمونههای خاک از اعماق 10-0، 20-10 و 30-20 سانتیمتر پس از برداشت محصول، جمعآوری و 11 ویژگی فیزیکی، شیمیایی ...
بیشتر
مدیریت زراعی نقشی کلیدی در حفظ کیفیت خاک و پایداری اکوسیستمهای کشاورزی دارد. این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر کشت یونجه (سیستم تک کشتی) و ذرت-گندم (تناوب) بر کیفیت خاک در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 400-1399 انجام شد. نمونههای خاک از اعماق 10-0، 20-10 و 30-20 سانتیمتر پس از برداشت محصول، جمعآوری و 11 ویژگی فیزیکی، شیمیایی و حاصلخیزی خاک (پهاش، هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم، نیتروژن کل، فسفر قابل استفاده، پتاسیم قابل استفاده، میانگین وزنی قطر خاکدانهها به روشهای تر و خشک، شاخص پایداری ساختمان خاک، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک و کربن آلی) اندازهگیری و محاسبه شدند. مجموعه حداقل دادهها (MDS) با استفاده از تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) تعیین شد و شاخص کیفیت خاک (SQI) با روشهای مجموعه کل دادهها (TDS) و MDS محاسبه گردید. براساس نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی برای کشت یونجه و تناوب ذرت-گندم، 4 مؤلفه با مقدار ویژه بزرگتر از یک که بیش از 80 درصد واریانس کل دادهها را در برداشتند، انتخاب گردید که برای یونجه، کربن آلی، نیتروژن کل، کربنات کلسیم معادل و میانگین وزنی قطر خاکدانهها در حالتهای تر و خشک و در مورد تناوب ذرت-گندم، کربن آلی، هدایت الکتریکی، کربنات کلسیم معادل و میانگین وزنی قطر خاکدانهها در حالتهای تر و خشک انتخاب شدند. نتایج نشان داد که خاک زیرکشت یونجه در مقایسه با تناوب ذرت-گندم، بهویژه در لایه سطحی (10-0 سانتیمتر) کیفیت بهتری (رده کیفی Ⅱ) داشت، درحالیکه خاک در تناوب ذرت-گندم در ردههای ضعیفتر (Ⅲ و Ⅳ) قرار گرفت. پوشش دائمی خاک، نوع ریشه و تثبیت نیتروژن در یونجه به بهبود مواد آلی و پایداری ساختمان خاک کمک کرد، درصورتیکه خاکورزی مکرر در تناوب موجب کاهش کیفیت خاک شد. این یافتهها بر اهمیت کاشت گیاهان چندساله برای مدیریت پایدار خاک و افزایش ماده آلی در مناطق نیمهخشک تأکید دارد و همچنین استفاده از MDS روشی کارآمد و جایگزین برای ارزیابی کیفیت خاک است.
مقالات پژوهشی
مینا عالی پور بابادی؛ مجتبی نوروزی مصیر؛ عبدالامیر معزی؛ افراسیاب راهنما قهفرخی؛ مهدی تقوی زاهد کلائی
چکیده
سابقه و هدف: کشت گیاه در خاکهای آهکی دچار کمبود آهن (Fe)، نیازمند استراتژیهای نوین مدیریت عناصر غذایی، بهویژه غنی سازی زیستی آهن است. این مطالعه با هدف بررسی شکلهای شیمیایی مختلف آهن در فاز جامد خاک و همبستگی آنها با غلظت و جذب آهن در گیاه آفتابگردان (رقم اسکار) انجام شد.
مواد و روشها: این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی ...
بیشتر
سابقه و هدف: کشت گیاه در خاکهای آهکی دچار کمبود آهن (Fe)، نیازمند استراتژیهای نوین مدیریت عناصر غذایی، بهویژه غنی سازی زیستی آهن است. این مطالعه با هدف بررسی شکلهای شیمیایی مختلف آهن در فاز جامد خاک و همبستگی آنها با غلظت و جذب آهن در گیاه آفتابگردان (رقم اسکار) انجام شد.
مواد و روشها: این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار در شرایط مزرعه انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل کود آبیاری آمینوکلات گلایسین- آهن [Fe (Gly)2] (4 لیتر در هکتار)، آمینوکلات متیونین- آهن [Fe (Met)2] (4 لیتر در هکتار)، کود سولفات آهن (به مقدار 20 کیلوگرم در هکتار) و تیمار شاهد (بدون کود) بود. پس از اتمام دوره کشت، pH خاک، غلظت آهن قابل استفاده در خاک و غلظت آهن در برگ و دانه گیاه اندازهگیری شد. جهت تعیین غلظت شکلهای شیمیایی آهن در فاز جامد خاک، از روش عصارهگیری متوالی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد آمینوکلاتهای گلایسین- آهن و متیونین- آهن به طور معنیداری pH خاک را کاهش داده و به ترتیب موجب افزایش غلظت آهن قابل استفاده خاک (5/28 و 2/35 درصد افزایش)، غلظت آهن دانه (1/5 و 5/7 درصد افزایش) و جذب آهن دانه (6/66 و 7/86 درصد افزایش) نسبت به تیمار شاهد شدند. آمینوکلاتهای آهن به ویژه متیونین- آهن سبب افزایش معنیدار غلظت آهن به فرم تبادلی و متصل به ماده آلی و کاهش غلظت آهن کربناتی نسبت به تیمار سولفات آهن و شاهد در فاز جامد خاک شدند. آهن قابل استفاده با اجزای تبادلی و متصل به ماده آلی (به ترتیب **87/ 0r= و **84/ 0r=) همبستگی مثبت معنیداری نشان داد. همچنین از بین شکلهای شیمیایی آهن، آهن تبادلی (**72/ 0r=) و آهن متصل به ماده آلی (**69/ 0r=) با غلظت آهن دانه همبستگی مثبت و معنیداری داشتند که بیانگر نقش موثر این شکلها در تغذیه آهن گیاه بود.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که استفاده از آمینوکلاتهای آهن در قالب روش کودآبیاری، با بهبود ویژگیهای شیمیایی خاک، موجب افزایش فراهمی زیستی آهن شده و در نتیجه نقش مؤثری در ارتقاء وضعیت تغذیهای گیاه آفتابگردان تحت شرایط کمبود آهن ایفا میکند.
مقالات پژوهشی
نرگس پردل؛ جعفر حسین زاده؛ مهدی حیدری؛ رضا امیدیپور
چکیده
اکوسیستمهای جنگلی از مهمترین بومسازگان خشکی هستند و نقش کلیدی در تعادل محیطزیستی و ارائه خدمات اکوسیستمی دارند. پایداری این اکوسیستمها وابسته به کیفیت خاک و توان زیستی رویشگاه (کیفیت رویشگاه) است و تحت تأثیر عوامل محیطی مانند توپوگرافی، پوشش گیاهی و فعالیتهای انسانی قرار دارند. بنابراین با هدف بررسی کمی شاخص کیفیت خاک و ...
بیشتر
اکوسیستمهای جنگلی از مهمترین بومسازگان خشکی هستند و نقش کلیدی در تعادل محیطزیستی و ارائه خدمات اکوسیستمی دارند. پایداری این اکوسیستمها وابسته به کیفیت خاک و توان زیستی رویشگاه (کیفیت رویشگاه) است و تحت تأثیر عوامل محیطی مانند توپوگرافی، پوشش گیاهی و فعالیتهای انسانی قرار دارند. بنابراین با هدف بررسی کمی شاخص کیفیت خاک و کیفیت رویشگاه تحت تأثیر عواملی مانند ارتفاع، جهت دامنه و تراکم تاجپوشش. این پژوهش در جنگلهای زاگرس (کوه شلم، شرق ایلام) با دامنه ارتفاعی 1500 - 2150 متر انجام شد. نمونهبرداری در 60 توده جنگلی در سه طبقه ارتفاعی (پایینبند (۱۷۵۰–۱۸۵۰ متر)، میانبند (۱۸۵۰–۱۹۵۰ متر) و بالابند (۱۹۵۰–۲۰۵۰ متر از سطح دریا))، دو جهت جغرافیایی (شمالی و جنوبی) و دو کلاس تاجپوشش (کمتر و بیشتر از 25 درصد) انجام شد. از هر توده، نمونههای خاک از عمق 0 تا 15 سانتیمتر برداشت و پس از ترکیب، خصوصیات خاک در آزمایشگاه اندازهگیری شد. برای محاسبه شاخص کیفیت خاک، از مدل استاندارد SQI-2 استفاده گردید که بر اساس نرمالسازی و وزندهی به خصوصیات منتخب خاک عمل میکند. شاخص کیفیت رویشگاه نیز بر پایه مدل لگاریتمی نسبت ارتفاع درخت به لگاریتم سن درختان بلوط ایرانی بهعنوان گونه غالب رویشگاه برآورد شد. برای تحلیل ساختار فضایی شاخصها، واریوگرامها براساس مدلهای کروی، نمایی، گوسی و خطی برازش داده شد و مناسبترین مدلها برای هر شاخص تعیین شدند. برای مدلسازی و تهیه نقشههای پراکنش مکانی، از روشهای درونیابی کریجینگ (معمولی، ساده و عام)، کوکریجینگ و وزندهی معکوس فاصله (IDW) استفاده شد. دقت این روشها با استفاده از مقدار میانگین ریشه خطای برآورد استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفت و بهترین روش برای هر شاخص انتخاب گردید. یافتههای این پژوهش نشان داد که شاخص کیفیت خاک تابعی از جهت جغرافیایی، تراکم تاج درختان و طبقات ارتفاعی بود بطوریکه بیشترین مقدار آن در تودههای با تاج متراکم جهت شمالی - میانبند(01/0±84/0) و کمترین مقدار آن در بالابند- دامنه جنوبی- تاج باز(03/0±60/0) مشاهده شد. شاخص کیفیت رویشگاه نیز با افزایش ارتفاع از سطح دریا کاهش یافت. بیشترین مقدار آن (08/2 ±26/25 متر) در دامنه شمالی - پایینبند - تاج متراکم و کمترین مقدار (79/0±51/16 متر) در دامنه جنوبی - بالابند - تاج باز ثبت گردید. بررسی آماری همبستگی میان شاخص کیفیت خاک و شاخص کیفیت رویشگاه نشان داد که این دو متغیر دارای رابطه مثبت و معنیداری هستند (58/0). این همبستگی در دامنه جنوبی (86/0) بسیار قویتر از دامنه شمالی (36/0) بود. همچنین بررسی مدلهای واریوگرام نشان داد که مدل کروی برای شاخص کیفیت خاک و مدل نمایی برای شاخص کیفیت رویشگاه مناسبترین مدلها هستند. نتایج ارزیابی دقت روشهای درونیابی نیز نشان داد که روش کریجینگ معمولی (12/1=RMSE) برای درونیابی شاخص کیفیت خاک و کریجینگ عام (04/1=RMSE) برای شاخص کیفیت رویشگاه دقیقترین نتایج را ارائه دادند. این. یافتهها بر اهمیت در نظر گرفتن همزمان ویژگیهای خاک و محیط در ارزیابی پتانسیل زیستی تأکید دارند. همچنین، تفاوت در الگوهای مکانی و ساختار فضایی این شاخصها نشان میدهد که انتخاب روش مناسب مدلسازی مکانی ضروری است. این نتایج میتوانند پایهای برای مدیریت علمی، احیای هدفمند و برنامهریزی پایدار جنگلهای نیمهخشک زاگرس باشند.
مقالات پژوهشی
رسول میرخانی؛ فرهاد مشیری؛ علی غفاری نژاد؛ حامد رضایی
چکیده
کیفیت خاک نقش بسیار مهمی در تولید محصول دارد. ارزیابی کمی و سریع کیفیت خاک امکان بررسی به موقع تأثیر روشهای مدیریتی از جمله مدیریت کوددهی بر شرایط خاک را فراهم می نماید. به منظور برررسی اثرات کاربرد کودهای آلی و شیمیایی بر کیفیت خاک، این تحقیق به مدت سه سال در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در کرتهای 200 متر مربعی ...
بیشتر
کیفیت خاک نقش بسیار مهمی در تولید محصول دارد. ارزیابی کمی و سریع کیفیت خاک امکان بررسی به موقع تأثیر روشهای مدیریتی از جمله مدیریت کوددهی بر شرایط خاک را فراهم می نماید. به منظور برررسی اثرات کاربرد کودهای آلی و شیمیایی بر کیفیت خاک، این تحقیق به مدت سه سال در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در کرتهای 200 متر مربعی در استان البرز انجام شد. تیمارهای کودی شامل : 1) آیش، 2) شاهد بدون مصرف کود، 3) کاربرد کودهای شیمیایی نیتروژنی، فسفری و پتاسیمی بر اساس آزمون خاک، 4) کاربرد 20 تن کود گاوی هر دو سال یکبار+ کاربرد 75 درصد مقدار نیتروژن توصیه شده + کاربرد 50 درصد مقدار فسفر و پتاسیم توصیه شده، 5) کاربرد 20 تن کمپوست پسماند هر دو سال یکبار + کاربرد 75 درصد مقدار نیتروژن توصیه شده + کاربرد 50 درصد مقدار فسفر و پتاسیم توصیه شده، 6) کاربرد سالانه 20 تن کود گاوی + کاربرد 75 درصد مقدار نیتروژن توصیه شده، 7) کاربرد سالانه 20 تن کمپوست پسماند + کاربرد 75 درصد مقدار نیتروژن توصیه شده، 8) کاربرد سالانه 20 تن کود گاوی، 9) کاربرد سالانه 20 تن کمپوست پسماند بود. پس از نمونه برداری خاک در پایان کشت گندم (هر سال) و تعیین ویژگیهای pH، هدایت الکتریکی، کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابل استفاده، جرم مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها اندازهگیری و شاخصهای کیفیت خاک تجمعی(SQI) و نمورو (NQI) محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین تیمارها در شاخصهای مورد بررسی اختلاف معنیداری وجود داشت ولی بین سالههای مختلف اختلاف معنیدار نبود. تیمارهای کاربرد توأم کود آلی و شیمیایی موجب افزایش معنیداری عملکرد گندم نسبت به تیمار کاربرد کود شیمیایی و تیمارهای کاربرد کود آلی (کود گاوی و کمپوست پسماند) داشت و بین تیمارهای کاربرد توأم کودهای آلی و شیمیایی نیز اختلاف معنیداری وجود نداشت در ضمن همه تیمارها نیز نسبت به تیمار شاهد( تیمار بدون مصرف کود) افزایش معنیداری داشتند. در سال سوم بین عملکرد و شاخصهای کیفیت خاک همبستگی معنیداری وجود داشت.
مقالات پژوهشی
حلیمه پیری؛ جلال غریبوند نوترکی؛ پرویز حقیقت جو
چکیده
کینوا یکی از گیاهان زراعی علوفهای برای تأمین امنیت غذایی در جهان معرفی شده است که شرایط تنش آبی و خشکی را تا حدودی می-تواند تحمل کند. لیکن، توسعه کشت آن در شرایط تنش آبی و خشکی در استان خوزستان میبایست براساس تعیین حدود مقادیر آب آبیاری و تعیین تحمل آن به مقدار شوری باشد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر مقادیر مختلف آب آبیاری و سطوح ...
بیشتر
کینوا یکی از گیاهان زراعی علوفهای برای تأمین امنیت غذایی در جهان معرفی شده است که شرایط تنش آبی و خشکی را تا حدودی می-تواند تحمل کند. لیکن، توسعه کشت آن در شرایط تنش آبی و خشکی در استان خوزستان میبایست براساس تعیین حدود مقادیر آب آبیاری و تعیین تحمل آن به مقدار شوری باشد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر مقادیر مختلف آب آبیاری و سطوح مختلف شوری بر پارامترهای کمی و کیفی گیاه کینوا، انجام شد. برای انجام کار، گیاه کینوا تحت آبیاری قطرهای و به صورت پالسی کشت گردید. تیمارهای مورد پژوهش شامل مقدار آب آبیاری (I1: 60، I2: 80 و I3: 100 درصد ظرفیت زراعی)، کیفیت آب (F (شیرین): 5/0 و S (شور): 6 دسیزیمنس بر متر) و دو مدیریت آبیاری قطرهای پیوسته (C) و قطرهای پالسی (P) بود. در پایان فصل رشد بهمنظور تعیین خصوصیات کمی گیاه همچون ارتفاع، قطر ساقه، شاخص سطح برگ، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر و خشک ریشه و عملکرد تر و خشک علوفه نمونهبرداری انجام شد. همچنین جهت بررسی تأثیر تیمارها بر کیفیت علوفهی کینوا، پارامترهای کیفی شامل مقدار کلروفیل a و b برگ، محتوای پرولین برگ، کل مواد مغذی قابل هضم (TDN)، درصد پروتئین خام (CP)، درصد دیواره سلولی (همیسلولز و لیگینین) (NDF) و درصد دیواره سلولی عاری از همیسلولز (ADF) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد تیمارهای آبیاری قطرهای پیوسته با آب شیرین و عمق 100 درصد، آبیاری قطرهای پالسی و عمق 100 درصد (پالس اول آب شیرین، پالس دوم آب شیرین، پالس سوم آب شیرین)، آبیاری قطرهای پیوسته با آب شیرین و عمق 80 درصد و آبیاری قطرهای پالسی و عمق 80 درصد (پالس اول آب شیرین، پالس دوم آب شیرین، پالس سوم آب شیرین) بالاترین صفات کمی را داشتند. در این تیمارها، شوری نهایی خاک نزدیک به شوری اولیه در زمان آزمایش بود و بیشترین بیشترین مقدار کلروفیل a و b و کارتنوئید نیز مشاهده گردید. مقدار TDN و ADF در دو تیمار آبیاری قطرهای پیوسته با آب شیرین و عمق 100 درصد ، آبیاری قطرهای پالسی و عمق 100 درصد (پالس اول آب شیرین، پالس دوم آب شیرین، پالس سوم آب شیرین) دارای مقادیر بالایی بود. با این وجود این تیمارها میزان قند محلول، پرولین و پروتئین پایینی داشتند. اعمال آب شور به تنهایی یا ترکیب با پالسهای شیرین و تنش آبی در تیمارهای شماره 2، 4 و 12 الی 30 سبب افزایش کیفیت علوفه تولیدی (به دلیل قند محلول، پرولین و پروتئین بالا) شد. بالاترین مقدار بهرهوری مصرف آب از تیمار 26 که شامل آبیاری قطرهای پالسی و عمق 60 درصد (پالس اول آب شیرین، پالس دوم آب شور، پالس سوم آب شیرین) بهدست آمد. همچنین با توجه به اعمال آب شور در این تیمار کیفیت علوفه نیز بالا بود. لذا با توجه به اینکه در تولید محصولات علوفهای هم بهرهوری مصرف آب و هم کیفیت مورد توجه است، توصیه میشود در شرایط استفاده از آب شور و آبیاری قطرهای پالسی از این تیمار استفاده شود.