علوم آب
اکبر خدری؛ امیر صابری نصر؛ نصرالله کلانتری
چکیده
پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان اهمیت ویژهای در تمام بررسیهای هیدروژئولوژیکی دارد و یکی از معضلات مهم در محاسبات هیدروژئولوژیکی و مدیریت آبخوانها عدم دسترسی به دادههای قابل اطمینان میباشد. روشهای مختلفی برای تخمین و تعیین پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوانها وجود دارد که دقیقترین آنها استفاده از دادههای آزمون پمپاژ ...
بیشتر
پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان اهمیت ویژهای در تمام بررسیهای هیدروژئولوژیکی دارد و یکی از معضلات مهم در محاسبات هیدروژئولوژیکی و مدیریت آبخوانها عدم دسترسی به دادههای قابل اطمینان میباشد. روشهای مختلفی برای تخمین و تعیین پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوانها وجود دارد که دقیقترین آنها استفاده از دادههای آزمون پمپاژ است، علاوه بر آن، دادههای ژئوالکتریکی نیز حائز اهمیت میباشد. در این تحقیق از اطلاعات آزمون پمپاژ دو چاه اکتشافی و 86 سونداژ قائم ژئوالکتریکی به روش مقاومت ویژه جهت ارزیابی پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان آبرفتی شمال شرق شهر گچساران استفاده شده است. پارامترهای هیدرودینامیکی آبخوان همچون هدایت هیدرولیکی، ضریب قابلیت انتقال و آبدهی ویژه با استفاده از دادههای آزمون پمپاژ دو چاه اکتشافی به روش کوپر-ژاکوب و نیومن تعیین شد، سپس همین پارامترهای هیدرودینامیکی با استفاده از دادههای ژئوالکتریکی (سونداژ الکتریکی قائم) نیز محاسبه و با دادههای آزمایش پمپاژ مقایسه شدند. پس از بررسی پارامترهای بهدستآمده از آزمون پمپاژ چاههای شماره یک و دو به روش نیومن در آبخوان آزاد معلوم گردید که ضریب قابلیت انتقال برای چاه شماره دو (5/665 مترمربع بر روز) که در قسمت شرقی آبخوان قرار دارد مقدار بیشتری است و با روش ژئوالکتریک (5/632 مترمربع بر روز) همخوانی دارد، همچنین مقدار آبدهی ویژه در روش آزمون پمپاژ چاه شماره یک (05/0) مقدار بیشتری است که باز هم روش ژئوالکتریک (05/0) آن را تأیید میکند. تمامی نتایج نشاندهنده تخمین مطلوب پارامترهای هیدرودینامیکی توسط روش ژئوالکتریکی است و روش آزمون پمپاژ نیز بر آن صحه میگذارد؛ لذا از روش ژئوالکتریکی میتوان در تصمیمگیری و برنامهریزیهای حفاریهای آینده در منطقه استفاده نمود.
علوم آب
مصطفی فلاحی خوشحی؛ پرستو همه زاده؛ علیرضا کربلائی؛ زهرا بیگم حجازی زاده
چکیده
اندازهگیری بارش همراه با توزیع و تغییرات زمانی - مکانی آن برای بهبود درک ما از چرخه آب، نظارت بر منابع آب و مدلسازیهای هیدرولوژیکی مهم است. کمبود دادههای قابلاعتماد بهخصوص در مناطق کوهستانی یکـی از مهمترین چالشها در اندازهگیری بـارش است. امروزه محصولات ماهوارهی بهعنوان ابزاری برای اندازهگیری بارش در این مناطق ...
بیشتر
اندازهگیری بارش همراه با توزیع و تغییرات زمانی - مکانی آن برای بهبود درک ما از چرخه آب، نظارت بر منابع آب و مدلسازیهای هیدرولوژیکی مهم است. کمبود دادههای قابلاعتماد بهخصوص در مناطق کوهستانی یکـی از مهمترین چالشها در اندازهگیری بـارش است. امروزه محصولات ماهوارهی بهعنوان ابزاری برای اندازهگیری بارش در این مناطق مورداستفاده قرار میگیرند اما اختلاف بین محصولات موجود دقت آنها را برای مناطق کوهستانی به چالش میکشد، بنابراین ارزیابی کامل محصولات ماهوارهی قبل از کاربرد آنها ضرورت دارد. هدف از این تحقیق، ارزیابی دادههای بارش دو محصول ماهوارهای (GPM,PERSIAN) و دادههای بازکاوی (ECMWF) در برآورد بارش در مناطق کوهستانی فاقد ایستگاه در استان لرستان است. برای ارزیابی دقت محصولات از آمارههای ضریب تعیین (R2)، جذر میانگین مربع خطا (RMSE)، میانگین قدر مطلق خطا (MAD)، ضریب همبستگی (CORR)، انحراف خطا (MBE) و ضریب نش-ساتکلیف (NSE) استفاده شد. همچنین برای اعتبار سنجی دادهها از شاخصهای احتمال آشکارسازی (POD)، نسبت هشدار اشتباه (FAR)، شاخص موفقیت بحرانی (CSI) استفاده شد.
نتایج نشان داد که هیچیک از سه محصول نماینده مناسبی برای برآورد بارش در مقیاس روزانه در مناطق کوهستانی نیستند. در مقیاس ماهانه این محصولات نتایج مطلوبی برای برآورد بارش ارائه میدهند. از بین سه محصول، با دادههای مختلف، محصول ماهواره GPM با توجه به میزان خطاها و همچنین الگوی مکانی بارش تخمین زدهشده، از دقت بهتری در مقیاس ماهانه برخوردار است. در مقیاس سالانه نیز با توجه به مقدار خطاهای آماری و همچنین الگوهای مکانی میانگین بارش سالانه، ماهوارهی GPM عملکرد بهتری در برآورد مقدار بارش را نشان داد. همچنین با توجه به نتایج شاخص MBE در مقیاس روزانه و ماهانه محصولات ECMWF بیش برآورد و محصولات PERSIAN و GPM کم برآورد در تخمین بارش هستند. در مقیاس سالانه محصولات GPM و ECMWF بیش برآورد و محصولات PERSIAN کم برآورد هستند.
علوم آب
صفورا جافرنوده؛ افشین سلطانی؛ الیاس سلطانی؛ امیر دادرسی؛ سمانه رهبان
چکیده
اطلاع از اجزای بیلان آب و حجم آب کاربردی برای بهینهسازی مصرف آب در کشاورزی ضروری است از طرفی اندازهگیری آنها پرهزینه و مشکل است. بنابراین استفاده از مدلهایی که بتواند مؤلفههای بیلان آب و حجم آب کاربردی را شبیهسازی کند برای مدیریت آب در کشاورزی اهمیت دارد. مدل SSM-iCrop2 در سالهای اخیر در مطالعات متعدد استفاده شده است. ...
بیشتر
اطلاع از اجزای بیلان آب و حجم آب کاربردی برای بهینهسازی مصرف آب در کشاورزی ضروری است از طرفی اندازهگیری آنها پرهزینه و مشکل است. بنابراین استفاده از مدلهایی که بتواند مؤلفههای بیلان آب و حجم آب کاربردی را شبیهسازی کند برای مدیریت آب در کشاورزی اهمیت دارد. مدل SSM-iCrop2 در سالهای اخیر در مطالعات متعدد استفاده شده است. در این مدل مشابه آزمایشها، فرض میشود آفات، بیماریها و علفهای هرز و نیز عناصر غذایی در مزرعه به نحو مطلوب مدیریت شده و تأثیری بر رشد و عملکرد ندارند. در حالیکه در مزارع کشاورزان این عوامل وجود دارند و بر رشد و عملکرد گیاه و نیز مصرف آب اثر میگذارند. از سوی دیگر در موارد متعددی به برآورد عملکرد و مؤلفههای بیلان آب و حجم آب آبیاری در شرایط کشاورزان نیاز وجود دارد که طبیعتا مدلهای پارامتریابی شده با آزمایشها قادر به شبیهسازی آنها نیستند. در این مطالعه با استفاده از متغیرهایی مانند عملکرد و شاخص برداشت که برای مزراع کشاورزان موجود هستند یا با هزینه کم قابل اندازهگیری هستند مدل SSM-iCrop2 برای شرایط کشاورزان کالیبره شد. تأثیر عواملی نظیر آفات و بیماریها، علفهای هرز و تغذیه، تراکم و تاریخ کاشت نامناسب با کالیبراسیون سه پارامتر کارایی استفاده از تشعشع، حداکثر سطح برگ و حداکثر شاخص برداشت برای مزراع کشاورزان در مدل وارد شد. ابتدا خروجی مدل (میانگین 15 ساله، در شهرستانهای استان گلستان) با استفاده از دادههای عملکرد واقعی (میانگین چند ساله در شهرستانهای مختلف استان گلستان) کالیبره و ارزیابی شد. جذر میانگین مربعات خطا برای برنج و گندم آبی بهترتیب 6/216 و 6/157 کیلوگرم در هکتار و ضریب تغییرات و ضریب همبستگی برای برنج بهترتیب 4 و 85 درصد و برای گندم 3 و 94 درصد بود. سپس حجم آب آبیاری برآورد شده مدل با حجم آب آبیاری اندازهگیری شده در محصولات مختلف (در استان گلستان و در سالهای مختلف) ارزیابی و صحتسنجی شد. بر اساس نتایج ارزیابی ضریب تغییرات و ضریب همبستگی برای حجم آب آبیاری شبیهسازی شده در مقایسه با مشاهده شده برابر با 9/8 و 98 درصد بهدست آمد. بخش دیگر این مطالعه شبیهسازی روزانه و کاربرد مدل در این زمینه نشان داده شده است. این کالیبراسیون برای برنج (شلتوک) و گندم آبی در مزارع شهرستان گرگان انجام شد و شبیهسازی و اجرای با استفاده از آمار هواشناسی ثبت شده در ایستگاه هواشناسی هاشمآباد گرگان صورت پذیرفت. با توجه به اینکه پس از کالیبراسیون عملکردهای واقعی با دقت خوبی شبیهسازی شده است فرض شد سایر برآوردهای مدل نیز قابل اعتماد هستند. بدین ترتیب، مدل کالیبره شده با هزینه کم و دقت مناسب آنها را برآورد میکند و میتواند تکمیلکننده آزمایشهای مزرعهای باشد. یکی از مهمترین برآوردهای مدل حجم آب آبیاری در شرایط کشاورزان است که برای برنامهریزیهای کشاورزی و سازگاری به کمآبی حیاتی میباشد.
علوم آب
عبدالرضا واعظی هیر؛ مرضیه خلخالی؛ مهری تبرمایه
چکیده
سفرههای کارستی منابع بسیار با ارزشی هستند که دستیابی به آنها در مدیریت منابع آب از اهمیت ویژهای برخوردار است. استان آذربایجان غربی با مساحت 43660 کیلومتر مربع، بر اساس تقسیمبندی واحدهای زمینشناسی و ساختمانی ایران در زون البرز غربی و آذربایجان قرار گرفته است که حدود 78 درصد از سطح این استان را سازندهای کارستی و سازندهای ...
بیشتر
سفرههای کارستی منابع بسیار با ارزشی هستند که دستیابی به آنها در مدیریت منابع آب از اهمیت ویژهای برخوردار است. استان آذربایجان غربی با مساحت 43660 کیلومتر مربع، بر اساس تقسیمبندی واحدهای زمینشناسی و ساختمانی ایران در زون البرز غربی و آذربایجان قرار گرفته است که حدود 78 درصد از سطح این استان را سازندهای کارستی و سازندهای سخت پوشش میدهد. وجود چنین سازندهایی باعث به وجود آمدن چشمههای متعدد در این استان شده است که در مجموع 71 درصد از چشمههای موجود در این استان را شکل میدهند. این مطالعه بهمنظور پتانسیلیابی منابع آبی موجود در سازندهای سخت و کارستی این استان انجام گردید. بدینمنظور 9 پارامتر لیتولوژی، تراکم شکستگی، آبراهه، پوشش گیاهی، شیب، جهت شیب، ارتفاع با فاکتور بارش، ارتفاع با فاکتور سطح گستردگی بارش و شاخص رطوبت بهعنوان عوامل تأثیرگذار در نفوذ آب و تشکیل آبخوان در نظر گرفته شد و با بکارگیری روشهای منطق فازی، UMوWeighted Overlay نقشههایی که نمایانگر نسبی پتانسیل منابع آبی بودند تهیه، صحتسنجی و سپس مقایسه گردید. نتایج حاصل نشان داد که مناطق مشخص شده با پتانسیل بالا بهترتیب در روش SUM و Weighted Overlay 08/33 و 09/33 درصد از کل چشمهها را پوشش میدهد. بنابراین بر اساس درصد تطابق موقعیت قرارگیری چشمهها که شاخصی برای گسترش کارست هستند، میتوان نتیجه گرفت که روش SUMدر پتانسیلیابی آبخوانهای کارستی استان آذربایجان غربی قابلیت بهتری دارد. بر اساس این روش 25 درصد از این استان دارای پتانسیل خیلی زیاد و زیاد برای تشکیل آبخوانهای کارستی میباشد.
علوم آب
رضا سعیدی
چکیده
تنشهای محیطی و شرایط اقلیمی در دوره رشد گیاه، از عوامل مؤثر بر میزان تبخیر-تعرق گیاه هستند. اثر تنش شوری و تاریخ کاشت بذر بر نرخ اجزای تبخیر و تعرق ذرت (رقم سینگل کراس 704) در سال 1401 و در منطقه قزوین بررسی شد. برای تفکیک اجزای تبخیر و تعرق ذرت، کشت لایسیمتری انتخاب شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارها ...
بیشتر
تنشهای محیطی و شرایط اقلیمی در دوره رشد گیاه، از عوامل مؤثر بر میزان تبخیر-تعرق گیاه هستند. اثر تنش شوری و تاریخ کاشت بذر بر نرخ اجزای تبخیر و تعرق ذرت (رقم سینگل کراس 704) در سال 1401 و در منطقه قزوین بررسی شد. برای تفکیک اجزای تبخیر و تعرق ذرت، کشت لایسیمتری انتخاب شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. تیمارها شامل شوری خاک در چهار سطح (S1) 7/1، (S2)5/2، (S3) 8/3، (S4)9/5 دسیزیمنس بر متر و تاریخ کاشت شامل 15 اردیبهشت (P1)، 4 خرداد (P2)، 24 خرداد (P3) و 13 تیر (P4) بود. شوری عصاره اشباع خاک در تیمارها از طریق اعمال کسر آبشویی بر خاک، کنترل شد. مقدار روزانه رطوبت خاک توسط دستگاه رطوبتسنج اندازهگیری شد. از تابع خطی مَس-هافمن (1977) نیز بهعنوان تابع شوری-تبخیر-تعرق، تابع شوری-تعرق و تابع شوری-تبخیر استفاده شد. با افزایش شوری از سطح S1 به S4 و در تاریخهای P1، P2، P3 و P4 بهترتیب مقدار تبخیر-تعرق در محدوده 619-548، 621-549، 624-547 و 625-544 میلیمتر، مقدار تعرق در محدوده 429-309، 421-295، 418-281 و 412-265 میلیمتر و مقدار تبخیر در محدوده 190-239، 200-254، 206-266 و 213-279 میلیمتر اندازهگیری شد. در اثر تنش شوری، پتانسیل آب خاک کاهش یافت و بهدنبال آن میزان جذب آب و تعرق گیاه کاهش پیدا کرد. با کاهش جذب آب (توسط گیاه)، آب باقیمانده از سهم تعرق در خاک، صرف جزء تبخیر و افزایش آن شد. از سوی دیگر تاریخ کاشت بذر نیز بر مقدار تبخیر (جزءِ نامطلوب) و تعرق (جزءِ مطلوب) مؤثر بود. بهطوریکه در بیشترین سطح تنش شوری و در تاریخهای P1، P2، P3 و P4، سهم تعرق گیاه بهترتیب 9/12، 1/14، 6/15 و 2/17 درصد کاهش و سهم تبخیر از سطح خاک به همان اندازه افزایش یافت. در مرحله اولیه رشد گیاه، جزءِ تبخیر دارای سهم غالب در پارامتر تبخیر-تعرق گیاه بود. بههمین دلیل قرارگیری مرحله اولیه رشد گیاه در روزهای گرم سال، باعث افزایش تلفات تبخیر شد. از اینرو تیمار S1P1 دارای شرایط بهینه (در پژوهش حاضر) برای افزایش تعرق و کاهش تبخیر بود. تابع خطی مَس-هافمن نیز نشان داد که در تاریخهای کشت P1، P2، P3، P4 و بهازای افزایش یک دسیزیمنس بر متر شوری خاک، میزان تبخیر-تعرق بهترتیب 51/2، 82/2، 3/3 و 65/3 درصد کاهش، میزان تعرق بهترتیب 1/6، 34/7، 42/8 و 2/9 درصد کاهش و میزان تبخیر بهترتیب 5/5، 7/6، 7 و 82/7 درصد افزایش داشت. درنتیجه با کنترل شوری خاک و انتخاب تاریخ مناسب کشت بذر، میتوان برنامهریزی مصرف بهینه آب را بهطور بهینه مدیریت نمود.
علوم آب
عاطفه کاظمی چولانک؛ فرشته مدرسی؛ ابوالفضل مساعدی
چکیده
رواناب پدیدهای مهم در چرخه هیدرولوژیکی است، از این رو پیشبینی میزان رواناب رودخانه برای اهدافی نظیر برنامهریزی فعالیتهای کشاورزی، پیشبینی سیلاب و تأمین آب مصرفی حائز اهمیت است. پیچیده بودن مدلهای فیزیکی یکی از دلایلی است که باعث شده پژوهشگران به مدلهای دادهمبناء و مبتنی بر هوش مصنوعی روی آورند. وجود تغییرات آماری ...
بیشتر
رواناب پدیدهای مهم در چرخه هیدرولوژیکی است، از این رو پیشبینی میزان رواناب رودخانه برای اهدافی نظیر برنامهریزی فعالیتهای کشاورزی، پیشبینی سیلاب و تأمین آب مصرفی حائز اهمیت است. پیچیده بودن مدلهای فیزیکی یکی از دلایلی است که باعث شده پژوهشگران به مدلهای دادهمبناء و مبتنی بر هوش مصنوعی روی آورند. وجود تغییرات آماری در دادهها سبب میشود که مدلسازی جریان رودخانه با مدلهای دادهمبناء با مشکلاتی در فرآیند یادگیری مدل همراه باشد. لذا لازم است با مدلسازی تلفیقی، دقت پیشبینی جریان ارتقاء یابد. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کارایی انواع موجکهای گسسته و پیوسته در مدل ترکیبی موجک-شبکه عصبی (WANN) برای پیشبینی جریان ماهانه رودخانه کارده در ایستگاه ورودی به سد کارده است. بدین منظور، دو موجک گسسته Haar و Fejer-Korovkin2 و دو موجک پیوسته Symlet3 و Daubechies2 در ترکیب با مدل ANN مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی دادههای هواشناسی و هیدرومتری در یک دوره 30 ساله (1370-1399) نشان داد که جریان ماهانه در دو گام زمانی T-1 و T-2 بهترین متغیرهای پیشبینیکننده (در سطح اطمینان 95%) بودند. آنالیزهای ترکیبی در سه سطح تجزیه انجام و کارایی مدلها با روش صحتسنجی متقاطع در4 سطح مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدلهای ترکیبی دارای دقت بالاتری نسبت به مدل ANN بودند و مدل ترکیبی پیشنهادی Symlet3-ANN در سطح 3، نتایج بهتری نسبت به سایر مدلها ارائه داد، بطوریکه شاخصهای R، RMSE و NSE در بخش واسنجی بهترتیب 90/0، 25/0 و 81/0 و در بخش صحتسنجی بهترتیب 85/0، 30/0 و 62/0 بود. همچنین ملاحظه شد دقت نتایج در سطح دو و سه تفاوت معناداری ندارند و بهتر است جهت کاهش مؤلفههای ورودی به مدل ANN و کاهش زمان اجرای مدل، تجزیه در سطح دو انجام شود.
علوم آب
فاطمه برزو؛ هادی رمضانی اعتدالی؛ عباس کاویانی
چکیده
تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم برای آینده کشاورزی است که نتیجه بیتوجهی به آن، به خطر افتادن امنیت غذایی جوامع است. از این رو پیشبینی تغییرات اقلیمی ضروری بهنظر میرسد. در این مطالعه مقادیر ردپای آب سبز گیاه گندم پاییزه (رقم پیشگام) در شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG و پایگاه اطلاعاتی DKRZ تحت سناریوهای 5/4 و 5/8 و در تاریخهای کشت ...
بیشتر
تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم برای آینده کشاورزی است که نتیجه بیتوجهی به آن، به خطر افتادن امنیت غذایی جوامع است. از این رو پیشبینی تغییرات اقلیمی ضروری بهنظر میرسد. در این مطالعه مقادیر ردپای آب سبز گیاه گندم پاییزه (رقم پیشگام) در شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG و پایگاه اطلاعاتی DKRZ تحت سناریوهای 5/4 و 5/8 و در تاریخهای کشت متفاوت (15 مهر، 1 آبان، 15 آبان، 30 آبان و 15 آذر)، در 4 دوره آتی (2040-2021، 2060-2041، 2080-2061 و 2100-2081) با استفاده از مدل Aquacrop برآورد گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد؛ اگر تاریخ کشت 15 مهر ماه انجام شود، در شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG و تحت سناریوهای 5/4 و 5/8، در تمام دورههای آتی ردپای آب سبز نسبت به مقدار آن در دوره پایه، افزایش مییابد و اگر کشت در بقیه تاریخها صورت گیرد، در هر 4 دوره آتی میانگین ردپای آب سبز نسبت به مقدار آن در دوره پایه کاهش خواهد داشت. نتایج بهدست آمده برای پایگاه اطلاعاتی DKRZ نشان میدهد، ردپای آب سبز بدست آمده برای تاریخهای کشت و دورههای مورد بررسی در سناریوهای 5/4 و 5/8، از روند خاصی برخوردار نیست. در تاریخهای کشت 15 مهر و 1 آبان برای دورههای 2080-2061 و 2100-2081، ردپای آب سبز کاهش خواهد داشت و در سه تاریخ دیگر (15 آبان، 30 آبان و 1 آذر) برای این دورهها، روند افزایشی و کاهشی خواهد داشت و در تاریخ 15 آذر برای پایگاه اطلاعاتی DKRZ در هر دو سناریو تعریف شده برای همه دورهها، افزایش رد پای آب سبز نسبت به دوره پایه گزارش میشود؛ بهجز دوره 2100-2081 در سناریو 5/8 که شاهد کاهش آن نسبت به دوره پایه خواهیم بود. بیشترین مقدار ردپای آب سبز در تمام این دورهها و مدلها برای دوره 2060-2041 تحت شرایط اقلیمی پایگاه اطلاعاتی DKRZ در سناریو 5/4 در صورتیکه تاریخ کشت 15 مهرماه انجام شود، تخمین زده میشود که مقدار مصرف آب در آن برابر 4272 متر مکعب بر تن با انحراف معیار 5018 متر مکعب بر تن پیشبینی میشود. کمترین ردپای آب سبز نیز برای دوره 2100-2081 تحت شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG در سناریو 5/8 در صورتیکه تاریخ کشت 15 آذر ماه انجام شود، گزارش میشود که مقدار آن برابر 232 متر مکعب بر تن با انحراف معیار 3/52 متر مکعب بر تن است.
علوم آب
سعید حبیبی؛ مجتبی خوش روش؛ رسول نوری خواجه بلاغ
چکیده
در دنیای امروز، مشکلات مرتبط با کشاورزی، امنیت غذایی، منابع آب و انرژی، بهرهوری و انتشار گازهای گلخانهای بهعنوان چالشهای مهمی برای جوامع جهانی ظاهر شدهاند. هدف مطالعه حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری و دشت شریفآباد بود. برای بررسی این شاخصها ...
بیشتر
در دنیای امروز، مشکلات مرتبط با کشاورزی، امنیت غذایی، منابع آب و انرژی، بهرهوری و انتشار گازهای گلخانهای بهعنوان چالشهای مهمی برای جوامع جهانی ظاهر شدهاند. هدف مطالعه حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری و دشت شریفآباد بود. برای بررسی این شاخصها در محصول یونجه و جو از دادههای مقطعی سال زراعی 1401-1400 استفاده شد. ابتدا حجم نمونه براساس رابطه کوکران مشخص شد. سپس نمونهگیری براساس پرسشنامه طرح شده توسط خود محققان انجام گردید. تعداد 250 پرسشنامه تهیه شد که اطلاعات جمعآوری شده شامل مقدار مصرف نهادهها و مقدار تولید بود. نتایج بهدستآمده نشان داد که بالاترین میزان انرژی ورودی در دشت شریفآباد برای محصول یونجه برابر با 5/67450 مگاژول در هکتار بهدست آمد. نتایج بهرهوری انرژی نشان داد که محصول یونجه در دشت شریفآباد با 19/0 کیلوگرم بر مگاژول بیشترین میزان را به خود اختصاص داده که میزان این شاخص برای محصول یونجه در دشت ساری برابر با 13/0 کیلوگرم بر مگاژول بود. همچنین میزان بهرهوری انرژی برای محصول جو در دشت شریفآباد برابر با 13/0 کیلوگرم بر مگاژول و برای دشت ساری برابر با 12/0 کیلوگرم بر مگاژول بود که تا حدودی برابر هم بودند. نتایج بهرهوری فیزیکی آب نشان داد که بیشترین و کمترین میزان بهرهوری بهترتیب برای محصول جو در دشت ساری برابر با 96/0 کیلوگرم بر متر مکعب و محصول یونجه در دشت شریفآباد برابر با 57/0 کیلوگرم بر متر مکعب بود. همچنین میزان این شاخص برای محصول یونجه در دشت ساری برابر با 67/0 کیلوگرم بر متر مکعب و برای محصول جو در دشت شریفآباد برابر با 8/0 کیلوگرم بر متر مکعب بهدست آمد. نتایج حاصل برای انتشار گازهای گلخانهای نشان داد که میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری بیشتر از دشت شریفآباد بوده که علت این امر استفاده بیشازحد کود و سموم در دشت ساری میباشد، بهطوریکه بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری برای محصول یونجه برابر با 65/2681 و در دشت شریفآباد برابر با 85/2351 کیلوگرم CO2 در هکتار بهدست آمد. نتایج کلی نشان داد که عملکرد محصول در مناطق مرطوب بیشتر از مناطق خشک و نیمهخشک نبوده و این شاخص به پارامترهای مختلفی از جمله مصرف آب و بحثهای مدیریتی بستگی دارد. اما مصرف آب در مناطق معتدل و مرطوب به دلیل برخورداری بیشتر از بارش، بهمراتب کمتر از مناطق خشک و نیمهخشک است که این امر باعث افزایش بهرهوری در مناطق معتدل و مرطوب میشود.
علوم آب
محمدرضا زکایی خسروشاهی؛ خسرو پرویزی
چکیده
با توجه به بحران کمآبی چند سال اخیر در کشور، اعمال روشهایی نظیر کمآبیاری برای مدیریت بهینه مصرف آب در بخش کشاورزی امری ضروری مینماید. بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف کمآبیاری بر صفات کمی، کیفی و کارایی مصرف آب تاک، این تحقیق در تابستان 1402 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بر روی تاکهای 8 ساله رقم ترکمن 4 در یک تاکستان داربستی ...
بیشتر
با توجه به بحران کمآبی چند سال اخیر در کشور، اعمال روشهایی نظیر کمآبیاری برای مدیریت بهینه مصرف آب در بخش کشاورزی امری ضروری مینماید. بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف کمآبیاری بر صفات کمی، کیفی و کارایی مصرف آب تاک، این تحقیق در تابستان 1402 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بر روی تاکهای 8 ساله رقم ترکمن 4 در یک تاکستان داربستی واقع در شهرستان ملایر اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری کامل (شاهد)، 25 درصد کمآبیاری و50 درصد کمآبیاری بود. نیاز آبی هر تاک در شرایط بدون تنش آبی، توسط تشت تبخیر کلاس A براساس تبخیر و تعرق مبنا (ETo) و ضریب گیاهی (Kc) در طول فصل محاسبه شده و میزان آب هر تیمار با توجه به دور و سطوح آبیاری در تیمارها تعیین و بهصورت حجمی اعمال گردید. میزان مصرف آب در تیمارهای شاهد، 25 درصد کمآبیاری و 50 درصد کمآبیاری بهترتیب، 5140، 3855 و 2570 متر مکعب در هکتار بود. نتایج نشان داد که سطوح آبیاری در سطح احتمال 1 درصد تأثیر معنیداری بر صفات قطر حبه، وزن خوشه، درصد قند، رشد رویشی و کارایی مصرف آب داشت. همچنین، تأثیر سطوح آبیاری بر طول حبه، طول خوشه، عرض خوشه، وزن حبه، شاخص کلروفیل، محتوای نسبی آب، پتانسیل آب نیمروز برگ، عملکرد تاک و شاخص عملکرد در سطح احتمال 5 درصد معنیدار بود. بیشترین و کمترین میزان عملکرد بهترتیب، از آبیاری کامل و 50 درصد کمآبیاری حاصل شد، اما اثر 25 درصد کمآبیاری بر کاهش عملکرد معنیدار نبود. هرچند تیمارهای 25 و 50 درصد کمآبیاری بهترتیب، موجب کاهش 8/5 و 5/27 درصدی عملکرد تاک گردید، اما کارایی مصرف آب با این تیمارها بهترتیب، 34 و 5/44 درصد در مقایسه با شاهد افزایش یافت. برای افزایش کارایی مصرف آب انگور ترکمن 4 در شرایط اقلیمی ملایر، اعمال 25 درصد کمآبیاری قابل توصیه است، اما تیمار 50 درصد کمآبیاری به کاهش کیفیت محصول منجر میشود.
علوم آب
علیرضا نوری؛ جواد امیدوار؛ فرشته مدرسی؛ کامران داوری؛ سمیرا نوری؛ علی اسدی
چکیده
مدیریت نهادهها و زمینهای کشاورزی بهخصوص مصرف بهینه آب و تخصیص منابع آبی، نیازمند به داشتن اطلاعات دقیق از انواع کاربری و روند تغییرات آن طی سالهای مختلف است. استفاده از تصاویر ماهوارهای و تکنیک سنجش از دور، بهعلت ویژگی مقرون بهصرفه بودن از نظر هزینه و زمان و در عین حال دارا بودن دقت مناسب، میتواند در شناسایی کاربری اراضی ...
بیشتر
مدیریت نهادهها و زمینهای کشاورزی بهخصوص مصرف بهینه آب و تخصیص منابع آبی، نیازمند به داشتن اطلاعات دقیق از انواع کاربری و روند تغییرات آن طی سالهای مختلف است. استفاده از تصاویر ماهوارهای و تکنیک سنجش از دور، بهعلت ویژگی مقرون بهصرفه بودن از نظر هزینه و زمان و در عین حال دارا بودن دقت مناسب، میتواند در شناسایی کاربری اراضی و تغییرات آن مورد استفاده قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تفکیک کاربری اراضی حوضه پایین دست سد فریمان طی سالهای زراعی 1400 و 1401 انجام شده است. در این پژوهش از تصاویر ماهوارهای سنتینل 2 با دقت مکانی 10 متر و دقت زمانی 5 روز و الگوریتم طبقهبندی جنگل تصادفی استفاده شد. یافتهها نشان میدهد ماهواره سنتینل 2 قادر است با معیارهای دقت کلی بیش از 97/0 و ضریب کاپای بیش از 94/0، محصولات زراعی و باغی را در منطقه مورد مطالعه شناسایی و از هم تفکیک نماید. براساس نتایج بهدست آمده، سطح زیرکشت مناطق درختکاری شده نسبت به مناطق زراعی طی سال 1401 افزایش یافته است. براساس بازدیدهای میدانی انجام گرفته از مناطق تغییر کاربری یافته، مشاهده شد که احداث باغ ویلاها توسط مالکان زمینها و تبدیل برخی زمینهای زراعی و آیش به باغ توسط کشاورزان، سبب افزایش سطح درختکاری در منطقه مورد مطالعه شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که استفاده از دادههای ماهوارهای سنتینل 2 بهمنظور شناسایی، تفکیک و بررسی تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی، کارآمد و دارای دقت بالا بوده و میتوان از نتایج بهدست آمده در سیاستگذاری بهینه مصارف آب و مدیریت اراضی بهره برد.
علوم آب
فهیمه میرچولی؛ عیسی غلامی؛ مهدی بروغنی
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی است که تأثیر منفی بر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی دارد. افزایش سیل معمولا بهدلیل افزایش تخریب محیطزیست مانند توسعه شهرنشینی، افزایش رشد جمعیت و جنگلزدایی است. از اینرو، مدیریت همهجانبه سیل برای کاهش این اثرات ضروری است. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی مناطق حساس به خطر وقوع سیل ...
بیشتر
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی است که تأثیر منفی بر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی دارد. افزایش سیل معمولا بهدلیل افزایش تخریب محیطزیست مانند توسعه شهرنشینی، افزایش رشد جمعیت و جنگلزدایی است. از اینرو، مدیریت همهجانبه سیل برای کاهش این اثرات ضروری است. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی مناطق حساس به خطر وقوع سیل در حوزه آبخیز فامنات واقع در استان گیلان انجام شد. در این راستا، از مدلهای یادگیری ماشین از جمله مدل خطی تعمیمیافته (GLM)، مدل رگرسیون تطبیقی چندمتغیره (MARS) و مدل درختهای طبقهبندی و رگرسیون (CART) برای پهنهبندی حساسیت حوزه آبخیز به سیلاب استفاده شد. همچنین، از میان 100 رخداد سیلاب، 70 درصد آن (70) برای آموزش و 30 درصد (30) برای اعتبارسنجی در نظر گرفته شد. در ادامه، با استفاده از پیمایش صحرایی و نیز مرور مطالعات پیشین، 10 عامل تأثیرگذار بر وقوع سیل در حوزه آبخیز شناسایی و مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت برای ارزیابی مدلها، از سطح زیر منحنی ROC و نیز شاخص TSS استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که از میان متغیرهای تأثیرگذار، عامل ارتفاع و فاصله از رودخانه مؤثرترین عوامل در حوزه آبخیز مطالعاتی میباشند. بهعلاوه، سطح زیر منحنی در مدل MARS معادل 76/0، مدل GLM معادل 83/0 و در مدل CART معادل 9/0 بوده است که نشاندهنده عملکرد بهتر مدل CART در مقایسه با سایر مدلها است. با بهکارگیری نتایج حاصل از این مطالعه میتوان اقدامات مدیریتی مناسبی جهت کاهش خسارات و تلفات اتخاذ کرد. بهعلاوه، در کشورهای در حال توسعه که با محدودیت دسترسی به اطلاعات هیدروژئولوژیکی و ادافیکی مواجه هستند، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نیز تکنیکهای دادهکاوی نقش مهمی در انجام مطالعات ایفا میکنند.
علوم آب
ندا جعفری؛ یعقوب دین پژوه
چکیده
مطالعه کیفیت آبهای سطحی در برنامههای مدیریت منابع آب و محیطزیست از اهمیت بسزائی برخوردار است. در این تحقیق کیفیت آب حوضه آبریز آجیچای در مقیاس سالانه ارزیابی شد، برای این منظور، 3 ایستگاه شامل ارزنق، آخولا و مرکید، انتخاب و دادههای کیفیت آب طی سالهای 1400-1382 جهت طبقهبندی کیفیت آب برای مصارف شرب و کشاورزی مورد استفاده واقع ...
بیشتر
مطالعه کیفیت آبهای سطحی در برنامههای مدیریت منابع آب و محیطزیست از اهمیت بسزائی برخوردار است. در این تحقیق کیفیت آب حوضه آبریز آجیچای در مقیاس سالانه ارزیابی شد، برای این منظور، 3 ایستگاه شامل ارزنق، آخولا و مرکید، انتخاب و دادههای کیفیت آب طی سالهای 1400-1382 جهت طبقهبندی کیفیت آب برای مصارف شرب و کشاورزی مورد استفاده واقع شد. جهت بررسی شاخص کیفیت آب سطحی حوضه آجیچای از نظر شرب کیفیت آب با استانداردهای سازمان بهداشت جهانی مقایسه شد. بهمنظور جلوگیری از قضاوتهای کارشناسی در تعیین وزن هر یک از پارامترها، از تئوری آنتروپی شانون استفاده شد. از روش تاپسیس بهمنظور طبقهبندی یازده پارامتر کیفی استفاده شد. این روش ساده و پرکاربرد بوده و در اولویتبندی آب رودخانهها و ارزیابی کیفی آنها استفاده میشود. نتایج شاخص کیفیت آب شانون نشان داد که در بین ایستگاهها، بیشترین مقدار شاخص مربوط به ایستگاه مرکید با مقدار 92/945 و کمترین آن مربوط به ایستگاه ارزنق با مقدار 36/127 میباشد. براساس دیاگرام شولر معلوم شد که آب ایستگاه ارزنق از نظر کیفیت آب در حد متوسط بوده که در مقایسه با دو ایستگاه دیگر از نظر کیفی در جایگاه مناسب و آب ایستگاه آخولا در محدوده کیفیت نامناسب قرار دارد. کیفیت آب مرکید غیرقابل شرب تشخیص داده شد که در بین سه ایستگاه بدترین جایگاه را به خود اختصاص داد. دامنه مقادیر تاپسیس در ایستگاههای مختلف بین 054/0 و 894/0 بوده که بهترتیب متعلق به ایستگاههای ارزنق و مرکید میباشد. براساس نتایج ایستگاه ارزنق بهترین وضعیت کیفی آب و ایستگاه مرکید نامناسبترین وضعیت کیفی آب را در بین سه ایستگاه به خود، اختصاص دادند.
علوم آب
زینب بیگدلی؛ ابوالفضل مجنونی هریس؛ رضا دلیرحسن نیا؛ سپیده کریمی
چکیده
شبیهسازی فرآیند بارش-رواناب میتواند نقش بسزایی در مدیریت منابع آب و مسائل هیدرولوژی داشته باشد. در این تحقیق با استفاده از مدلهای دادهکاوی ماشین بردار پشتیبان (SVM) و جنگل تصادفی (RF) اقدام به مدلسازی بارش- رواناب دو ایستگاه بناب و خرمازرد بهترتیب واقع بر روی رودخانههای صوفیچای و ماهپریچای (دشت مراغه) شده است. در مطالعه ...
بیشتر
شبیهسازی فرآیند بارش-رواناب میتواند نقش بسزایی در مدیریت منابع آب و مسائل هیدرولوژی داشته باشد. در این تحقیق با استفاده از مدلهای دادهکاوی ماشین بردار پشتیبان (SVM) و جنگل تصادفی (RF) اقدام به مدلسازی بارش- رواناب دو ایستگاه بناب و خرمازرد بهترتیب واقع بر روی رودخانههای صوفیچای و ماهپریچای (دشت مراغه) شده است. در مطالعه حاضر دادههای ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتری منطقه از سال 1355 تا 1397 از شرکت آب منطقهای و سازمان هواشناسی استان آذربایجان شرقی دریافت گردید. تغییر روند رواناب جاری در سال 1374، باعث گردید مدت مطالعه به دو دوره قبل و بعد آن تقسیم شود. مقدار بارش و رواناب با تاخیر زمانی یک ماه بعنوان ورودی به این مدل وارد و سپس مقادیر رواناب ماهانه مشاهداتی با رواناب ماهانه تخمین زده شده با استفاده از معیارهای ارزیابی خطا مورد بررسی گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو دوره برای ایستگاه بناب مدل SVM کارآیی بالاتری نسبت به مدل RF داشت و در ایستگاه خرمازرد نیز برای این دو دوره، مدل RF عملکرد بهتری از مدل SVM ارائه کرد. نتایج مدلسازی در مجموعه تست در دو ایستگاه نشان داد که مقدار همبستگی متقابل برای دو دوره مطالعاتی اول و دوم ایستگاه بناب بهترتیب برابر با 85/0 و 84/0 و برای ایستگاه خرمازرد برابر با 79/0 و 75/0 بدست آمد. با توجه به نتایج مقادیر آماره من کندال و سریهای زمانی برای هر دو ایستگاه، روند مشخصی برای بارش در طول دوره مشاهده نشد، ولی دبی رودخانه صوفیچای در ایستگاه بناب، بخصوص بعد از سال 1374 روند صعودی و دبی رودخانه ماهپریچای روند کاملا نزولی داشته است.
علوم آب
سید ابوالقاسم حقایقی مقدم؛ فریبرز عباسی؛ ابوالفضل ناصری؛ پیمان ورجاوند؛ سید ابراهیم دهقانیان؛ محمد مهدی قاسمی؛ سالومه سپهری صادقیان؛ حسن خسروی؛ محمد کریمی؛ فرزین پرچمی عراقی؛ مصطفی گودرزی؛ مختار میران زاده؛ مسعود فرزام نیا؛ افشین یوسف گمرکچی؛ سیدمعین الدین رضوانی؛ رامین نیکانفر؛ سیدحسن موسوی فضل؛ علی قدمی فیروزآبادی
چکیده
با توجه به اهمیت اقتصادی تولید جو در کشور، بررسی حجم آب آبیاری و بهرهوری آب برای تولید این محصول استراتژیک ضرورت دارد. به این منظور، حجم آب آبیاری و عملکرد جو در 296 مزرعه منتخب 12 استان (75 درصد سطح زیرکشت آبی و تولید جو در کشور) شامل استانهای خوزستان، آذربایجانشرقی، اردبیل، خراسانشمالی، فارس، خراسانرضوی، تهران، سمنان، مرکزی، ...
بیشتر
با توجه به اهمیت اقتصادی تولید جو در کشور، بررسی حجم آب آبیاری و بهرهوری آب برای تولید این محصول استراتژیک ضرورت دارد. به این منظور، حجم آب آبیاری و عملکرد جو در 296 مزرعه منتخب 12 استان (75 درصد سطح زیرکشت آبی و تولید جو در کشور) شامل استانهای خوزستان، آذربایجانشرقی، اردبیل، خراسانشمالی، فارس، خراسانرضوی، تهران، سمنان، مرکزی، اصفهان، همدان و قزوین بهطور مستقیم اندازهگیری گردید. در انتهای فصل و پس از تعیین میانگین عملکرد محصول جو طی سال زراعی 1400-1399، مقادیر بهرهوری آب آبیاری و بهرهوری آب کل (آبیاری + بارندگی مؤثر) در مزارع منتخب جو در هر منطقه تعیین شد. نتایج نشان داد تفاوت عملکرد، حجم آب آبیاری و شاخصهای بهرهوری آب در استانهای یادشده معنیدار بود. حجم آب آبیاری جو در مناطق موردمطالعه از 1900 تا 9300 متر مکعب در هکتار متغیر و میانگین وزنی آن 4875 متر مکعب در هکتار بود. میانگین عملکرد جو در مزارع منتخب از 1630 تا 7050 کیلوگرم در هکتار متغیر و میانگین وزنی آن 3985 کیلوگرم در هکتار بود. بهرهوری آب آبیاری نیز در استانهای منتخب از 22/0 تا 53/1 متغیر و میانگین وزنی آن 90/0 کیلوگرم تعیین شد. پیشنهاد میشود بهمنظور کاهش مصرف آب و بهبود بهرهوری آب، تحویل آب به مزارع در طول فصل مدیریت شود و حقابه متناسب با نیاز آبی در نظر گرفته شود. استفاده از برنامهریزی مناسب آبیاری بهطور مسلم موجب تلفات آب و افزایش بهرهوری در مزارع جو میگردد. برای بهبود بهرهوری لازم است تمام نهادههای مؤثر در تولید بهینه و اقتصادی ازجمله آب، بذر، کود، سم، تجهیزات و ادوات، نیروی انسانی آموزشدیده توجه لازم مبذول گردد.
علوم آب
هاجر نوروززاده؛ مهسا حسنپور کاشانی؛ علی رسول زاده
چکیده
تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی از جمله عوامل مهمی هستند که بر جریان رودخانه تاثیر میگذارند. هدف این مطالعه، تعیین سهم هر کدام از عوامل تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بر تغییرات دبی رودخانه قرهسو یکی از مهمترین رودخانههای استان اردبیل در دو ایستگاه سامیان و دوست بیگلو با استفاده از روشهای الاستیسیته محور ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی از جمله عوامل مهمی هستند که بر جریان رودخانه تاثیر میگذارند. هدف این مطالعه، تعیین سهم هر کدام از عوامل تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بر تغییرات دبی رودخانه قرهسو یکی از مهمترین رودخانههای استان اردبیل در دو ایستگاه سامیان و دوست بیگلو با استفاده از روشهای الاستیسیته محور (بودیکو محور و روش ناپارامتری) میباشد. در این تحقیق، ابتدا بهمنظور تعیین نقطه تغییر مقدار رواناب رودخانه و تقسیمبندی دوره پایه و تغییر از آزمون پتیت در طول دوره آماری 1361- 1398 استفاده شد. این آزمون در نرمافزار Xlstat انجام شد. با توجه به نتایج این آزمون در سال 1376 یک تغییر در سری زمانی جریان سالانه رخ داد که از سال 1361 تا 1376 بهعنوان دوره پایه و از سال 1377 تا 1398 بهعنوان دوره تغییرات در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از روشهای الاستیسیته محور سهم هر کدام از این عوامل تعیین گردید. نتایج نشان داد که در ایستگاه هیدرومتری سامیان سهم تغییرات اقلیمی برابر 74/11-63/7 درصد و سهم فعالیتهای انسانی برابر 37/92-26/88 درصد میباشد. در ایستگاه هیدرومتری دوستبیگلو نیز سهم تغییرات اقلیمی برابر 87/3-29/2 درصد و سهم فعالیتهای انسانی برابر 71/97-13/96 درصد میباشد. با توجه به نتایج حاصل در هر دو ایستگاه، تأثیر فعالیتهای انسانی (بیشتر از 88 درصد) بر روی رواناب حوضه به مراتب بیشتر از تغییرات اقلیمی (کمتر از 11 درصد) میباشد. بنابراین، جلوگیری از انجام فعالیتهای انسانی مؤثر در کاهش دبی رودخانه، در حل و مدیریت مشکلات آبی حوضه ضروری بنظر میرسد.
علوم آب
مصطفی گودرزی؛ فریبرز عباسی؛ ابوالفضل هدایتی پور
چکیده
لزوم برنامهریزی کلان در مدیریت و مصرف آب، بررسی جامع در خصوص حجم آب مصرفی در بخش کشاورزی را ضروری مینماید. لذا، این تحقیق با هدف اندازهگیری مستقیم و مزرعهای میزان آب کاربردی، بهرهوری آب و ردپای آب برای محصولات غالب استان مرکزی تحت مدیریت بهرهبرداران اجرا گردید. بدین منظور، 141 مزرعه و باغ در مناطق مهم تولید محصولات عمده ...
بیشتر
لزوم برنامهریزی کلان در مدیریت و مصرف آب، بررسی جامع در خصوص حجم آب مصرفی در بخش کشاورزی را ضروری مینماید. لذا، این تحقیق با هدف اندازهگیری مستقیم و مزرعهای میزان آب کاربردی، بهرهوری آب و ردپای آب برای محصولات غالب استان مرکزی تحت مدیریت بهرهبرداران اجرا گردید. بدین منظور، 141 مزرعه و باغ در مناطق مهم تولید محصولات عمده زراعی و باغی استان مرکزی، با هماهنگی مدیریتهای جهاد کشاورزی انتخاب و حجم آب داده شده بدون دخالت در برنامة آبیاری بهرهبرداران اندازهگیری شد. براین اساس ابتدا مقدار دبی منبع آب (کانال، چاه، قنات و یا چشمه) با استفاده از فلوم و کنتور، در هر کدام از مزارع منتخب اندازهگیری شد. سپس با پایش دقیق برنامه آبیاری مزرعه شامل زمان هر نوبت آبیاری، تعداد دفعات آبیاری در طول سال و همچنین اندازهگیری سطح زیر کشت محصول، حجم آب کاربردی محصول برای هر کدام از مزارع و باغات منتخب در طول فصل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میانگین حجم آب کاربردی برای کل محصولات مورد مطالعه در سطح استان 10782 متر مکعب در هکتار بود. همچنین، کمترین و بیشترین حجم آب کاربردی بهترتیب برای محصول جو 3783 و 7232، یونجه 10382 و 19797، لوبیا 8280 و 17840، هندوانه 5333 و 7174، گردو 4420 و 29600، بادام 3850 و 13932، هلو 6872 و 17727، گیلاس 7050 و 14645، انار 7156 و 20790 و انگور 5937 و 18168 متر مکعب در هکتار بود. مقدار میانگین شاخص بهرهوری آب آبیاری و ردپای آب بهترتیب برای محصول جو 46/0 و 1642، یونجه 92/0 و 700، لوبیا 24/0 و 2924، هندوانه 37/9 و 117، گردو 1/0 و 6706، بادام 16/0 و 6857، هلو 48/2 و 242، گیلاس 73/0 و 875، انار 33/1 و 636 و انگور 11/2 و 322 بود. بر اساس نتایج به دست آمده، با توجه به اینکه اکثر مزارع و باغات بهصورت حقابهای آب دریافت میکنند اصولاً به نیاز آبی و حتی بارش مؤثر توجه ویژهای نمیشود و میزان دسترسی به آب بیشترین تأثیر را در مصرف آب دارد. لذا، پیشنهاد میشود بهمنظور کاهش مصرف آب و بهبود بهرهوری آب، تحویل آب به کشاورزان در طول فصل مدیریت شود و حقابه متناسب با نیاز آبی به آنها تحویل داده شود. از نتایج ردپای آب بدست آمده میتوان به منظور بهبود سیاستگذاریهای کلان منابع آب در استان، مطالعات آمایش سرزمین، اصلاح الگوی کشت و سیاستگذاریهای بخش محیط زیست استفاده نمود.
علوم آب
امیرهوشنگ جلالی؛ حمیدرضا سالمی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور برآورد نیاز آبی زیره سبز در مراحل مختلف رشد در شهرستانهای مختلف استان اصفهان طی دو سال انجام شد. در سال اول جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای اقلیمی درازمدت انجام و در سال دوم با انتخاب مزارع موردنظر در هر شهرستان و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی نیاز آبی زیره محاسبه گردید. نتایج نشان داد 18 شهرستان در استان ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور برآورد نیاز آبی زیره سبز در مراحل مختلف رشد در شهرستانهای مختلف استان اصفهان طی دو سال انجام شد. در سال اول جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای اقلیمی درازمدت انجام و در سال دوم با انتخاب مزارع موردنظر در هر شهرستان و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی نیاز آبی زیره محاسبه گردید. نتایج نشان داد 18 شهرستان در استان اصفهان دارای پتانسیل کشت زیره هستند که ازنظر نیاز آبی در هر هکتار (در سطح 5 درصد) و آب مصرفی در مراحل مختلف فنولوژیک (در سطح آماری 1 درصد) دارای تفاوت معنیدار میباشند. ازنظر نیاز آبی در هر هکتار شهرستانهای استان اصفهان را میتوان به سه گروه تقسیم نمود. نیاز آبی متوسط در هر هکتار بهترتیب در گروه اول (شهرستانهای گلپایگان، لنجان، تیران و کرون و شاهین و شهر و میمه)، گروه دوم (شهرستانهای اصفهان، خمینیشهر، فلاورجان، شهرضا، کاشان، نجفآباد، نطنز، مبارکه، دهاقان و برخوار) و گروه سوم (آران و بیدگل، اردستان، خور و بیابانک و نائین) برابر 3000، 3240 و 3770 متر مکعب در هکتار است. نیاز آبی مرحله توسعه رشد در شهرستانهای گروه سوم برابر 2029 متر مکعب در هکتار بود که نسبت به شهرستانهای گروه اول و دوم تفاوت معنیدار داشت (در سطح 1 درصد). بیشترین نیاز آبی محصول زیره مربوط به مرحله توسعه رشد (10 درصد پوشش تا پوشش کامل زمین) بود. در این مرحله حداقل نیاز آبی محصول زیره در شهرستانهای گلپایگان (8/1577 متر مکعب در هکتار)، لنجان (9/1602 متر مکعب در هکتار) تیران و کرون (8/1590 متر مکعب در هکتار) و شاهین و شهر و میمه (9/1634 متر مکعب در هکتار) مشاهده شد. با توجه به نتایج زیره به جهت نیاز آبی کم و تحمل به تنش رطوبتی میتواند گیاهی مناسب جهت تناوبهای زراعی استان اصفهان باشد.
علوم آب
محمد کوهانی؛ جواد بهمنش؛ وحیدرضا وردی نژاد؛ مریم محمدپور
چکیده
تغییرات کاربری اراضی و توسعه کشاورزی از عوامل بسیار مهمی هستند که بر کمّیت، کیفیت منابع آب و محیطزیست تأثیر گذاشته است. در سالهای اخیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه این تغییرات سبب افت شدید سطح آب شده است. در همین راستا یکی از مصوبات هیئت وزیران پس از تشکیل کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه، ممنوعیت توسعه اراضی کشاورزی از سال 1393 در ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی و توسعه کشاورزی از عوامل بسیار مهمی هستند که بر کمّیت، کیفیت منابع آب و محیطزیست تأثیر گذاشته است. در سالهای اخیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه این تغییرات سبب افت شدید سطح آب شده است. در همین راستا یکی از مصوبات هیئت وزیران پس از تشکیل کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه، ممنوعیت توسعه اراضی کشاورزی از سال 1393 در این حوضه آبریز بود. باتوجه به وجود تعارض بین ذینفعان مسئله توسعه اراضی کشاورزی، میتوان از ابزارهای مدلسازی مناقشات جهت تحلیل و ارائه راهکار استفاده نمود. از مشهورترین ابزارهای پژوهشی کاربردی و مفید در مدلسازی و تحلیل مناقشات منابع آبی و زیست محیطی، نظریهبازیها میباشد. در تحقیق حاضر با استفاده از نرمافزار GMCR+ به تحلیل مناقشه منابع آبی مشترک ناشی از توسعه اراضی کشاورزی پرداخته شد. در تحلیل این مناقشه با شناسایی دقیق مجموعه ذینفعان و استراتژیهای آنها در روند مناقشه (شرکت آب منطقهای، سازمان جهاد کشاورزی، دادگستری و کشاورزان)، مدل با 4 بازیکن، 6 گزینه و 64 وضعیت شبیهسازی شد. عملکرد بازیکنها در گام اول بهصورت رفتار ایدهآل و در گام دوم با استفاده از تحلیل خروجیهای بدست آمده از پرسشنامه بررسی گردید. در ادامه 4 وضعیت در حالت ایدهآل بهعنوان وضعیتهای تعادل و 7 وضعیت در حالت استفاده از نتایج پرسشنامه، بهعنوان وضعیتهای تعادل استخراج گردید. همچنین مناقشه در حالت ائتلاف 3 ارگان دولتی (شرکت آب منطقهای، سازمان جهاد کشاورزی، دادگستری) نیز مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت محتملترین وضعیت تعادل در نتایج بازی شناسایی گردید. نتایج نشان داد اهمیت مشارکت جدی شرکت سهامی آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی با استفاده از ظرفیتهای قانونی خود در جهت ممانعت از توسعه بیرویه اراضی کشاورزی میتواند بسیار راهگشا باشد. همچنین دخالت مرجع قانونی دادگستری بهعنوان یک عامل پیشگیری از وقوع جرم و در ادامه نقش آفرینی آن دستگاه بهعنوان صادرکننده حکم قضایی در این مناقشه موثر است. لازم به ذکر است انطباق نتایج مدلسازی بارفتار ایدهآل با نتایج مدلسازی از خروجی پرسشنامه نخبگانی نشان از نزدیک بودن نقطه تعادل به واقعیت بوده و احتمال عملی شدن آن بالاست. این تحقیق نشان داد در صورت ائتلاف بین بازیکنان دولتی، میتوان به راه حل واحدی برای حل مناقشه رسید.
علوم آب
محمد بابایی؛ محمدتقی ستاری
چکیده
توسعه مخازن به برآورده شدن نیازهای غذایی و انرژی با تامین آب برای کشاورزی و نیروگاههای آبی، کمک میکند. مدیریت کارآمد مخزن چندمنظوره مستلزم اطلاع دقیق از تغییرات ذخیره مخزن و سایر مولفههای تاثیرگذار در بیلان مخزن در طول دوره بهرهبرداری است. شبیهسازی مخازن چندمنظوره فرآیندی پویا در راستای ارزیابی مستمر رفتار و عملکرد مخزن ...
بیشتر
توسعه مخازن به برآورده شدن نیازهای غذایی و انرژی با تامین آب برای کشاورزی و نیروگاههای آبی، کمک میکند. مدیریت کارآمد مخزن چندمنظوره مستلزم اطلاع دقیق از تغییرات ذخیره مخزن و سایر مولفههای تاثیرگذار در بیلان مخزن در طول دوره بهرهبرداری است. شبیهسازی مخازن چندمنظوره فرآیندی پویا در راستای ارزیابی مستمر رفتار و عملکرد مخزن در شرایط مختلف پرآبی و کم آبی از یک سو و سیاستهای بهربرداری از سوی دیگر است. در این مطالعه سیاست بهرهبرداری از مخزن چندمنظوره سد لتیان در شرایط واقعی با استفاده از مدل HEC-ResSim شبیهسازی و ارزیابی گردید. شبیهسازی با توجه به دبی ورودی رودخانه از سال 1968 تا 2018، نیازهای آبی پاییندست، ظرفیت تولید انرژی توربینها، ویژگیهای فیزیکی و بدنه مخزن انجام گردید. مطابق نتایج به دست آمده از شبیهسازی، متوسط ذخیره مخزن سد لتیان برای کل دوره معادل 41 میلیون متر مکعب برآورد گردید که افت محسوس 49 درصدی را نسبت به تراز نرمال 83 میلیونمتر مکعبی مخزن نشان میدهد. براساس دادههای تاریخی متوسط جریان ورودی به مخزن سد لتیان معادل 7/5 متر مکعب برثانیه میباشد و متوسط رهاسازی برای کل دوره شبیهسازی معادل 4/5 متر مکعب برثانیه برآورد شد. این درحالی است که متوسط نیاز پایین دست سد لتیان برای کل دوره 1/12 متر مکعب بر ثانیه میباشد. براین اساس مخزن سد در اکثر مواقع بخصوص در اواخر دوره شبیهسازی قادر به تأمین نیازهای پاییندست نمیباشد. همچنین متوسط سالانه تولید انرژی برق- آبی نیروگاه سد لتیان (کلان) معادل 68000 مگاواتساعت برآورد گردید که با توجه به سیاست بهرهبرداری از سد لتیان در اکثر سالها نیروگاه کلان قادر به تامین برق مورد نیاز محدوده مطالعاتی میباشد. در مطالعه حاضر بهمنظور مدیریت نتیجهمحور در راستای حل مشکل کمبود مخزن، از اعمال دو سناریو صرفهجویی در مصرف آب بهترتیب به میزان 20 و 30 درصد استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده متوسط ذخیره مخزن سد لتیان برای کل دوره در سناریو اول و دوم به ترتیب معادل 49 و 63 میلیون متر مکعب برآورد گردید. همچنین مخزن سد لتیان طبق این دو سناریو قادر خواهد بود که به ترتیب سالانه معادل 66000 و 63000 مگاواتساعت تولید انرژی برق- آبی داشته باشد. طبق نتایج با اعمال سناریوهای صرفهجویی در مصارف خانگی تهران، علاوه بر اینکه به جهت تامین انرژی در حد قابل قبول، نیازی به رهاسازی بیشتر آب به نیروگاه کلان، به منظور تولید انرژی لازم نخواهد بود. همچنین کمبود آب در سد لتیان به میزان مناسبی بهخصوص در سناریو دوم رفع میگردد.
علوم آب
محدثه السادات فخار؛ عباس کاویانی
چکیده
دستیابی به امنیت غذایی در آینده با استفاده پایدار از منابع آب، چالشی بزرگ برای نسل فعلی و آینده خواهد بود. افزایش جمعیت، رشد اقتصادی و تغییرات آب و هوا، همگی بر افزایش فشار بر منابع موجود میافزایند. کشاورزی یک مصرفکننده کلیدی آب است و نظارت دقیق بر بهرهوری آب در کشاورزی و بررسی فرصتها برای افزایش بهرهوری آن ضروری است. پایش ...
بیشتر
دستیابی به امنیت غذایی در آینده با استفاده پایدار از منابع آب، چالشی بزرگ برای نسل فعلی و آینده خواهد بود. افزایش جمعیت، رشد اقتصادی و تغییرات آب و هوا، همگی بر افزایش فشار بر منابع موجود میافزایند. کشاورزی یک مصرفکننده کلیدی آب است و نظارت دقیق بر بهرهوری آب در کشاورزی و بررسی فرصتها برای افزایش بهرهوری آن ضروری است. پایش سیستماتیک بهرهوری آب از طریق استفاده از تکنیکهای سنجشازدور میتواند به شناسایی شکافهای بهرهوری آب و ارزیابی راهحلهای مناسب برای رفع این شکافها کمک کند. دشت قزوین با تأمین حدود ۵ درصد محصولات کشاورزی مورد نیاز کشور بهعنوان قطب کشاورزی مدرن شناخته شده است. در این پژوهش با استفاده از پایگاه داده WaPOR به ارزیابی مقادیر تبخیر-تعرق، میزان زیستتوده و بهرهوری حجم آب ناخالص و خالص زیستتوده بر اساس نقشه کاربری اراضی در بازه زمانی سالهای 2009 تا 2021 پرداخته شد. نتایج نشان داد مقادیر تبخیر- تعرق گیاهان تحت پوشش شبکه آبیاری در بازه زمانی سالهای 2009 تا 2016 با روند نسبتاً پایداری همراه بوده اما این روند پایدار در سال 2017 به بعد با کاهش روبهرو شده است که ازجمله دلایل کاهش میزان تبخیر -تعرق در این بازه زمانی میتوان به کمبود آب در دسترس گیاه با توجه به منابع محدود آب در طی سالهای اخیر اشاره کرد. بررسی روند میزان کل زیستتوده در اراضی مختلف نشان میدهد در طی سالهای موردمطالعه این شاخص در تمامی کاربریها با افزایش تدریجی همراه شده است. بهطوریکه میزان شاخص کل تولید بیومس (TBP) در سال 2020 به میزان 17 درصد بیشتر از سال 2009 است. میزان ناخالص حجم آب زیستتوده از ابتدای سال 2009 تا سال 2016 در اراضی تحت پوشش شبکه آبیاری با میزان افزایشی همراه بوده است اما از سال 2017 روند تغییرات دمایی و افت شدید تراز آب زیرزمینی باعث کاهش سطح اراضی تحت پوشش شبکه شده و بسیاری از این اراضی به اراضی آیش و دیم تبدیلشدهاند. بررسی شاخص بهرهوری خالص آب زیستتوده (NBWP) نیز نشان داد میزان بهرهوری خالص در اراضی دیم بهشدت به میزان بارش سالانه وابسته است و بخش زیادی از عملکرد محصول در اراضی دیم وابسته به میزان بارش دریافتی است. ازجمله پارامترهای تأثیرگذار در برآورد مقدار کل زیستتوده میتوان به مقدار، تبخیر، تعرق و برگاب اشاره کرد که افزایشی یا کاهشی بودن هر یک از این پارامترها تأثیر به سزایی در مقدار زیستتوده برآورد شده خواهد داشت. بهطور کلی پایگاه داده WaPOR میتواند بهعنوان یک راهنما در تعیین قابلاطمینان مقادیر تبخیر-تعرق و برنامهریزی مرتبط با منابع آب در بخش کشاورزی، مورد استفاده قرار گیرد.
علوم آب
حسن اوجاقلو؛ فرهاد اوجاقلو؛ محمد مهدی جعفری؛ فرهاد میثاقی؛ بیژن نظری؛ اسماعیل کرمی دهکردی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف پایش بهرهوری مصرف آب محصول یونجه و بررسی اثر اصلاح برنامه آبیاری بر کاهش مصرف آب و ارتقای شاخصهای بهرهوری انجام شد. در مرحله اول تحقیق، تعداد 11 مزرعه یونجه واقع در استان زنجان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. عوامل مرتبط با بهرهوری نظیر شدت جریان ورودی به مزارع، حجم آب مصرفی، برنامه آبیاری، مدیریت تغذیه، ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف پایش بهرهوری مصرف آب محصول یونجه و بررسی اثر اصلاح برنامه آبیاری بر کاهش مصرف آب و ارتقای شاخصهای بهرهوری انجام شد. در مرحله اول تحقیق، تعداد 11 مزرعه یونجه واقع در استان زنجان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. عوامل مرتبط با بهرهوری نظیر شدت جریان ورودی به مزارع، حجم آب مصرفی، برنامه آبیاری، مدیریت تغذیه، عملکرد محصول، هزینههای تولید و درآمد حاصل از فروش محصول تعیین و شاخصهای فیزیکی و اقتصادی بهرهوری مصرف آب محاسبه شد. در مرحله دوم، اصلاح مدیریت آبیاری به عنوان راهکار اجرایی به منظور بهبود بهرهوری مصرف آب در شرایط واقعی مزرعه در قالب قطعات کنترلشده اجرا و با وضع موجود مقایسه شد. بر اساس نتایج حاصل از پایشهای میدانی، میانگین حجم آب آبیاری در مزارع یونجه در حدود 14250 متر مکعب در هکتار و میانگین شاخصهای بهرهوری مصرف آب CPD، BPD و NBPD به ترتیب برابر 79/0 کیلوگرم بر متر مکعب، 1/16 و 9/8 هزار ریال بر متر مکعب برآورد شد. به طور میانگین اعمال برنامه صحیح آبیاری در قطعات کنترلشده منجر به کاهش 5/49 درصدی حجم آب آبیاری و به تبع آن افزایش 72 درصدی شاخص بهرهوری فیزیکی شد. تثبیت الگوی اشتباه برنامه آبیاری و عدم کنترل و نظارت بر بهرهبرداری از منابع آب دلایل اصلی مصرف بیرویه آب در مزارع یونجه شناخته شد. نتایج مرحله دوم اجرای پژوهش نشان داد، تنها با اصلاح مدت زمان آبیاری میتوان حجم آب آبیاری را بطور قابل ملاحظهای کاهش و بهرهوری مصرف آب را بهبود بخشید.
علوم آب
مصطفی گودرزی؛ جواد قدبیک لو؛ عادل غدیری؛ محمدعلی خودشناس
چکیده
ارائه و اجرای یک الگوی کشت بهینه علاوه بر مدیریت بهتر منابع پایه آب و خاک، امکان کشاورزی پایدار را فراهم نموده و از لحاظ جنبههای اقتصادی و اجتماعی یک ضرورت انکارناپذیر است. این تحقیق با هدف بهینهسازی الگوی کشت با استفاده از رویکرد برنامهریزی چند هدفه، برای پیوند شاخصهای آب، غذا، انرژی و سود اقتصادی در دشت فراهان و در سال ...
بیشتر
ارائه و اجرای یک الگوی کشت بهینه علاوه بر مدیریت بهتر منابع پایه آب و خاک، امکان کشاورزی پایدار را فراهم نموده و از لحاظ جنبههای اقتصادی و اجتماعی یک ضرورت انکارناپذیر است. این تحقیق با هدف بهینهسازی الگوی کشت با استفاده از رویکرد برنامهریزی چند هدفه، برای پیوند شاخصهای آب، غذا، انرژی و سود اقتصادی در دشت فراهان و در سال 1400 اجرا شد. الگوی کشت بهینه برای شرایط نرمال، خشکسالی و ترسالی به گونهای ارائه شد که بهرهبرداری از منابع آب در شرایط پایدار صورت پذیرد. نتایج حاصل نشان داد، مقدار آب مصرفی الگوی کشت بهینه در شرایط نرمال، خشکسالی و ترسالی به ترتیب 23، 29 و 18 درصد نسبت به الگوی کشت موجود کاهش مییابد. از طرفی مقدار کالری تولیدی الگوی کشت بهینه در شرایط نرمال، خشکسالی و ترسالی به ترتیب 52، 62 و 45 درصد، متوسط بهرهوری انرژی 41، 43و 36 درصد و سود خالص تولیدی 43، 31 و 44 درصد نسبت به الگوی کشت موجود افزایش مییابد. به منظور بهرهبرداری بهینه از منابع آب بایستی الگوی کشت در دورههای خشکسالی، نرمال و ترسالی مطابق الگوی بهینه پیشنهادی تغییر یابد. بنابراین، با توجه به اینکه الگوی کشت موجود کمترین انطباق را برای رسیدن به اهداف چهارگانه کاهش مصرف آب، افزایش تولید غذا، کاهش مصرف انرژی و افزایش سود اقتصادی دارد، برنامهریزیهای کلان در این دشت بایستی در راستای اجرای الگوی کشت بهینه پیشنهادی تدوین گردد.
علوم آب
مجتبی خوش روش؛ مسعود پورغلام آمیجی؛ فائزه امامی قرا
چکیده
هدف از این پژوهش تأثیر تنش شوری تحت تأثیر میدان مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه توتفرنگی میباشد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1400 و 1401 در شهرستان نکا انجام شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه و با آب معمولی (غیرمغناطیسی) بود. تیمارها شامل نوع آب آبیاری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تأثیر تنش شوری تحت تأثیر میدان مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه توتفرنگی میباشد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1400 و 1401 در شهرستان نکا انجام شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه و با آب معمولی (غیرمغناطیسی) بود. تیمارها شامل نوع آب آبیاری در دو سطح (آب غیرمغناطیسی (W1) و آب مغناطیسی (W2)) و شوری آب در سه سطح (86/0 دسیزیمنس بر متر (S1)، 20 میلیمولار کلریدسدیم (S2) و 40 میلیمولار کلریدسدیم (S3) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر نوع آب آبیاری و سطوح مختلف شوری آب بر طول، قطر، تعداد میوه در هر بوته، وزن میوه، زیستتوده و عملکرد بوته در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بهطور متوسط طی دو سال کشت توتفرنگی با اعمال میدان مغناطیسی، طول، قطر، تعداد میوه در هر بوته، وزن میوه، زیستتوده و عملکرد بوته بهترتیب 76/9، 14/14، 05/23، 6/27، 08/27 و 36/28 درصد افزایش نشان داد. با افزایش 20 و 40 میلیمولار کلریدسدیم، خصوصیات فیزیکی میوه توتفرنگی و عملکرد کاهش یافت. بیشترین کاهش مربوط به تعداد میوه در هر بوته در سطح شوری 40 میلیمولار کلریدسدیم بود که نسبت به تیمار شاهد 69/56 درصد کاهش یافت. نتیجه نهایی این پژوهش نشان داد که با استفاده از فنآوری آب مغناطیسی میتوان از سطوح کم شوری استفاده نمود و مقدار عملکرد توتفرنگی را بهبود بخشید.
علوم آب
مجید بهدارنژاد؛ حلیمه پیری؛ معصومه دلبری
چکیده
در این تحقیق به بررسی سطوح مختلف آب آبیاری، ورمیکمپوست و کود مرغی بر خیار پرداخته شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح کامل تصادفی انجام گرفت. تیمارها شامل 3 سطح کود مرغی (2، 4 و 8 تن در هکتار)، 3 سطح ورمیکمپوست (3، 6 و 9 تن در هکتار) و 3 سطح عمق آبیاری (100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه) بود. ورمیکمپوست و کود مرغی هر دو قبل از کاشت ...
بیشتر
در این تحقیق به بررسی سطوح مختلف آب آبیاری، ورمیکمپوست و کود مرغی بر خیار پرداخته شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح کامل تصادفی انجام گرفت. تیمارها شامل 3 سطح کود مرغی (2، 4 و 8 تن در هکتار)، 3 سطح ورمیکمپوست (3، 6 و 9 تن در هکتار) و 3 سطح عمق آبیاری (100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه) بود. ورمیکمپوست و کود مرغی هر دو قبل از کاشت به خاک داده شد. برداشت محصول هر 3 روز یکبار انجام شد. وزن، قطر و طول میوه، طول بوته، درصد پروتئین و کلروفیل برگ در هر کرت بهدقت اندازهگیری شد. همچنین عملکرد و بهرهوری مصرف آب آبیاری در پایان فصل محاسبه شدند. نتایج نشان داد که تیمار آبیاری، کود مرغی و ورمیکمپوست بر پارامترهای اندازهگیری شده در سطح احتمال 1 و 5 درصد تأثیر معنیداری داشت. کاهش مصرف آب باعث کاهش عملکرد و اجزای عملکرد گردید اما از این نظر بین تیمار 100 و 75 درصد نیاز آبی گیاه تفاوت معنیدار مشاهده نشد. بیشترین مقدار عملکرد در تیمار 100 درصد نیاز آبی گیاه و مصرف 4 تن در هکتار کود مرغی و 6 تن در هکتار ورمیکمپوست به دست آمد که از این نظر با تیمار 75 درصد نیاز آبی تفاوت معنیدار مشاهده نشد. بررسی اثرات میزان آب آبیاری بر مقدار پروتئین ماده خشک میوه نشان داد بیشترین مقدار پروتئین ماده خشک میوه (31/56 درصد) در تیمار 75 درصد نیاز آبی به دستآمد و پروتئین ماده خشک در سایر تیمارها کمتر بود. در بررسی اثر متقابل ورمیکمپوست و کود مرغی بیشترین درصد پروتئین ماده خشک خیار در تیمار 4 تن در هکتار کود مرغی و 6 تن در هکتار ورمیکمپوست (42/58 درصد) حاصل شد. استفاده همزمان 8 تن در هکتار کود مرغی و مصرف سطوح مختلف ورمیکمپوست درصد پروتئین ماده خشک را کاهش داد. اثر عمق آب آبیاری، کود مرغی و ورمیکمپوست و اثرات متقابل آنها در سطح احتمال 1 و 5 درصد بر مقادیر کلروفیل a و b تأثیرگذار بود. با کاهش عمق آب آبیاری مقادیر کلروفیل a و b کاهش یافت. بیشترین مقدار کلروفیل a (63/0 میلیگرم بر گرم وزن تر) و کلروفیل b (36/0 میلیگرم بر گرم وزن تر) از تیمار 100 درصد نیاز آبی گیاه بهدست آمد اما از این نظر با تیمار 75 درصد نیاز آبی تفاوت معنیدار نداشت. اثر متقابل ورمیکمپوست و کود مرغی نشان داد استفاده 4 تن در هکتار کود مرغی و 6 تن در هکتار ورمیکمپوست بیشترین تأثیر را بر مقادیر کلروفیل داشت. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان مقدار آب داده شده به گیاه را به مقدار 75 درصد نیازآبیگیاه کاهش داد و با مدیریت مناسب میتوان بدون کاهش معنیدار عملکرد محصول، مقدار آب کمتری مصرف نمود. اثرات متقابل ورمیکمپوست و کود مرغی نشان داد در استفاده 6 تن در هکتار ورمیکمپوست برای جلوگیری از کاهش عملکرد و اجزای آن بایستی مصرف کود مرغی تا 4 تن در هکتار کاهش یابد؛ اما زمانیکه سطوح بیشتر ورمیکمپوست (9 تن در هکتار) استفاده شود، مصرف کود مرغی باید تا 2 تن در هکتار کاهش یابد.
علوم آب
هادی رمضانی اعتدالی؛ فاطمه صفری
چکیده
ارزیابی مدلهای گیاهی در بخش کشاورزی توسط بسیاری از پژوهشگران انجام شده است. تعیین مدل گیاهی مناسب برای برنامهریزی و پیشبینی واکنش گیاهان زراعی در مناطق مختلف ضروری است. این عمل سبب میشود با صرف هزینه و وقت کمتر بتوان اثر عوامل مختلف را بر عملکرد و کارایی مصرف آب گیاهان بررسی کرد. با توجه به اینکه معادله FAO-56 بعنوان روش مرجع ...
بیشتر
ارزیابی مدلهای گیاهی در بخش کشاورزی توسط بسیاری از پژوهشگران انجام شده است. تعیین مدل گیاهی مناسب برای برنامهریزی و پیشبینی واکنش گیاهان زراعی در مناطق مختلف ضروری است. این عمل سبب میشود با صرف هزینه و وقت کمتر بتوان اثر عوامل مختلف را بر عملکرد و کارایی مصرف آب گیاهان بررسی کرد. با توجه به اینکه معادله FAO-56 بعنوان روش مرجع برای برآورد ET در مدل AquaCrop استفاده میشود و به دلیل تعداد ورودی زیاد استفاده از آن دشوار است. روشهای دیگری همچون روشهای دمایی و تشعشعی وجود دارد که با حداقل داده ورودی میتوان ET را با همان میزان دقت برآورد کرد. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر به منظور بررسی دقت و کارایی مدل AquaCrop در شبیهسازی تبخیروتعرق و زیستتوده، تحت تأثیر روشهای مختلف دمایی (بلانی-کریدل و هارگریوز-سامانی) و تشعشعی (پریستلی-تیلور، مککینک و تورک) برآورد تبخیروتعرق مرجع در پنج ایستگاه (ارومیه، قزوین، رشت، یزد و مشهد) و چهار اقلیم (خشک، نیمه خشک، مرطوب و نیمه مرطوب) مختلف در ایران و برای گیاه گندم انجام شد. طبق نتایج، روش بلانی-کریدل با مقدار R2 بیشتر از 5/0، NRMSE در محدوده 10-0 درصد (عالی) و شاخص NS نزدیک به یک (99/0) و روش تورک با مقدار R2 بیشتر از 5/0، NRMSE در محدوده 50-10 درصد و شاخص NS برابر با 9/0 روشهای مناسب برای شبیهسازی تبخیروتعرق در تمام ایستگاهها بودند. در مورد شبیهسازی زیستتوده، روشهای بلانی-کریدل و هارگریوز-سامانی با مقادیر R2 برابر با 9/0، NRMSE در محدوده 10-0 درصد (عالی) و شاخص NS برابر با 99/0 بعنوان روشهای دمایی مناسب و روشهای پریستلی-تیلور، مککینک و تورک با آمارههای R2 برابر 9/0، NRMSE در محدوده 10-0 درصد (عالی) و شاخص NS برابر با 99/0 بعنوان روشهای تشعشعی مناسب انتخاب شدند. در این پژوهش دقت خوب مدل AquaCrop در شبیهسازی تبخیروتعرق و زیستتوده با این روشهای برآورد تبخیروتعرق نسبت به سایر روشها نشان داده شد.